اقتصاد ایران که روزهای بیماری را سپری میکند حالا نیاز مبرمی به پزشک دارد. چندی پیش روزنامه دنیای اقتصاد افت و نوسانهای رتبه ایران در رقابت پذیری جهانی را از ۶۹ به ۹۹ و همچنین رتبهی ثبات اقتصاد کلان را ۱۳۴ از میان ۱۴۰ کشور اعلام کرده است.
«مجیدرضا حریری» تحلیلگر و اقتصاددان در گفتوگو با «فراز» از علتهای نزول رتبههای اقتصادی ایران میگوید. او همچنین علت اعتصابات کارگری در ایران را سیاست گذاریهای غلط عنوان میکند و معتقد است مسئله کارگری هیچگاه مسئله اصلی اقتصاد نبوده است.
حریری در اینباره میگوید: «وقتی شما سیاستهای غیر شفاف، غیر رقابتی و غیر اقتصادی داشته باشید، قاعدتا نارضایتی در عموم مردم ایجاد میشود. همین حالا ببینید که در صنعت ما مصرف کننده راضی نیست، کارگر راضی نیست، تولیدکننده یا صاحب بنگاه اقتصادی ابراز نارضایتی میکند و حتی دولت هم راضی نیست. اصلا مشخص نیست که چه کسی راضی است! ربطی هم به دولتها ندارد یعنی زمان احمدی نژاد هم وقتی با تحریم مواجه شدیم دلار ۱۲۲۶ تومانی و بعد ۲۴۰۰ تومانی درست شد و یک دلار دیگر هم در بازار آزاد داشتیم.»
چرا اقتصاد ایران به چنین رتبه هایی تنزل پیدا کرده است و دلایل افت اقتصاد ایران از نظر شما چیست؟
اینها دلایل افت اقتصاد نیست بلکه نشاندهنده رتبه ما در تقسیم بندیهای جهانی است که منابع مختلف انجام میدهند و تنها منحصر به این شاخصها هم نیست. میتوانیم به رتبه بیزنس و کسب و کار ایران هم اشاره کنیم که کاهش پیدا کرده و بلکه حتی بدتر شده است، شاخص شفافیت هم درکشور ما به خاطر رانت و فساد نزول پیدا کرده است. در حوزههای شفافیت، رقابت پذیری، آزاد سازی اقتصاد در همه این موارد نزول داشتیم که باعث لطمه به اقتصاد ایران شده است. دلیل اصلی آن هم این است که اقتصاد ما به هرحال یک اقتصاد دولتی است و در هر حالت هیچ وقت خیلی خوب عمل نکرده. حداقل بیش از یک دهه است که رتبه ما در همه موارد سه رقمی بوده و رتبه های خوبی نداشتیم. البته به جز رقابتپذیری که قبلا ۶۷ بودیم و حالا داریم آرام آرام به رتبه سه رقمی نزدیک میشویم.
علت این مسئله اما برمیگردد به این نکته که اقتصادی داریم که از سه مولفه اقتصاد سالم برخوردار نیست. یعنی شفاف نیست، رقابتی نیست، آزاد نیست. به تمام این موارد اضافه کنید که در شرایط کرونا در تمام اقتصادهای دنیا بیثباتی شکل گرفته و به تمرکزگرایی توسط حاکمیت گرایش داشتهاند و مهمتر از تمام این موارد این است که هر زمان شرایط سیاسی کشور از وضعیت عادی خارج شده، یک جنگ اقتصادی با دنیا را تجربه میکنیم. خصلت جنگ تمرکز گرایی امور توسط دولت است. بنابراین دولت متمرکزتر میشود و اولویت با تامین نیازهای اولیه مردم است. بر این اساس دولت باید در تجارت و تولید بیشتر دخالت کند تا شاید بتواند بازار را باثباتتر کند که البته تجربه نشان داده این موارد باعث گستردگی فساد، گستردگی عدم ثبات و گستردگی عدم شفافیت خواهد شد.
مطرح کردید که به خاطر رقابتی نبودن، آزاد نبودن و عدم شفافیت از اقتصاد سالمی برخوردار نیستیم. از مجموع این پارامترها آیا منظور شما بازار است؟
این که شما سیاستهایتان را براساس روابط بازار اعمال میکنید یا بر اساس یک سیستم متمرکز یا اقتصاد نهادگرا تصمیم بزرگ و کلانی در محیط اقتصاد است. اما در هر کدام از اقتصادهای نهادگرا یا متمرکز متکی به روابط بازار هم میتواند فساد، عدم ثبات یا رقابت پذیری از بین برود البته اقتصادهای متمرکزی در جهان وجود دارد که رقابت پذیری در آن رعایت میشود و بالعکس اقتصادهای متکی بر بازاری هم هست که رعایت نمیشود و فساد دارد منتها اصل ماجرا این است که شما هر روش اقتصادی را که اتخاذ کنید که متاسفانه اقتصاد ما اصلا روش معینی ندارد و به صورت سیال است و تصمیمگیریها هر کدام در یک حوزهای گرفته میشود ولی حتی اگر این مدل را هم داشته باشید شرط اول آن است که شفاف برخورد شود. اگر شفاف برخورد نکنید میشود یک مدل متکی بر روابط بازار داشته باشید که اگر شفافیت را حذف بکنید میشود انحصار.
منظورتان اینجا از شفافیت چیست؟
کلیه فعالیتهای اقتصادی افراد در معرض مانیتورینگ مقام های ناظر، جامعه، مطبوعات و مردم باشد.
چه راه حل و راهکاری را میتوان برای بالاتر بردن رتبههای اقتصادی انجام داد؟
ما ابتدا باید برای اقتصادمان مدل تعریف کنیم که میخواهیم بر پایه چه مدلی اقتصادمان را اداره کنیم و بعد برمبنای آن برویم به دنبال این سه مشخصهای که مطرح کردم یعنی آزاد، شفاف و رقابتی باشد. وقتی مدل اقتصادی را انتخاب کردیم و این ضوابط را بر آن حاکم کردیم. رفته رفته میتوانیم به سمت بهبود اوضاع کشیده شویم کما این که کشورهای دیگری هم در دنیا بودهاند با رتبههای بدی که توانستهاند خودشان را تطبیق بدهند. در همسایگی ما گرجستان بوده که زمانی رتبه اقتصادیاش سه رقمی بوده و حالا بر اساس آخرین اطلاعات رتبه ۲۷ را در دنیا دارد. به فاصله یک دهه توانستند اصلاح سیاست گذاری بکنند.
برخی گمانهزنی کردهاند که قرار است الگوی چین در اقتصاد پیاده شود تا چه حد این گزاره را قابل اعتنا میدانید؟
من باور ندارم ولی به طور کلی می توان برخی آیتمهای الگوی چین را میتوان به عنوان تجربه یک کشور دیگر در اقتصاد استفاده کرد اما قابل اجرا در کشور ما نیست. هیچ کشوری نمیتواند از دیگری الگو بگیرد اما میشود از تجربیات آنها استفاده کرد ولی هر کشوری میتواند الگوی بومی خودش را داشته باشد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟