البته که فقط ۱۲۰ میلیون دلار این سرمایهگذاری مستقیم در بندر چابهار بوده و ۲۵۰ میلیون دلار آن به تامین مالی پروژه مد نظر هندیها اختصاص پیدا میکند. بیش از این جزییات بیشتری از قرارداد وزارت راهوشهرسازی با شرکت هندی در دسترس نیست و این ابهامها و شائبههای آن را افزایش میدهد.
ماجرای ورود هندیها به چابهار از سال ۹۵ آغاز شد. پس از توافق هستهای پنجرههای ایران رو به جهان باز شد و قراردادهای بسیاری برای سرمایهگذاری در زمینههای مختلف بسته که قرارداد با هندیها برای توسعه بندر استراتژیک چابهار در جنوب ایران یکی از آنها بود. این قرارداد به شکل سه جانبه میان دهلی نو، تهران و کابل بسته شد. هند با این توافق نامه دو هدف را نشانه رفته بود؛ تقابل با چین و پاکستان. دو کشوری که یکی همسایه هند است با سابقه دههها رابطه تیره و تار و دیگری رقیب راهبردی چین در ایفای نقش این کشور در اقتصاد و بازار جهانی. پیوند چین و پاکستان نیز با سرمایهگذاری در بندر گوادر این کشور رقم خورده که حدود ۱۰۰ کیلومتر با بندر چابهار ایران فاصله دارد و هند آن را تهدیدی در جنگ کریدوری فعلی و آینده جهان علیه خود میببیند. از سوی دیگر آمریکاییها نیز به دلیل تقابل با چین از هندیها به شکل راهبردی حمایت میکنند. همین حمایت نیز باعث شد تا پس از خروج آمریکا از توافق هستهای و در پیش گرفتن سیاست «فشار حداکثری» بر ایران، بندر چابهار از تحریمها معاف شود تا لطمهای به قرارداد هندیها برای توسعه آن وارد نشود.
اما پروژههای توسعه چابهار به دلیل تعلل طرف هندی و البته سیاستگذاریهای اشتباه دولت در ایران خوب پیش نرفت و اتفاقاتی، چون همهگیری کرونا و حمله روسیه به اوکراین تقریبا آن را متوقف ساخت. حالا پس از هشت سال دوباره هندیها به چابهار بازگشتهاند، اما همچنان همه ابهامها در مسیر پروژه چابهار و حضور هندیها باقی است. نخست آنکه چین پروژه توسعه بندر گوادر را در این سالها پیش برده و همچنان به سرمایهگذاری هنگفت خود در این بندر ادامه میدهد. اما آیا سرمایهگذاری ناچیز هندیها که مهرداد بذرپاش وزیر راه و شهرسازی در پی دستاوردسازی از آن است میتواند توسعه چابهار را همپای گوادر ممکن کند؟ در حالی که ارزش اقتصادی سرمایهگذاری چین در گوادر پاکستان ۴۶ میلیارد دلار بوده که پس از آغاز طرح اکنون به ۵۴ میلیارد دلار رسیده است. رقمی که تقریبا ۱۴۶ برابر سرمایهگذاری هند در چابهار است. البته اگر سرمایهگذاری هند را ۳۷۰ میلیون دلار در نظر بگیریم.
نگاهی به این آمارها و شرایط نشان میدهد که در بحبوحه تحریمها هند در کنار چین توانسته از مزایای خرید نفت ایران با تخفیف زیاد بهرهمند شود و سود زیادی را به دست آورد. آنها حالا با سرمایهگذاری ناچیز خود مدیریت بخشی از بندر چابهار را بهم به دست آوردند تا از تحریمهای ایران بیشترین بهره را برده باشند. نکته مهم اینجاست که جذب سرمایهگذاریهای خارجی باید در راستای منافع ملی و راهبردها و سیاستگذاریهای کلان کشور باشد. اما اکنون به نظر میرسد که در فقدان راهبردهایی برای توسعه در کشور، سرمایهگذاریهای اینچینی بیشتر در خدمت منافع سرمایهگذاران خارجی خواهد بود. به طور مثال هنوز زیرساختهای ریلی و جادهای برای ایجاد مسیرهای ترانزیتی از مسیر چابهار به شمال ایران وجود ندارد و به همین دلیل توسعه بندر به خودی خود نمیتواند ایران را از مواهب آن بهرهمند کند. ازسوی دیگر دیگر هند، اما میتواند از طریق بندر چابهار میتواند به افغانستان راه یابد و سپس مسیر خود را به آسیای میانه باز کند. مقامهای هند گفتهاند تاکنون سه و نیم میلیون تن گندم و دو هزار تن حبوبات از هند از طریق بندر چابهار به افغانستان ارسال شده است.
موقعیت ژئوپلتیک ایران که همواره یکی از امکانهای جغرافیایی برای رشد و توسعه کشور بوده، دهههاست که دست نخورده باقی مانده است. بندر چابهار فقط یکی از این امکانهای گسترده است که با توجه به رقابت چین و هند در کنار آمریکا برای دستابی به موقعیت بهتر کریدوری و ترانزیتی در منطقه میتوانست منجر به رونق و توسعه سواحل مکران و به تبع آن بخشهایی از اقتصاد کشور شود. اما نه تنها این اتفاق رخ نداده، بلکه به نظر میرسد دادن امتیازهای گسترده به کشورهای خارجی برای گرفتن مواهب حداقلی کوتاهمدت در دستور کار قرار دارد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟