در چنین شرایطی، نه تنها تلاشهای فراز برای گفتگو با ریگی ناکام ماند که محمدانور بجارزهی نماینده چابهار هم میگوید این سازمان حتی به نمایندگان مجلس نیز پاسخگو نیست.
فعلا همه چیز در حد گمانهزنی است. یک رسانه مدعی شده که افراد غیرمسئول به مسئولان شهر چابهار برای فروش زمین به اتباع افغانی فشار میآورند. همزمان با این شایعات عکسهایی از حمیرا ریگی مدیرمنطقه آزاد چابهار در میان مقامات طالبانی در کنفرانسی در کابل منتشرشده است. برخی نیز از این نشست با عنوان نشست مشترک بررسی جایگاه استراتژیک چابهار و گسترش همکاریهای اقتصادی نام بردند که وزیر وزیر صنعت و تجارت افغانستان، ریگی و جمعی از معاونان و مدیران در آن حضور داشتند. از سوی دیگر «تسنیم» هم گزارش داده که محمد کرمی، استاندار سیستان و بلوچستان، به کابل سفر کرده است تا در مورد روابط تجاری و ترانزیتی با طالبان گفتگو کند. در همان دیدار حمیدالله آخوندزاده، وزیر حمل و نقل طالبان، در این سفر از کرمی خواست تا تسهیلات لازم برای صادرات افغانستان از طریق بندر چابهار فراهم شود. مشخص نیست که از این دیدارها و نشستها چه خروجی عاید چابهار و ایران شده است و اگر نقطه مبهمی در آنها وجود ندارد، چرا مسئولان منطقه آزاد درباره آن شفافسازی نمیکنند؟
به اسفند ۱۴۰۲ بازگردیم. وقتی دولت سیزدهم تلاش داشت تا با خبر سرمایهگذاری ۳۵ میلیون دلاری طالبان در چابهار دستاوردسازی کند. رقمی که معادل نصف درآمد روزانه ایران از فروش نفت هم نیست. حسن کاظمی قمی سفیر ایران در افغانستان، اما در اسفند این سال این میزان سرمایهگذاری هیات تجاری طالبان در چابهار را در راستای «تغییر آرایش سیاسی دولت سیزدهم مربع دیپلماسی به سمت توسعه همکاری با کشورهای همسایه» دانسته بود. بیآنکه به سرمایهگذاری نزدیک ۵۰ میلیارد دلاری چینیها در بندر گوادر پاکستان در ۱۰۰ کیلومتری چابهار اشاره کند. تلاشهای دولت قبل برای افزایش مراودات با طالبان به عنوان هیات موقت سرپرستی افغانستان در حالی بوده که این گروه بیشترین تخاصم را با ایران برای دادن حقابه هیرمند داشته است. تقریبا همه نشستهای نهادهای ذیربط در ایران با این گروه درباره حقابه هیرمند نیز بینتیجه مانده و آنها مدعی کمبود آب در آن سوی مرزهای ایران هستند. در حالی که تصاویر ماهوارهای و بررسیهای کارشناسان این مدعا را تکذیب میکند. از سوی دیگر، در مهر ماه سال گذشته، طالبان حتی در پشت پرده مانع از برندهشدن شرکتهای ایرانی در مزایده معدنی در افغانستان شدند. آن هم در حالی که انتظار میرفت با توجه به زیرساختهای مالی و فنی که در اختیار دارد برنده قطعی مزایده باشد. حسام مقدمعلی، معاون امور اکتشاف معادن ایمیدرو در همان مقطع از تلاش طالبان برای عدم واگذاری معادن در افغانستان به شرکتهای ایرانی سخن گفت. او گفت: «طالبان شرکت های معدنی ایرانی را دور زد».
اکنون یک بار دیگر شرایط را مرور کنیم. افغانستان کشوری محصور در خشکی است و با پاکستان همسایه خود روابط خصمانه دارد. به این ترتیب این کشور برای تجارت با موانع متعددی روبهروست. تنها مسیر تجارت افغانستانیها بدون پاکستان به بندر چابهار ایران میرسد. حال پرسش اینجاست که چرا مقاماتی که همگی هم از دولت سیزدهم برسرکار ماندهاند، اصرار بر برقراری رابطه با افغانستان و دادن امتیازهایی به طالبان دارند؟ آن هم وقتی که سقف توان این گروه برای سرمایهگذاری در ایران ۳۵ میلیون دلار است؟ کاظمی قمی در دولت سیزدهم سفیر شده، ریگی در فروردین ۱۴۰۲ با حکم خاندوزی وزیر اقتصاد دولت سیزدهم مدیرمنطقه آزاد چابهار شده و محمد کرمی را احمد وحیدی وزیر کشور مرحوم سیدابراهیم رئیسی منصوب کرده است.
بازکردن پای طالبان به چابهار پیامدهای اجتماعی و فرهنگی نیز دارد. چراکه امکان حضور بیضابطه مهاجران افغانی را به این منطقه بیش از پیش فراهم میکند. در شرایطی که تا همین امروز هم از ابتدای دولت سیزدهم، با سیل مهاجران غیرقانونی جمعیت افغانیها در ایران از ۹ میلیون نیز گذشته است. اما جدا از این پیامدها، آیا توسعه چابهار نیازمند سرمایهگذاری و ارتباط با طالبان است؟ در شرایطی که کمی آنسوتر چینیها در حال توسعه روزافزون بندر گوآدر پاکستان هستند؟ اینها بدیهیترین پرسشهایی است که مسئولان بهجا مانده از دولت سیزدهم باید درباره اقدامات خود در چابهار به آن پاسخ دهند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟