ابراهیم گودرزی
در سال ۱۶۴۸ میلادی یعنی ۳۸۶ سال پیش، در منطقهای به نام وستفالی در شمال غربی آلمان کنونی بسیاری از سران امیرنشین اروپایی که از جنگهای طولانی مدت مذهبی و کشتارهای وحشتناک ناشی از شده بودند، دور یکدیگر جمع شده و پیمانی را با یکدیگر منعقد نمودند که یکی از مهمترین نتایج آن تولد واحدهای سرزمینی جدید یا همان کشورها بود.
در این شرایط هویت افراد دیگر نه تحت تاثیر زبان، قومیت و یا مذهب آنها، بلکه ناشی از یک واحد سرزمینی با مرزهای مشخص که آنها را از مردمان سرزمینهای دیگر جدا میکرد، شکل میگرفت. افراد از این پس هویت خود را نه بعنوان یک پروتستان یا کاتولیک، اسلاوی یا ژرمن، بلکه به عنوان یک آلمانی، روسی، فرانسوی و ... مورد شناسایی قرار می دادند. زندگی تحت سیطره یک نظام سیاسی واحد در سرزمینی مشخص، اصلیترین عامل هویت جدید (هویت ملی) شناخته می شد.
سرزمین تاریخی که نام «وطن» را بر آن میگذارند با مشخصه هایی همچون داشتن اسطورههای تاریخی و خاطرات مشترک، فرهنگ عمومی تودههای مشترک، نهادهای سیاسی اداره کننده سرزمین مورد نظر یعنی دولت، حقوق و وظایف مشترک برای تمامی اعضا و اقتصاد مشترک و تحرک سرزمینی برای تمام اعضا بعنوان مهمترین عوامل شکل دهنده هویت ملی مورد شناسایی قرار میگرفت. هویت ملی جوهر تشکیل دهنده یک ملت است. در عصر ما یعنی عصر دولتهای ملی هر چقدر احساس تعلق به سرزمین از جنبههای گوناگون قویتر باشد، هویت ملی آن اجتماع نیز مستحکمتر خواهد بود که این خود مهمترین عامل در حفظ، استمرار و توسعه هر کشوری است.
مرزهای سرزمینی ایران برخلاف بسیاری از کشورهای همسایه خود در منطقه به میزان قابل توجهی منطبق بر مرزهای فرهنگی ایران تاریخی است که از این حیث همانگونه که «هنری کسینجر» از متفکرین بنام روابط بین الملل بیان کرده است، ایران تنها دولت- ملت واقعی در منطقه است. اما علیرغم بستر تاریخی مناسب شکلگیری یک هویت ملی همه جانبه، به علت مواردی همچون وسعت جغرافیایی، عدم توسعه یافتگی متوازن، عدم تحرک سرزمینی کافی (که خود ناشی از دو عامل قبلی است) و وجود قومیتهای مشابه برخی از ساکنین کشور در کشورهای همسایه و البته دلایل متعدد و گسترده دیگری، روند ملت سازی در ایران نتوانسته است مسیر خود را تا انتها به درستی بپیماید. در نتیجه همچنان در برخی مواقع هویتهای دیگری از قبیل قومی، زبانی و غیره هم عرض و گاهی مافوق هویت ملی (که میبایست در راس هویت افراد باشد) قرار میگیرند.
داشتن تعلقات و علایق مشترک در بین افراد ساکن یک سرزمین از مهمترین عوامل شکلگیری یک ملت است. امروزه ورزشهای جدید که به مانند خود دولتهای ملی از محصولات عصر مدرن است منبع مهمی در راستای ایجاد تجربیات مشترک برای افراد یک کشور است. در طول سال به طور مکرر مسابقات ورزشی در رده ملی در رشتههای مختلف در برابر دیدگان میلیونها علاقمند در سطح جهان برگزار میگردند و تعلقات سرزمینی، مهمترین عامل در میزان علاقه افراد به مشارکت در تماشای یک مسابقه ورزشی است. این نقطه مکانی است که میتواند تجربیات و خاطرات مشترک و حس تعلق داشتن به یک گروه مشترک را برای افراد یک سرزمین به وجود آورد.
به همین دلیل است که دولتها درکشورهای مختلف آرزومند موفقیت تیمهای ورزشیشان در مسابقات مختلف بوده و نهایت تلاش خود را در این جهت به کار میگیرند. هر چقدر اهمیت مسابقاتی که در سطح جهانی و قارهای برگزار میگردد بیشتر باشد، اهمیت آن برای کشورها نیز فزونی میگیرد. در این بین فوتبال به عنوان پرطرفدارترین ورزش جایگاه ویژهای دارد.
در روزهای اخیر تورنمنت فوتبال جام ملتهای آسیا در کشور قطر آغاز گردیده است و تیم ملی فوتبال ایران نیز مطابق معمول در این مسابقات حضور دارد. روزهای برگزاری این مسابقات بهترین فرصت است که تمام شهروندان (فارغ از هر قومیت، زبان، دین و مذهبی) بتوانند حول یک آرمان مشترک اجماع کنند و حس با هم بودن و تعلق به یک مجموعه داشتن را تجربه نمایند.
اگر عدم تحرک بالای سرزمینی به علت وسعت زیاد کشور و البته مشکلات اقتصادی این فرصت را فراهم نمینماید که یک روستا نشین مرزهای شرقی به استانهای دیگری در مرکز و غرب و سایر نقاط کشور سفر نماید و به هموطنان خود نزدیکتر گردد، اگر به علت عدم توسعه و یکپارچگی ساختار اقتصادی همچنان بسیاری از بخشهای مختلف کشور به صورت جزیرهای و مستقل از سایر مناطق، معیشت خود را سپری میکنند، اگر به علت گستردگی تنوع قومی حاضر در واحد سرزمینی ایران، فرهنگ عمومی تودههای مردم با یکدیگر به میزان کافی ادغام نگردیده است، ورزش عاملی است که میتوان بواسطه آن و بدون صرف هزینهای گزاف، بار ایجاد تعلق خاطر به یک «آرمان مشترک» را به دوش بکشد. برای چندین روز و به طور همزمان کلیه اقشار مختلف کشور حس با هم بودن و علایق مشترک داشتن را تجربه نمایند و گام های بلندی در جهت تقویت هویت ملی، ملتسازی و در نهایت توسعه برداشته شود.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟