توماس کارلایل (چهارم دسامبر ۱۷۹۳- ۵ فوریه ی ۱۸۸۱) زبانشناس، تاریخنگار، مترجم، ریاضیدان، فیلسوف، مقالهنویس، و نویسنده اهل انگلستان بود.
وی علاقهی بسیاری به ادبیات و تاریخ داشت و از جوانی به نویسندگی مبادرت ورزید، اما در کنار تعلق خاطر او به ادبیات، دغدغه و تاملات فلسفی او را نمی توان انکار کرد. کارلایل نگرش های مختلف فلسفی و رویکرد های اخلاقی متعددی داست، و با این که انگلیسی بود تحت تاثیر فلسفهی آلمان قرار داشت و فلسفهی اخلاق آلمان را در انگستان ترویج میکرد.
او برای هر چیزی صورت و معنا قائل بود و ماده را صورت هر چیزی میدانست، از این رو در تعریف انسان را حیوانی دو پا میداند که جامهای بر تن دارد؛ و معنا و باطن انسان را روح و امر الهی میداند: «این تنِ گوشتی، برای حقیقت و معنای انسان، گور است و آواز و رنگ و شکل و متعلقات دیگر او کفن اوست. ولی این کفن در آسمان بافته شده است». و در اثبات ذات باری (خداوند) معتقد است که ذات احدیت را نمیتوان از طریق براهین عقلی و فلسفی اثبات نمود؛ از این رو قوهی تعقل را برای درک این منشا هستی ناچیز میداند و وظیفه و تکلیف انسان را عبودیت و بندگی معرفی می کند. با توجه به این دیدگاه است که فلسفه ی او با رویکردی عرفانی دیده می شود.
وی همچنین اعتقاد داشت که مردم جهان را می توان بر دو دسته عمده تقسیم نمود:
۱) توده عوام.
۲) توده خواص و خردمندان.
او توده خردمندان را "دلاوران" می نامد. از نگاه کارلایل توده خواص، خردمندان و به تعبیر "دلاوران" منشأ اثر بخشی در جهان هستند. او تمامی نیکی ها و پیشرفت های عالم آفرینش را از اثرات و ثمرات کردار و زندگی اخلاقی این قشر محسوب می کرد. از این رو بااو قائل شدن چنین جایگاه ممتازی برای توده خواص معتقد است که تنها این قشر استحقاق هدایت، رهبری و زمامداری مردم را دارند؛ و حتی وی این افراد را فرستادگان خداوند تلقی می نمود که رسالت هدایت و رهبری مردم را بر دوش گرفته اند.
به علاوه، کارلایل در سبک تاریخ نگاری نوآوری ویژه ای داشت؛ کارلایل تألیفاتش را بدون پی نوشت منتشر می کرد که امروزه از آن به عنوان "نگارش ژورنالیستی تاریخ" نام می برند. به گمان او، از یک سو خواننده باید به تاریخ نگار اعتماد کند و از او مرجعی برای نوشته هایش نخواهد و از سوی دیگر، مورخ نباید مطالبی را که به صحت آنها اطمینان ندارد عنوان کند و صرفاً با آوردن منبع در پی نوشت، از مسئولیت نوشتهی خود شانه خالی کند.
تبیین رابطهٔ خبرنگاری حرفه ای با کار تاریخ نگار، از دیگر ویژگی هایی است که در اندیشه و سبک تاریخ نگاری کارلایل حائز اهمیت است.
اندیشه های کارلایل در کتاب مهم او با عنوان "درباره قهرمانان، قهرمان پرستی و نقش قهرمانی در تاریخ" باقی مانده. که به اختصار «دلاوران و دلاورپرستی» یا «قهرمانان» خوانده می شود. کارلایل در این کتاب، که در سال ۱۸۴۱ آن را چاپ کرد، به شخصیت و زندگانی برخی از قهرمانان تاریخ می پردازد که به باور او در اصلاح جامعه تاثیرگذار بوده اند مانند: شکسپیر، ناپلئون بناپارت، مارتین لوتر… و از آن جمله، فصلی را نیز به پیامبر اسلام اختصاص داده است. وی در سال ۱۸۸۱ چشم از جهان فرو بست.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟