رئیس جمهوری باکو، دریافت عوارض از کامیونهای ایرانی را در راستای حق حاکمیتی خود دانسته؛ اما آیا تمام مشکل ایران و جمهوری آذربایجان، همین مسیر 20 کیلومتری و دعوا بر سر عوارض 130 دلاری است؟
در این زمینه، «فراز» گفتوگویی داشته است با دکتر سید مرتضی افقه، اقتصاددان و متخصص در حوزه توسعه اقتصادی-سیاسی. با ما همراه باشید.
با توجه به مسائل پیش آمده در دو سه هفته اخیر و تحرکاتی که هر دو کشور ایران و آذربایجان، در زمینه مانور نظامی داشتهاند، باید بگویم که کشور ما امروز در شرایطی نیست که وارد یک تنش جدید سیاسی-نظامی بشود. آنطور که اخبارمنتشر شده در کشور ما هم نشان می دهد؛ مسئولین ما در رده های مختلف، تمایلی برای ورود به تنش نظامی ندارند، به ویژه مسئولین در رده های بالای حاکمیت تلاش دارند این مسئله را با عقلانیت مدیریت کنند که هم تنش نظامی اتفاق نیفتد و هم تنش سیاسی در روابط بین دو کشور تاثیر گذار نباشد. بنابراین به نظر میرسد اغلب مسئولان، ورود کشور به یک تنش نظامی را به نفع مصالح کشور و منافع داخلی نمیدانند. ولی مهم این است که ضمن حفظ مصالح داخلی، مسئولان کشور از نظر سیاسی هم طوری رفتار کنند که هم لطمهای به مصالح اقتصادی کشور نخورد و هم از نظر روانی، روی روح و روان مردم تاثیر منفی نگذارد. چون تهدید روانی هم میتواند روی اصل سرمایهگذاری در کشور، تاثیر منفی بگذارد. در کشور ما به دلیل شرایط خاصی که در منطقه دارد و درگیر تحریم های مختلف است، مسائل اقتصادی، با مسائل سیاسی به شدت در هم تنیده شده و بروز تنش در بخش سیاسی، همواره موجب بروز مشکلات اقتصادی در کشور ما شده که البته، در اغلب موارد هزینه آنرا مردم پرداختهاند.
بنابر این مطلوب این است که این تنش سیاسی رخ داده بین دو کشور، به شیوهای مناسب مدیریت بشود که کمترین تاثیر نظامی و روانی را برای کشور داشته باشد و البته همانطور که اشاره کردم، به نظر میرسد مسئولان کلان کشوری در پی مدیریت این تنش هستند.
در برخی خبرها آمده که برای حل این مشکل-که در آن بیشتر روی عوارض 130 دلاری تکیه شده- دو کشور ایران و ارمنستان، به مسیر جایگزین فکر میکنند که بخشی از آنهم عملیاتی شده. در صورت تکمیل عملیات احداث این مسیر، نیازی به عبورکامیونهای ایرانی از مسیر کاپان - گوریس نخواهد بود، آیا انتخاب یک مسیر جایگزین، به معنای مدیریت کردن تنش سیاسی موجود است؟
من در پاسخ، به سخنان اخیر رهبری استناد میکنم ونیز تجاربی که از قبل در برخورد با همسایگان کشور داشتهایم؛ فکر میکنم توجه به یک مسیر جایگزین در جهت کاستن از تنشهای سیاسی-نظامی است؛ چون در حال حاضر هم کشور ما از طرفی با آمریکا و اروپا و از سوی دیگر با رژیم اشغالگر، از نظر سیاسی در تنش هست. در چنین وضعیتی، رژیم اشغالگر با حمایت و حضور در جمهوری آذربایجان، تلاش میکند این تنش اقتصادی-سیاسی را به تنش نظامی بین دو کشور تبدیل کند.به هرحال حضور رژیم اشغالگر در آذربایجان، ایران را حساس کرده است؛ ضمن اینکه رژیم اشغالگر بر کشورهای همسایه عربی هم نفوذ دارد و از سوی دیگر هم ترکیه در پی در دست گرفتن مسیر نخجوان و کوتاه کردن دست ایران از این منطقه است. بنابراین نحوه مدیریت این تنش از سوی مسئولان کشور ما بسیار مهم است.
بروز چنین تنشی، که در ظاهر جنبه اقتصادی دارد، چه تاثیرات منفی خاصی برای کشور ما در پی دارد؟
مهم این است که این تنش سیاسی، بالا نگیرد، چون اشاره کردم که به دلایل مختلفی در کشور ما اقتصاد با تنشهای سیاسی همواره دچار مشکل شده، این نوع تنشها، از نظر روانی بر اقتصاد ما تاثیر میگذارد، چون احساس ناامنی را تشدید کرده و موجب خروج سرمایه و سرمایهگذاران از کشور میشود؛ امری که حتی پیش از بروز این تنش هم سیر صعودی داشته است.
یکی از مشکلاتی که بسیار روی آن تاکید میشود، عوارض رفت و برگشت 130 دلاری است؛ البته احتمالا به این دلیل که نرخ دلار در کشور ما بسیار گران است، همین امر موجب شده برخی شرکتهای حمل و نقل و نیز کامیونداران، فعالیت خود را متوقف با کمتر کنند، به ویژه با دستگیری دو کامیوندار کشورمان توسط جمهوری آذربایجان، این نگرانی تشدید شده؛ به نظر شما، پرداخت یا عدم پرداخت این 130 دلار اساسا تاثیر اقتصادی خاصی بر کشور میگذارد که برخی مسئولان تا این حد به آن حساس شدهاند؟
هزینه تولید و واردات و صادرات ما را، پرداخت چنین عوارضی قطعا افزایش میدهد. ولی من معتقدم مسئله عوارض 130 دلار، فی نفسه شاید در متغیرهای اقتصادی ملموس نباشد.مسئله این است که ترکیه و رژیم اشغالگر، به دنبال کوتاه کردن دست ایران از آن کانال هستند تا بهصورت مستقیم و بدون حضور ایران، با جمهوری آذربایجان مرتبط شده و این مسیر استراتژیک را از ایران بگیرند. با در نظر گرفتن این موارد، حتما حق ایران است که از منافع خود دفاع کند.این مشکلی است که دو کشور ترکیه وآذربایجان با همکاری و تحریک رژیم اشغالگر، برای ما ایجاد کردهاند؛ اما مهم این است که کشور ما بتواند با روشهای دیپلماتیک، این تنش را به حداقل برساند. استفاده از این روش هم برمیگردد به توان و تسلط و هنر مسئولان کشور ما در استفاده از روشهای دیپلماسی تا منافع کشور ما از هر جهت حفظ شود.
به نظر شما، ارزش دارد که ایران به پرداخت این 130 دلارعوارض برای چنان مسیر کوتاهی، رضایت بدهد؟
به نظر من احتمالا اصلا این 130 دلار مسئله اساسی نیست؛ مسئله اصلی حضور ترکیه و نفوذ رژیم اشغالگر در جمهموری آذربایجان است. اگر ایران به پرداخت این 130 دلار تن بدهد، ممکن است در آینده، جمهوری آذربایجان بهدنبال تحریک آن دو نفوذی و تحریک کننده، درخواستهای دیگری را مطرح کند و دست بالا را بگیرد و ماجرا به همین عوارض ختم نشود.بنایراین حتما مقامات سیاسی و دیپلماتیک ما متوجه این مسائل هستند و حتما با توجه به این روال، وارد چانهزنی خواهند شد. اگر حاکمیت ما به این نتیجه برسد که این تنش ایجاد شده، در حد همان عوارض باقی میماند، مسلما، ارزش دارد که عوارض پرداخت شده و رابطه دوستانه بین دو کشور حفظ شود. اما بهنظر نمیرسد که جمهوری آذربایجان با دوستانی که برگزیده تنها به این مسئله رضایت بدهد و کوتاه بیاید و احتمالا وارد اقدامات ایذایی هم می شود.
یعنی چاره ای برای جلوگیری از بروز تنش باقی میماند این است که دو کشور ایران و ارمنستان از روش جایگزینی که به دلیل کوهستانی و صعب العبور بودن، هنوز تمکیل نشده، استفاده کنند؟
این دیگر برمیگردد که به محاسبه هزینه و فایده. اگر ایران و جمهوری آذربایجان، از این تنش به سلامت عبور کنند، طبعا نیازی به آن روش جایگزین که بسیارهزینه برتر ازعوارض 130 دلار است، نخواهد بود، ضمن اینکه انتخاب روش جایگزین و ساخت و تکمیل آن زمانبر خواهد بود.اما مشکل الان این است که جمهوری آذربایجان مرزهای هوایی و زمینی را به روی کشور ما بسته؛ یعنی به هرحال ما وارد این تنش شدهایم و روشهای دیپلماتیک ما باید در مسیر کاستن از تبعات این تنش باشد. ولی آنچنان که از وضعیت پیداست، به نظر نمیرسد در این میان، رژیم اشغالگر از تحریک و نفوذ خود در جمهوری آذربایجان کوتاه بیاید، امری که حاکمیت ما به آن بسیار حساس است.
شما به روشهای دیپلماتیک برای حل تنش به وجود آمده اشاره کردید؛ فکر میکنید توان دیپلماتیک مسئولان کشور ما تا حد می تواند در حل این تنشهای چند سویه-سیاسی، اقتصادی و نظامی، موثر خواهد بود؟
متاسفانه در داخل کشور، ما با مشکلات عدیده اقتصادی مواجه هستیم که هنوز مسئولان نتوانستهاند بهخوبی و آنچنان که باید، این مشکلات را مدیریت کنند. مسلما رژیم اشغالگر، که از مرزهای مختلف به ما نزدیک شده، این نوع مشکلات و اختلافات را رصد میکند و تا حدی از وضعیت داخلی کشور ما آگاه است و همین امر باعث میشود که این رژیم در تحریک کشورهای همسایه، تا حدودی موفق باشد، ببینید ما با کشور پاکستان اساسا مشکلی نداریم؛ اما عجیب است که این کشور در ایجاد این تنشها درحال همراهی با ترکیه و جمهوری آذربایجان است. بنابراین مسئولان ما در کنار افزایش توان نظامی، باید به فکر تقویت اقتصادی هم باشد؛ چون افزایش قدرت نظامی، تنها یکی از مجموعه پتانسیلهایی است که باید به آن توجه شود و در کنارآن باید قدرت اقتصاد هم تقویت شود و گرنه سرمایه اجتماعی کشور آسیبپذیر میشود.
به نظر شما، ادامه یا بهوجود آمدن چنین تنشهایی، بهویژه با کشوری مانند جمهوری آذربایجان، که تا حدودی هم اشتراکات قومی با ایران دارند و هم اشتراکات دینی، تمامیت ارضی کشور ما را با وجود انواع قومیتهای دیگر تهدید نمیکند؟
باید به این نکته مهم توجه کنیم که کشور«ایران» مجموعهای از قومیتهای مختلف است که همه خود را ایرانی میدانند؛ اما برای تمام اقوام ایرانی، مهم نحوه مدیریت کشور است؛ در مسئله توسعه سیاسی- اقتصادی، مهمترین اصل مدیریت توسط عقلانیت است. یکی از مهمترین اتفاقات عقلانی که زمانی رخ داد، تغییر نام کشور ما از «پرشیا» به «ایران» بود؛ چرا که پرشیا تنها اقوام فارس را در برمیگرفت و قومهای دیگر نادیده گرفته میشدند؛ اما در نام و کشور «ایران» تمام اقوام با هر مذهب و زبانی، خود را وابسته به این مرز و بوم و ایرانی میدانند. ما انتظار عقلانیتی در این سطح داریم؛ چرا که شما اگر به برخی تحریک و تحرکات نگاه کنید، متوجه میشوید که رژیم اشغالگر به همراه جمهوری آذربایجان، روی مسئله قومیت و زبان خیلی مانور میدهند و در حال تحریک اقوام آذری کشورهستند.عقلانیت در توسعه سیاسی-اقتصادی ایجاب میکند که در حوزه جغرافیایی یک کشور، تمام اقوام خودی محسوب شده و با عدالت با آنان برخورد شود تا تحت تاثیر تحریکات خارجی قرار نگیرند.
قاعدتا و از نظر توسعه سیاسی-اقتصادی موضع ایران در قبال کشوری مانند جمهوری آذربایجان با توجه به تحریکات و تحرکات چگونه باید میبود؟
جمهوری آذربایجان، کشوری است که از سویی از نظر قومیتی و زبانی، با تعداد کثیری از مردم کشور ما نزدیکی دارد-و شاید روی همین مسئله هم حساب کرده باشد- و از نظر دینی و ایدئولوژی هم جمهوری آذربایجان حداقل اسما، یک کشور شیعه است؛ انتظار منطقی این بود که مسئولان در سیاست خارجی، نزدیکی و همکاری بیشتری با این کشور میداشتند. شیطنت بزرگ رژیم اشغالگر که نباید از نظر دور داشت، همین مسئله است که تلاش میکند دو کشور شیعی، به جان هم بیفتند. میگویم شیطنت رژیم اشغالگر، چون وقتی پای مسائل ایدئولوژیک پیش میآید، گاهی رفتارهای غیرقابل انتظار رخ میدهد؛ نمونهاش کشور چین است که در حال آزار و اذیت مسلمانان آن کشور است، اما ایران چون با دولت چین روابط حسنهای دارد در قبال آن سکوت کرده، یا در نتیجه این تنشها ممکن است دو کشور شیعی وارد جنگ شوند، در حالیکه مناسبتهای ایدئولوژیک بیشتری نسبت به ارمنستان با هم دارند. برای همین است که من به «توان خاص دیپلماتیک» مسئولان خیلی تاکید میکنم؛ اینکه چگونه بتوانند این تحریکات خارجی و شیطنتآمیز را کنترل کرده و هم توپ را در زمین ایران نگه دارند و هم جلوی شیطنتها را بهصورت دیپلماتیک بگیرند. و این اتفاق نمیافتد مگر اینکه مدیریت سیاسی-اقتصادی داخلی و خارجی کشور را بر اساس شایستگی و توانایی افراد پیش ببریم. ازسوی دیگر، اهمیت و میدان دادن به قومیتهای مختلف کشور از نظر فرهنگی و سیاسی است، که میتواند تمامیت ارضی ما را همچنان که در طول جنگ تحمیلی حفظ کرد؛ امروز هم بدون ورود به میدان جنگ، حفظ کند و جلوی شیطنتها در این زمینه را بگیرد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟