در مورد این دو پیشبینی، نصرالله برزنی کارشناس سرمایه و بورس با «فراز» گفتوگو کرده است.
من ابتدا باید توضیحی در مورد بورس کالا بدهم؛ ببینید وقتی کالایی وارد بورس میشود، یک بازار منسجم، سازمانیافته و قانونمند برای تسهیل دادوستد نقدی و آتی برای آن کالا ایجاد میشود که در آن قیمتها به صورت شفاف و دراثر تقابل آزاد عرضه و تقاضا کشف میشود. ضمن اینکه بازار کالاهایی مانند محصولات فلزی، کشاورزی، انرژی و پتروشیمی از طریق مکانیزم اجرائی ناظر بر تعهدات و منافع طرفین معامله، ساماندهی میشود و قیمت کالا بر اساس تعامل و تقابل عرضه و تقاضا و نیاز بازار کشف میشود. اما در اینجا یک نکته را باید تذکر بدهم؛ در بورس کالا هرگز بر روی واریته و کیفیت کالا معامله نمیشود؛ چون قبلا در مورد کیفیت کالا کد و نماد صادر شده است. بدین معنی که فرض بر این است که کالایی که در بورس به فروش میرسد، کیفیت یکسانی دارد و در بورس فقط بر روی قیمت مذاکره میشود. اینکه محصول کشاورزی وارد بازار بورس شود، پدیده تازهای نیست، برای مثال در بورس شیکاگو، حدود ۲۰۰ سال است که گندم خریدوفروش میشود، بورس شیکاگو، قدیمیترین بورس کالای کشاورزی است و طبعا آنقدر خوب کار کرده که از ۲۰۰ سال پیش تا به امروز دوام آورده. اما اینکه برنج شمال وارد بورس کالای ما بشود؛ اما و اگرهای بسیاری دارد؛ چون شمال، شامل گرگان تا آستارا میشود و در این محدوده جغرافیایی، یک نوع برنج با یک کیفیت نداریم؛ تنها در استان گیلان، ۵۰۰ نوع برنج کشت میشود. بنابراین اگر قرار باشد، برنج ایرانی با کیفیت مطلوب، کد و نماد بگیرد، باید در صدها هکتار کشت شده و انبار شود و آنگاه در بورس ارائه گردد. خوب ما کشاورزی در این حد گسترده و بهصورت صنعتی نداریم که بتوانیم کالای یکدست تولید کنیم. نهایتا ممکن است برنجکار ما بین یک تا ده هکتار برنج کشت کند و معمولا هم نوع برنج از شهربه شهر فرق میکند و حتی برنجی که هر شالیکار کشت میکند با نوع برنج مزرعه مجاورش متفاوت است. منظور از برنجی که قرار است وارد بورس کالا بشود، چیست؟ برنج آمل؟ برنج گرده؟ برنج دمسیاه؟ هر کدام از اینها هم باشند، باید در میزان بسیار زیاد وارد انبار بورس بشوند، درست است که گفته شده برنج بهصورت کیلویی در بورس ارائه میشود، اما قرار است بستهها، صدکیلویی باشند، طبعا خریدار روی صدکیلو سرمایه گذاری نمیکند و اگر این کالا وارد بورس شود، خریدار گرفتار میشود. البته چندسال پیش هم بورس کالا، محصولات کشاورزی مطرح و برای ورود برنج ایرانی به بورس تلاش زیادی شد، اما به دلیل تفاوت کیفیت و واریته، این تصمیم به سرانجام نرسید. به نظر من تنها برنج وارداتی را که به میزان بسیار زیاد و در یک نوع و کیفیت خریداری میشود، میتوان در بورس کالا ارائه داد. وارد کردن برنج ایرانی به بورس از نظر من هیچ توجیه منطقی ندارد و عملی است غیرکارشناسی. چون خریدار در بورس کالای برنج، اساسا نمیداند در حال معامله و مذاکره در مورد چه نوع کالایی است.
یکی از دلایلی که برای ورود برنج به بورس کالا مطرح شده، گرانی بیش از حد برنج ایرانی است؛ ورود یک کالا به بورس چه تاثیری در قیمت و حذف واسطهگری میگذارد؟
دلیل وارد کردن یک کالا به بورس، رساندن آن کالا به قیمت واقعی و شفاف است؛ از این نظر بورس کالا، بهترین بازار است و در این بازار رقابت و حراج وجود دارد و موجب میشود سهامدار به یک قیمت متعادل برسد، البته به شریطی که کالا در میزان بسیار زیاد عرضه شود. اگرعرضه کم باشد، قیمت آن کالا حتی در بورس هم ممکن است تا یک و نیم برابرگرانتر از قیمت بازار شود. چون در بورس کالا یک روال معمول این است که تقاضا متناسب با عرضه پیش میرود و نباید هیچکدام دچار کمبود شود که قیمت بیرویه بالا برود. برای همین است من تاکید میکنم اگر هم قصد دارند برنج را وارد بورس کالا کنند، باید به برنج وارداتی فکر کنند که در تناژ بسیار زیاد وارد میشود و واریته و کیفیت یکسانی دارد. در این صورت است که خریدار میتواند با یک قیمت عادلانه معامله کند.
در مقوله عرضه برنج به بورس کالا، مسئله آغاز حرکت از بازار سنتی و به بازار مدرن هم مطرح شده، آیا چنین تحرکی ممکن است؟
ببینید ارائه کالا در بورس، قطعا موجب چنین تحرکی میشود. این تجربه در فعالیت 200 ساله بورس شیکاگو در زمینه گندم وجود دارد، گندم امروز در بازار بورس جهانی کالا، ارائه شده و خرید و فروش میشود؛ پس سالهاست که گندم از خرید و فروش در بازار سنتی، وارد بازار مدرن بورس شده است. در واقع بورس کالا، با توجه به بازار بورس شیکاگو که در آن بورس دام هم وجود دارد، یا بورس کالای لندن و حتی آرژانتین تجربهای بسیار موفق داشته است. پس این بازار مدرن، قطعا موفقتر از بازار سنتی حتی در قیمتگذاری و حذف واسطهگری عمل میکند؛ اما همانطور که اشاره کردم، به شرط اینکه محصول با کیفیت مشخص و یکدست و یک شکل و به مقدار زیاد در بورس کالا ارائه شود. من بورس فلزات لندن را مثال میزنم؛ در این بورس فقط شش نوع فلز، با کیفیت مشخص و میزان زیاد در سطح جهانی خرید و فروش میشود. اما در مورد برنج ایرانی با اینهمه تنوعی که دارد و با میزان کمی که از هر نوع تولید میشود، نمیتوان انتظار موفقیت داشت.
در صورت رسیدن کشاورزی ما به سطح صنعتی و تولید انبوه، آیا بورس کشور ما ظرفیت ارائه محصولات کشاورزی را دارد؟
حتما دارد؛ امروز بازار بورس ما از نظر نرمافزاری و سختافزاری و متخصصین و کارشناسان در جایگاه خوبی قرار دارد. یعنی ما نسبت به زمان آغاز فعالیت بازار بورس در سال ۱۳۸۲، امروز وضعیت بسیار مطلوبی داریم. در آن مقطع، برای وارد کردن نرمافزارهای مختلف دچار مشکل بودیم و فقط توانستیم برای بورس اوراق بهادار نرم افزارهای لازم را تهیه کنیم، اما امروز ظرفیت نرمافزاری و سختافزاری بورس پاسخگوی هر نوع معاملهای هست. به شرطیکه باز تاکید میکنم آن کالا قابلیت معامله در بورس را داشته باشد.مثلا برای سیمانی که در بورس ارائه میشود، ما فقط پنج نوع تیپ داریم، ولی برای برنج ایرانی ۵۰۰ نوع تیپ! این ۵۰۰ تیپ را چگونه را میتوان یکسانسازی کرد؟ به نظر من که این کار اگر محال نباشد، حتما کار بسیار مشکل و هزینهبری است. چون در مورد برنج، بهطور شفاف مشخص نیست که چه چیزی و چقدر دارد معامله میشود.
تاثیر بازار بورس کالا بر حذف واسطه گری چگونه است؟
قیمت در بازار بورس با مذاکره و عرضه و تقاضا تعیین میشود. اساسا تاسیس بازار بورس، به دلیل جلوگیری از واسطهگری و فساد و دستکاری در قیمتها اتفاق افتاد. تا پیش از آن، چون تمام این چرخه تحت نظر وزرات بازرگانی وقت بود، معمولا با فساد زیادی همراه بود. مثلا فولاد مبارکه در هنگام آغاز به کار بورس، به دلیل اینکه مجبور بود کالای خود را به قیمت یک پنجم بازار به واسطهها بفروشد، ۴۰۰ میلیارد تومان زیان انباشته داشت. اما چنین مشکلاتی با آغاز به کار بورس، حل شد و امروز به این دلیل که فولاد به قیمت واقعی در بورس عرضه میشود، ظرفیت تولید خود را از ۸ هزارتن به ۴۰۰ هزارتن رسانده است. بنابراین منطقیترین و اصولیترین کاری که در دوهه اخیر انجام شده، تاسیس بازار بورس بوده. اینها را گفتم که به این نتیجه برسم که در مورد کالایی مانند برنج، که نمیتوان کیفیت و واریته یکسانی برایش تعریف کرد و به آن کد و نماد داد، ممکن نیست، چنین موفقیتهایی نصیب بازار برنج بشود. مگر اینکه تولید برنج در کشور ما، مانند هند، به سطحی صنعتی و انبوه برسد که بتواند آنرا وارد بورس کند. وگرنه، با مقداربرنج مثلا طارمی که در پنج هکتار تولید شده، چگونه میتوان بازار بورس تشکیل داد و آنرا وارد چرخه معامله و مذاکره کرد؟
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟