نزدیک به دو سال از شروع و شیوع کرونا در کشور میگذرد؛ ویروسی که از روزهای آغازین پیدایی تاکنون تأثیرات سوء خود را بر زندگی آحاد مردم بهویژه هنرمندان گذاشته است. تعطیلی سالنهای سینما، تماشاخانههای تئاتر، کنسرتهای موسیقی، گالریها و نگارخانههای فعال در عرصه هنرهای تجسمی و... از جمله اتفاقاتی بود که اندکی پس از گسترش بیمحابای دامنه شیوع کرونا در کشور به وقوع پیوست و بدین ترتیب، چرخ اقتصاد هنر نیز به تدریج ساز ایستایی و توقف کوک کرد. در شرایط کم رونقی و توقف فعالیتهای هنری در کشور، نخستین عنصری که در معرض آسیب و مخاطره قرار گرفت، معیشت هنرمندان بود؛ به ویژه آن دسته از هنرمندانی که تنها راه درآمدشان از هنر و فعالیتهای هنری میگذشت، بیش از سایرین در معرض لطمه و فشار قرار گرفتند. در این میان بسیاری از مشاغل برای سازگار شدن با شرایط موجود به دنبال راه چاره افتادند. در عرصه های هنری، گویا مجازی شدن ، تنها راه تسکین بود. در ادامه این مسیر که در موسیقی و سینما هنوز هم در حال جواب پس دادن است، تئاتر به دلیل ذات خود نتوانست با دنیای مجازی خو کند. از سوی دیگر مدیران پیشین وزراتخانه ارشاد نیز در تحقق وعده ها جا ماندند و تئاتر به متولیان بعدی (فعلی) سپرده شد. آیا امید به رهایی هست؟ آیا حتی پس از ریشه کن شدن کرونا ، مخاطب به تماشاخانه ها باز خواهد گشت؟ یک چهره شناخته شده تئاتر، از مصائب ناتمامِ آن می گوید...
ضرر کردیم اما ، اولویت جانِ مردم است!
«محمد رحمانیان» در دوران کرونا روزهای شلوغی را پشت سر گذاشت، او هم در کار نوشتن نمایشنامه «عشق روزهای کرونا» بود و هم در تدارک برگزاری کارگاه «نوشتن:کروناخوانی» که تلاشی بود برای ثبت روزهای کرونایی. پیش از آن نیز او نمایش «روزهای رادیو» را که درباره یکی از گردانندگان رادیو از سال ۱٣۱٩ تا ۱٣٣٩ در خلال حوادث سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... عاشقانه بود روی صحنه برد. با این حال رحمانیان یکی از کارگردان هایی است که علیرغم متضرر شدن از تعطیلی تئاترها، با هرآنچه از شیوع کرونا جلوگیری خواهد کرد موافق است و به «فراز» می گوید: «از ابتدای تکثیر کرونا در ایران تا به امروز که یکی در میان نمایش روی صحنه می رود، هر آنکه برچسب تئاتر بر پیشانی داشته ضرر کرده است و گروه ها و تماشاخانه های مستقل بیشتر از بقیه. اما نباید فراموش کنیم که متاسفانه و حتی بعد از حدود ِ دو سال، شرایط در یک کلام بحرانی است و اولویت این است که هر حوزه با هرآنچه از دستش برمی آید تلاش کند تا سهمی در خروج از این بحران داشته باشد. چنین به نظر نی رسید که عده ای انتظار دارند سینماها، موزه ها، گالری ها تعطیل و کنسرت ها لغو شوند اما به تئاتر به دلیل مشکلات زیرساختی راه خود را برود و در این شرایط سخت کارش را ادامه بدهد! هرچند موثر واقع شدن تلاش ما نیز منوط بر این است که کنترلِ اماکن عمومی ادامه دار و جدی دنبال شود».
وزرات ارشاد باید برای جبران مافات اهالی تئاتر اقدام کند
رحمانیان درباره لزوم جبران مافات توسط وزارت ارشاد ادامه می دهد: «بعد از این همه سال برای اهالی تئاتر حتی یک ریال جبران مافات صورت نگرفته و رقم تسهیلات وعده داده شده آنقدر خنده دار است که بهتر است اصلا درباره آن صحبت نکنیم! وزارتخانه و معاونت هنری مجبور است که تمهیداتی برای جبران این خسارت در تمام حوزه های فرهنگ و هنر در نظر بگیرد همانطور که انتظار می رود و درک می کنیم که مجبوریم کار و فعالیت خود را هرگاه اعلام کردند، تعطیل کنیم. شما نگاهی به کشورهایی از جهان که درگیر کرونا شده اند بیندازید، برای مثال ایتالیا که در ابتدا بیشتر از سایر کشورهای اروپایی درگیر این ویروس شده بود اول موزه هایش را تعطیل کرد و بعد سینماها و تئاترها را. اما جز اولین کشورها بود که واکسیناسیون را آغاز و خسارت های وارده را نیز جبران کرد».
رییس تئاتر شهر باید استعفا می داد!
او با بیان اینکه بخش خصوصی تاکنون بیشترین آسیب را دیده است می گوید: «بله تئاتر شهر و تماشاخانهها و سالنهای دولتی هم ضرر می کنند اما آسیب اصلی متوجه بخش خصوصی است. اینکه رییس وقت تئاتر شهر همان روزهای اول شیوع کرونا و تعطیلی تماشاخانه ها ، حتی به طنز گفت که عوض کردن برنامه های تئاتر شهر از کرونا هم هولناک تر است، قشنگ نبود و بهتر بود که ایشان یا عذرخواهی می کرد و یا اگر نمی توانست در این شرایط گروه ها و فعالیت تئاتر شهر را سازماندهی کند، بهتر بود استعفا بدهد نه اینکه صبر کند تا عمر کاریش به پایان برسد و بعد کسی جانشین اش شود! ایشان به گونه ای برخورد می کرد انگار باید هزینه این خسارات را از جیب خودش بدهد نه دولت!»
سال های قبل تئاتر مدیران بهتری داشت!
رحمانیان ادامه میدهد: «ما در دوران جنگ، شرایطی به مراتب بدتری را هم تجربه کردیم. تمام تئاتر ها و تماشاخانه ها بسته شد. یادمان نرود که در اسفند ۶۶ و بهار ۶٧، به دلیل موشک باران مدامِ تهران، بسیاری از مراکز فرهنگی از جمله تئاترها تعطیل شد. مثلا نمایش «باغ آلبالو» کار آقای زنجانپور تنها یک شب اجرا شد و همان شب بعد از پایان این نمایش، تالار وحدت موشک خورد. ما دوران سختی را از سر گذراندیم اما فرق در این است که آن سال ها مدیران بهتری روی کار بودند و می توانستند شرایط را مدیریت کنند تا در نهایت آسیب را به حداقل برسانند.»
رحمانیان در پایان می گوید: «حال که سرعت واکسیناسیون بالا رفته و چراغ سالن های تئاتر و سینما فعلا روشن است، امید است با شناخت دوباره و درست تئاتر و قابلیت های آن، توجه به چالش های این هنر قابل تقدیر و جبران خسارت ، بار دیگر انگیزه و امید را به هنرهای نمایشی بازگردانند».
حال باید دید هنرهای نمایشی چه زمانی به روزهای اوج خود بازخواهد گشت. شاید در سرزمینی که تئاتر را حتی شغل به حساب نمی آورد، امید به نجات، خیالِ خوش باشد ولی مگر نه اینکه هنر خیالی است مصور ... ؟
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟