منابع دیپلماتیک می گویند که به دور از نگاه رسانه ها، فضای پشت درهای بسته، "بسیار کمتر خوشایند" است. در واقع، برخلاف تصویری که بیانیهها و سخنان رسمی ارائه میدهد، کلافگی و نومیدی اسرائیل از رویکرد آمریکا در قبال ایران، رو به افزایش است چرا که در مییابد آمریکا و اسرائیل در این زمینه، در یک جبهه قرار ندارند و ذهنیت راهبردیشان درباره تهدید هستهای ایران، از بنیاد متفاوت است.
یک مقام رسمی ارشد دفاعی اسرائیل که در این گفت وگوها شرکت نداشته اما به خاطر نزدیکی بسیار زیادش به وزیر دفاع، بنی گانتز، از محتوا گفت وگوها با خبر است، اوضاع را این گونه توصیف کرد: «بله، گفت وگوها خوب بود، فضا هم دوستانه و باز بود، پیام هامنتقل شد اما اگر از منظر نتیجه نگاه کنیم، اوضاع بد است، شاید هم خیلی بد.»
این مقام اسرائیلی می گوید: «در این لحظه، هیچ طرح عملیاتی اضطراری مشترکی علیه ایران وجود ندارد که در صورت شکست گفتوگوهای هسته ای به کار بسته شود و بدتر اینکه آمریکایی ها، هیچ راه حلی از هیچ نوعی برای چنین وضعیتی ندارند. آنها طرح B ندارند. آنها هیچ جایگزینی ندارند و آزار دهنده اینکه آنها خیلی هم علاقه و نگرانی ای در این زمینه ندارند. آنها مسائل را کاملا به شکلی متفاوتاز ما می بینند. البته این حق آنهاست اما موجب نگرانی بزرگی برای ماست.»
این مقام ارشد دفاعی اسرائیل افزود: «بله، آمریکایی ها همچنان تاکید می کنند – به درخواست ما – که اگر مسیر دیپلماتیک بی نتیجه باشد، گزینه های دیگری وجود دارد اما روشن نیست که منظورشان چیست. تمرکز آنها، روی ایران نیست، آنها روی چین و مسائل داخلی آمریکا تمرکز دارند، روی همه گیری کروناویروس و بر این واقعیت که دولت آمریکا نیز – درست همانند دولت اسرائیل – مجبور است هر قانون یا تصمیمی را از مسیر کنگره بگذراند. چراغ های واشنگتن، شب ها روشن هستند اما نه به خاطر ایران و این نگران کننده است.»
تلاش اسرائیل بر این متمرکز است که برای آمریکایی ها توضیح داده و آنها را متقاعد کند که یک اقدام نظامی هم می تواند برای مشکل هسته ای ایران یک راه حل باشد، نه فقط گفت وگو و اینکه آنها باید اراده جدی خود را در این زمینه نشان دهند و ایران را متقاعد کنند که همراه با هویج، آمریکا یک چوب دستی هم دارد. این تلاش اسرائیل تا به اینجا شکست خورده است. المانیتور دریافته که در جریان دیدارهای بسیاری که دو طرف داشته اند، بسیاری از مقام های اسرائیل و از جمله بنی گانتز، سلسله اقداماتی را پیشنهاد داده اند که ازجمله آنها تاکتیک های انحرافی برای افزایش فشار بر ایران است.
این مقام ارشد دفاعی اسرائیل می گوید این تاکتیک های انحرافی می تواند شامل «یک مانور نظامی عظیم در خلیج فارس یا یک کشور همسایه، جابه جایی نیروها در سطح یک یا دو ناو هواپیمابر در خلیج فارس، نشت دادن اخباری درباره آزمایش بمب های سنگرشکن و از این دست کارها باشد. اما آمریکایی ها، موافق نیستند. اصل داستان این است که آنها چندان فشاری را احساس نمی کنند. وخامت اوضاع، واقعا برایشان مهم نیست؛ آنها فکر نمی کنند که امنیت ملی آمریکا به خاطر تلاش هسته ای ایران در خطر باشد. تا جایی که به آنها مربوط است، هیچ وضعیت فاجعه باری در کار نیست. راستش، آرام آرام دلمان برای دولت اوباما تنگ می شود».
این مقام ارشد اسرائیلی می گوید: «در طول گفت وگوهای آمریکا – اسرائیل، هرگاه از آمریکایی ها پرسیده می شد که اگر ایران از بازگشت به برجام خودداری کند، چه برنامه ای دارید، آنها ظاهرا ادعا می کردند که دست آخر می شود به فعالیت نظامی هم فکر کرد اما طرف اسرائیلی از این پاسخ متقاعد نمی شود. چطور شما می توانید به یکباره از صفر به صد بروید؟ آماده سازی یک عملیات نظامی،زمان می خواهد. نیازمند تدابیر و طرحی ماژولار است؛ نیاز به نمایش عزم و انگیزه دارد. ما هیچ یک از این نشانه ها را در آمریکایی هانمی بینیم و این ما را تا سرحد مرگ می ترساند.»
وضعیتی که در اینجا توصیف شد، نوعی افسردگی وجودی را در طرف اسرائیلی بوجود می آورد. اکنون هیچکس درباره دولت آمریکا، بهزبان تحقیر و تمسخر سخن نمی گوید، کاری که اسرائیل در زمان باراک اوباما انجام می داد. روابط دو طرف، باز، منصفانه و صادقانهاست همراه با احترام دوجانبه. اما استیصال و کلافگی در مباحثی منعکس است که در اسرائیل درباره تسریع تلاش ها برای احیایگزینه نظامی اسرائیل و بسیج هرچه بیشتر متحدانی در خاورمیانه همچون عربستان سعودی، امارات و دیگران جریان دارد که صدایشانرا برای افزایش فشار به واشنگتن با اسرائیل همراه کنند. آن طور که در حال حاضر می توان از اوضاع فهمید، هنوز راه درازی در پیشاست و هیچ کس نمی خواهد بر سر نتیجه، قمار کند: یک بمب هسته ای ایران، یک حمله نظامی آمریکا یا چیزی میان این دو.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟