مذاکرات بر سر احیای توافق هستهای، پیشروی خوبی ندارند. جایگزینهایی که برایشان در نظر گرفته شده است هم گزینههای تیره و تاری هستند. نیکلا سارکوزی رئیسجمهور سابق فرانسه در سال ۲۰۰۷ گفته بود: دیپلماسی سخت هستهای با ایران بهترین راه برای جلوگیری از انتخاب فاجعهباری خواهد بود که ممکن است میان «ساخت بمب هستهای یا بمباران هستهای» به وجود بیاید. برای فرار از همین معضل بوده که جو بایدن در تلاش است توافق هستهای با ایران را که در سال ۲۰۱۵، باراک اوباما موجباتش را فراهم آورد و دونالد ترامپ نیز در دوران خود سه بار پارهاش کرده، احیا کند.
اما ایران کار را دشوارتر میکند. این کشور در شش دور مذاکراتی که در ماه ژوئن در وین به پایان رسید، از صحبت مستقیم با مقامات امریکایی سر باز زده و در عوض با واسطههای اروپایی، روسی و چینی مذاکره کرده است. (ماه ژوئن اشاره دارد به انتخابات ریاست جمهوری در ایران که به روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور اصولگرا منجر شد. تصویری که اینجاست هم هنگام بازدید از نیروگاه اتمی بوشهر از او به ثبت رسیده است.) روی کار آمدن رئیسی ضرورت تعیین وزرای جدید و تیم تازه مذاکرهکننده را میطلبیده است و ایران میگوید که احتمال از سرگیری گفتگوها در ماه نوامبر وجود دارد.
ایران در حالی که به نظر میرسد دارد به امریکا طعنه میزند، اعلام کرده برنامههای هستهای خود را افزایش داده است. در ۹ اکتبر این کشور اعلام کرد که بیش از ۱۲۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشدهی ۲۰ درصد تولید کرده که به نسبت ۸۴ کیلوگرم ماه پیش از آن که توسط بازرسان ملی گزارش شده بود، افزایش داشته و با غنیسازی بیشتر به ۱۷۰ کیلوگرم مورد نیاز برای ساخت بمب نزدیک شده است. حالا بنا بر ادعای دولت ایران این کشور به پهنای یک مو تا رسیدن به سطح بمب هستهای فاصله دارد. استقرار هر چه بیشتر سانتریفیوژهای پیشرفته نیز به تصفیه مواد شکافپذیر کمک کرده است. از دیگر تحولات هشداردهنده میتوان به تبدیل گاز هگزافلوراید اورانیوم غنیشده به فلز اورانیوم اشاره کرد (چیزی که به احتمال زیاد در بمب استفاده میشود) و نیز ممانعتهایی که ایران از انجام بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل متحد انجام میدهد.
آنگونه که گفته میشود بنا بر محاسبات دیوید آلبرایت از مؤسسه علوم و امنیت بینالمللی (یک اندیشکده است) «زمان وقوع (breakout time)» ایران در این مهم به یک ماه کاهش یافته است. در حالی که مقامات امریکایی این زمان را «چند ماه» اعلام کردهاند. در هر صورت این مدتزمان، در عین حال که از «یک سال» بسیار کمتر است، بسیار بیشتر از مدتزمانی است که جهان در حال لذتبردن از انجام توافق هستهای موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) بوده است. (قرار دادن کلاهک هستهای روی موشک شاید تا دو سال نیز طول بکشد.)
میان ناظران ایرانی که در واشنگتن حضور دارند، بدانگاریهایی وجود دارد از اینکه زمان آزمایش نیرو فرا رسیده است. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه میگوید: «پایان کار دارد نزدیک میشود.» بنا به گفتههای مقامات امریکایی، اگر تا آیندهای نزدیک پیشرفتی حاصل نشود، آنها باید به «گزینههای دیگر» فکر کنند؛ البته مقامات هیچ توضیحی در مورد گزینههای دیگر ندادهاند. نفتالی بنت، نخستوزیر اسرائیل با صراحت بیشتری به این موضوع اشاره کرده است. او در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفته: «برنامه هستهای ایران به نقطه عطفی رسیده است و مدارای ما نیز کماکان ادامه دارد.» لازم به ذکر است که اسرائیل هیچ تلاشی برای انکار این موضوع نداشته که عملیات مخفیانه ترور دانشمندان هستهای ایران و خرابکاری در تأسیسات هستهای این کشور را خودش انجام داده است. آویو کوچوی، فرمانده ارتش اسرائیل گفت: «عملیات اسرائیل جهت نابودی توانمندیهای ایران در عرصههای مختلف و در هر زمانی ادامه خواهد داشت و اسرائیل همیشه پاسخی مؤثر و بههنگام خواهد داشت.»
بحران پیشرو از زمان نقض توافق برجام در زمان دونالد ترامپ قابل پیشبینی بود. ترامپ کسی بود که از توافق هستهای خارج شده و آن را «بدترین توافق تاریخ» نامیده بود. این توافقنامه در ازای لغو بسیاری از تحریمهای اقتصادی بینالمللی، و نه همه آنها، برنامههای هستهای ایران را محدود میکرد. هدف دونالد ترامپ از تحریمهای رگباریاش، اعمال «فشار حداکثری» بود. اما او نتوانست ایران را وادار به پذیرش شرایطی سختگیرانهتر کند. همچنان که او توسعه موشکهای بالستیک و یا حمایت از شبهنظامیان در سراسر خاورمیانه را نیز متوقف نکرد.
بایدن با وعده بازگرداندن برجام مبارزاتش را آغاز کرد. و در مقام ریاست جمهوری خود نیز به امید حفظ قدرت چانهزنی امریکا، بیشتر تحریمهای ترامپ را بدون تغییر باقی گذاشت. مارک فیتز پاتریک از اندیشکده یا همان اتاق فکر مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک میگوید: اما با تسریع برنامههای هستهای، حالا این ایران است که دارد «حداکثر فشار» را بر آقای بایدن وارد میکند.
از نظر ایران، همانطور که رهبر عالیقدرشان آیتالله خامنهای هشدار داده است: امریکا ثابت کرده که قابل اعتماد نیست. منافع اقتصادی برجام، کوتاهمدت بودند و تنها در شهرها حس میشدند. و ایران حالا تصور میکند که بدترین فشارهای اقتصادی را که قابلِ اعمالشدن بودهاند، از سوی امریکا متحمل شده است. تحریمها به سبب پایین آمدن قیمت نفت و همهگیری کووید۱۹ هزینه دردناکی بر ایران وارد کرد. تولید ناخالص داخلی این کشور در سال ۲۰۱۸ به ۶ درصد و در سال ۲۰۱۹ به ۷ درصد کاهش یافت. ریال (واحد پول ایران) ۸۵ درصد از ارزش خود را از سال ۲۰۱۷، از دست داده است. تورم بسیار بالاست و استانداردهای زندگی نیز به شدت افت داشتهاند.
لزومی ندارد اشاره کنیم که برخلاف امیدهایی که برخی در دولت ترامپ به سرنگونی نظام در ایران داشتند، این موضوع تحقق نیافته است و در مقابل جایگاه عدهای به عنوان قهرمانان «مقاومت» تقویت هم شده. با تنزل و رکود شرکتهای خصوصی در این کشور، رونق بیشتری پیدا کردند. صندوق بینالمللی پول در ماه آوریل برآورد کرد که تولید ناخالص داخلی کشور ایران امسال ۳ درصد رشد خواهد داشت و این تخمین مربوط میشود به زمان آخرین افزایش در قیمت نفت. چین اکنون به بزرگترین خریدار نفت ایران تبدیل شده است و بعید هم به نظر میرسد که در مقابل خواستههای امریکا سر تعظیم فرود آورد. ایران نیز در پروژههای زیرساختی کمربند و جاده چین (در صورت تحقق این پروژهها)، حضور خواهد داشت و روسیه نیز حالا از ادغام ایران در یک گروه تجاری اوراسیایی صحبت میکند.
ایران از نظر منطقهای نیز قدرتمندتر شده است. دولت این کشور در غرب به نجات حکومت بشار اسد در دمشق کمک کرد و از دوستان خود در بغداد در برابر داعش دفاع نمود. در جنوب هم متحدان حوثیاش در صنعا، ائتلاف نظامی تحت رهبری عربستان سعودی را وادار کردهاند راهی برای خروج از جنگ جستجو کند و در شرق این کشور یعنی افغانستان نیز طالبان، که حالا با ایران رابطهای دوستانه برقرار کردهاند، امریکاییها را در خروجشان از مرزهای افغانستان بدرقه کردهاند!
بایدن وعده داده است که ایران تحت نظارت او هیچگاه به سلاح هستهای دست نخواهد یافت. با این حال ایران میداند که بایدن قصد اصلیاش این است که فاصله خود را از «جنگهای ابدی» کشورهای اسلام حفظ کند و نبرد با کشوری دیگر بر سر سلاحهای هستهای ایران نیز کار سادهای نیست. در سوی دیگر کشورهای خلیجفارس هستند که سعی کردهاند به روابط خود با ایران ادامه بدهند.
ایران ادعا میکند که به دنبال ایجاد یک صنعت انرژی هستهای است. اما در عین حال دستکم در کوتاهمدت نیز در توسعه ابزارهای تولید بمبهای هستهای مصمم به نظر میرسد. JCPOA راهحل دائمی برای این موضوع نیندیشیده است. این پیمان بیشتر به نظر میآید در جستجوی به تعویق انداختن است. و همین وقفهها به ایران مجال میدهد که به غنیسازی و آزمایش سانتریفیوژهای پیشرفتهاش ادامه دهد؛ هر چند تحت محدودیتهای شدید. با پایان یافتن مدتزمان معاهده، بسیاری از محدودیتها ظرف مدت هشت یا ده و یا پانزده سال از بین خواهند رفت (و البته قانون بازرسیها به صورت نامحدود ادامه خواهند یافت). این سازشها مخالفتهای شدیدی را از سوی جمهوریخواهان و بخشهایی از حزب دموکرات موجب شده و به سختی مورد هجوم بنیامین نتانیاهو قرار گرفت.
دولت بایدن ابتدا به دنبال توافقی بود که «طولانیتر و قویتر» از برجام اولی باشد. ایران ضمن این استدلال که امریکا باید آسیبهای وارده به این کشور را با پرداخت خسارت جبران نمایند، خواستار ایجاد شرایط بهتری شده است، از جمله اینکه امریکا در ابتدا باید به لغو تمامی تحریمهای ترامپ اقدام کرده و تضمین نماید که این توافق دیگر هیچگاه نقض نخواهد شد.
معامله «بیشتر در برابر بیشتر» در میان این دو کشور موضوع ناممکنی به نظر میرسد. و محتملترین گزینه همان چیزی است که آقای بلینکن «بازگشت طرفین به رعایت برجام» مینامد. اما این یکی هم دارد کمکم جذابیتش را از دست میدهد. چون حتی اگر ذخایر اورانیوم بسیار غنیشده از ایران به خارج این کشور ارسال شده و سانتریفیوژها نیز از میان برداشته شوند، ایران به دانش وسیعی دست پیدا کرده که قطعاً ناخواسته نبوده است. آقای آلبرایت معتقد است که برجام دیگر نخواهد توانست زمان شکست یکساله خود را بازیابی کند. به علاوه به پایان رسیدن مهلت معاهده محدودکننده ایران این معنا را میرساند که از سال ۲۰۲۵ به این کشور اجازه داده میشود برنامههای غنیسازیاش را گسترش بدهد. و ایران میداند که دموکراتها ممکن است تا سال آینده اختیار کنگره را از دست بدهند و تا سال ۲۰۲۴ نیز کنترل کاخ سفید از دستشان خارج شود.
گرچه دولت بایدن قصد ندارد هیچ توافقی با ایران را جهت تصویب به کنگره ارائه نماید (درست به همان ترتیبی که دولت اوباما نیز در بحث برجام، کنگره را کنار گذاشته بود)، نمایندگان کنگره در تلاش برای یافتن راههایی هستند که دولت او را ملزم به انجام این کار کنند. بایدن امید داشت که برخی مخالفان با مشاهده پیامدهای خطرناک «ایرانی که محدودیتی ندارد»، از توافق حمایت کنند. او تصور میکند که اگر تلاشهای احیای برجام با شکست روبرو شوند، جلب حمایت اروپا برای تشدید تحریمها کار سادهتری خواهد بود. اسرائیل کنونی حالا تحت مدیریت آقای بنت تن به مذاکرات داده است. برخی مقامات اسرائیلی هنوز برجام را حائز ویژگیهای مثبتی میدانند. اما برخی نیز به صورت خصوصی از عدم وجود آشکار طرح B امریکایی و از جمله گزینه نظامی ابراز نگرانی کردهاند. یکی از استراتژیهای مطرحشده از سوی اسرائیل، ایده «مرگ هزاران نفر» است. یعنی انجام بسیاری اقدامات کوچک نظامی و دیپلماتیک به جای حملات هوایی آشکار به این کشور.
جیم ریش، جمهوریخواه ارشد در کمیته روابط خارجی سنا به آقای بایدن هشدار میدهد که یک برجام احیاشده از سوی رئیسجمهور آینده جمهوریخواه مورد قبول قرار نخواهد گرفت و پاسخ او این بوده است که: حلقه اقتصادی را محکمتر کرده و خود را برای بدترین شرایط آماده کنید. در صورت نزدیک شدن ایران به سلاح هستهای، دولت امریکا باید به این موضوع بیندیشد که «در صورت دریافت تماسی از سوی اسرائیل چه خواهند کرد؟»
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟