کمدیهای بی کیفیتی که به خصوص از یک دهه گذشته بی وقفه و مداوم ساخته شده و روی پرده سینما رفته همواره یکی از گلایههای سینماگران و علاقمندان این عرصه بوده است؛ فیلمهایی که از سوی برخی از منتقدان سینمایی با القاب مختلفی مورد، چون سخیف، فیلمفارسی معاصر، آبکی و... از آن یاد میشود.
این دست تولیدات عمدتا با بهره گیری از جذابیتهای بصری کشورهای خارج از ایران و استفاده از امتیازات فیلم سازی در این فضاها استفاده از زنان فرنگی بدون حجاب یا مواردی از این دست تلاش میکنند تا با دور زدن خط قرمزهای سینمای ایران تصویری باب میل مخاطب ارائه داده و مخاطبان را به سینما بکشانند. بر این اساس عمدتا فاقد یک فیلمنامه مدون یا داستانی استخوان دار بوده و تلاش دارند تا صرف تکیه بر کمدی موقعیت و جذابیتهای بصری لحظاتی شاد را در سالن سینما رقم بزنند.
موضوعی که اگرچه میتواند به عنوان یک ژانر سینمایی پذیرفته شده و کاملا معقول باشد اما سیطره و چنبره این دست تولیدات شکلی از نگرانی برحق منتقدان را رقم زد که این سبک و سیاق با جلورفتن خود هرچه بیشتر اشکال دیگر تولیدات و ژانرهای سینمایی را به حاشیه رانده و خواهد راند.
دغدغهای که به جا بودن آن را گذر زمان اثبات کرد.
ناصر آقایی در گفتگو با فراز به بیان برخی از مشکلات سینمای ایران پرداخته است که در ادامه میآید.
ناصر آقایی متولد سال ۱۳۵۲ بازیگر سینما و تلویزیون و نویسنده و مترجم اهل ایران است. وی دارای مدرک دکتری از دانشگاه واریک انگلستان، کارشناسی ارشد از دانشگاه ایالتی فلوریدا و کارشناسی هنرهای نمایشی از دانشکده هنرهای دراماتیک است. وی فعالیت سینمایی را بازی در فیلم «شهر قصه» به کارگردانی منوچهر انور آغاز کرد. سریالهای تلویزیونی تنهاترین سردار (۱۳۷۵)، روزی عقابی (۱۳۷۷) و فیلمهای سینمایی شهر قصه (۱۳۵۲) و هم نفس (۱۳۸۲) احتمالا جزو آثار و نقشهایی است که چهره و بازی او را در ذهن مخاطبان زنده نگه میدارد.
بزرگترین مشکل سینمای ایران و تولیدات آن را چه میدانید؟
سینمای ما به دلیل اقبال مخاطب یا سودجویی تهیه کنندگان به سمت و سویی رفته که وجه سخیفی پیدا کرده است؛ با کمدی کار کردن مخالف نیستم و این سیاق بسیار هم عالی است و یکی از ژانرهایی در دنیاست که همواره مورد توجه بوده و هست و خواهد بود.
ولی با لمپن بازی و کارهای سطح پایین و شاید سبک و کم ارزش موافق نیستم. سینمای ما را این شکل از تولیدات پرکرده است و مخاطبان هم این کارها را میبینند و فروش بسیار خوبی هم دارند به همین دلیل تهیه کنندگان بر آن شده اند که از این سبک فیلمها بسازند و روانه بازار کنند؛ چنین روندی به مرور سلیقه مردم را عوض کرده و میکند و این موضوع جای نگرانی دارد.
بزرگترین مشکل این کمدیهای سخیف چیست؟
متن نامطلوب، پرداخت و ساخت نامطلوب و تکنیک بسیار ضعیف ویژگی بارز این دست تولیدات است و این فیلمها کاملا تهی از موضوعاتی هستند که در سنجیدن یک فیلم با ارزش مورد ارزیابی انجام میگیرد. سودجویی از سمت تهیه کنندگانی که اصلا آدمهای سینمایی نبودند و نیستند و در سایر مشاغل حضور داشتند و تصور کردند که میتوانند از طریق سینما به درآمدهای کاذب برسند و رسیدند نقش برجستهای در شکل گیری این کارها و رفتن سینما به این سمت و سو شد. تعدادی از همین تهیه کنندگان سراغ من آمدند که کارهایی از آن دست که اشاره کردم بسازند و من هرگز آدم چنین جنس کارهایی نبوده ام.
آیا تمکن مالی به شما اجازه داده تا وسوسه دریافت پولهای درشت را رد کنید؟
من بازنشسته هیئت علمی دانشگاه تهران هستم و واقعا با همین پول زندگی میکنم. البته که همه پولهای درشت وسوسه کننده است، اما قرار نیست که از هر راهی به آن پولها رسید و من تا این لحظه وسوسه نشده ام. آینده را نمیدانم.
در میان آثارتان مردم عمدتا شما را با کدام نقش به خاطر میآورند و بازخورد میدهند؟
روزی عقابی زمانی از تلویزیون (مجموعهٔ تلویزیونی به کارگردانی سید محمدرضا مفیدی است که ۱۳۷۷ تهیه و ۱۳۷۸ از شبکه ۳ سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد) به نمایش درآمد و بسیار گل کرد و طرفدار پیدا کرد و خیلیها آن را دیدند؛ حتی کسانی که امروز در سنین پایینتر هستند در جایی آن را دیده اند (این سریال در مهر ماه سال ۱۳۹۷ در سایت یوتیوب بارگذاری شد) و برایم تعریف کرده اند که این کار تا چه اندازه از نظرشان مطلوب بوده و به لحاظ جذابیتهای ساختاری مدنظر قرار گرفته است.
و خودتان کدام نقش رادر کارنامه کاری تان بیش از سایر کارها دوست دارید؟
برای خودم اولین فیلمی که کار کردم به اسم اشباح ساخته مرحوم رضا میرلوحی (۱۳۶۰) هنوز بهترین کار زندگی من است؛ نه صرف این که بهترین کار زندگی ام بوده بلکه به لحاظ داستان، شخصیت پردازی، امور فنی و هنری و ساختی که داشت.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟
این روزها مشغول کار روی فیلمی سینمایی هستم که برای جشنوارههای جهانی و بین المللی آماده میشود، اما تصور میکنم که در اکران داخلی هم به نمایش در میآید.
مدتی است که از کار سینما کناره گیری کردم، چون کارهای دیگری داشتم که نیاز به صرف زمان و رسیدگی داشت، اما من فرصتش را نداشتم ضمن این که کارهای که پیشنهاد میشد هم مطلوب من نبودتا این که این کار آخر پیشنهاد شد.
اسم این کار چیست و کارگردانش چه کسی است؟
چون هنوز مجوزهای لازم را نگرفته است نمیتوانم اطلاعات کاملی از آن را بیان کنم؛ اسمی که برای این فیلم پیشنهاد شد «بودن یا نبودن» است، اما نمیدانم که این اسم تصویب شده است یا خیر و کارگردانش امیر اسکندری است.
این کار چه تفاوتی داشت که به رغم کم کاری اخیر حضور در آن را پذیرفتید؟
فرق عمده این کار برایم نقشی بود که در آن داشتم و داستانی که روایت میشد؛ ضمن این که شخصیت کارگردان و گروهی که قرار بود کار کنیم برایم رقم میزد. کار بسیار واقع گرایانه و به طبیعت نزدیک است شاید چیزی نزدیک به کارهایی که مرحوم کیارستمی انجام میدادند و حال و هوایی این چنینی داشت و من نقش اصلی این قصه هستم که ناچارم کارهایی را انجام دهم که فعلا نمیخواهم اطلاعات بیشتری منتشر شود.
کلام آخر؟
امیدوارم سینمای ما به سطحی برسد که بشود با افتخار گفت که سینمای ایران حضور ارزشمند دارد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟