روزنامه هم میهن نوشت:آن روزها بهانه اغلب ما این بود که دولت روحانی به اندازه کافی دشمن قسمخورده دارد و در چنین شرایطی فتوت و مروت حکم میکند که ما شوخ پیش چشم او نیاوریم و اگر نوشش نمیتوانیم شد دستکم نیشش نباشیم.
اشتباه کردیم. شاید هم چارهای نداشتیم. اما اگر نبود آن مصلحتاندیشیها، محدودیتها و معذوریتها، شاید حوادث به گونه دیگری رقم میخورد و از بعضی فجایع جلوگیری میشد. هرچه بود، گذشت اما آن تجربه گرانقیمت پیش روی ماست و اگر اهل عبرت باشیم، میتوانیم از آن روزگاران درسها بیاموزیم.
ما که آقای پزشکیان را نظرکرده خدا و پیغمبر نمیدانیم. هیچ بزرگی هم به خواب ما نیامد و رأی دادن به ایشان را به ما توصیه نکرد. میدانستیم به چه کسی رأی میدهیم و از بضاعت او چندان هم بیاطلاع نبودیم. خودش هم بندهخدا نه قول خاصی به کسی داد، نه وعده عجیب و غریبی. هیچکدام از ما هم معتقد نیست که مخالفت با او مخالفت با امر مقدس است.
اصلاً ما به او رأی دادهایم که بتوانیم نقدش کنیم. به او رأی دادهایم که اگر لازم شد رأیمان را پس بگیریم. آقا بالاسر انتخاب نکردهایم. خادم ملت را انتخاب کردهایم که کمترین وظیفهاش در قبال رأیی که به او دادهایم پاسخگویی است. همه عیب و ایرادها به حاکمان برنمیگردد. ما محکومان نیز به قدر خود خالی از عیب و ایراد نیستیم و شاید بزرگترین ایراد ما این باشد که مسئولیت انتخابهایمان را به عهده نمیگیریم.
در اولین بزنگاهی که بخت از دولت روحانی برگشت قریب به اتفاق آن ۲۴ میلیون فراموش کردند که روحانی انتخاب خود آنها بوده. حتی روزنامهنگارها و روشنفکرانی که در خردادماه ۹۶ مردم را به رأی دادن تشویق میکردند ترجیح دادند خودشان را به کوچه علی چپ بزنند .
حالا هم اگر حواسمان را جمع نکنیم یکبار دیگر آن فجایع تکرار میشود. این سرزمین پُر از حوادث تکراری است و لبریز از مردمانی که از یک سوراخ ۵۰۰ بار گزیده میشوند.
با مخالفان آقای پزشکیان کاری ندارم. آنها اقتضای طبیعتشان گزیدن است و به تنها چیزی که فکر نمیکنند منافع ملی است. دیگی که برای آنها نجوشد مهم نیست چه چیزی در آن بجوشد. حرجی بر آنان نیست اما کسانی که مدعیاند به آقای پزشکیان رأی دادهاند تا چیزی بهنام ایران کماکان وجود داشته باشد، باید همه حواسشان را جمع کنند تا چاپلوسان، بادمجان دورقابچینان و کاسهلیسان، رأی مردم را بهنفع منافع فردی و حزبی مصادره نکنند. باید هر خبط و خطایی را به بانگ بلند اعلام کنند. باید مراقب باشند ویترین رسانهای و فرهنگی دولت به دست مشتی ماجراجو نیفتد. باید از رأی خودشان پاسداری کنند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟