دو روایت از جرم تراشکاری که پزشک متخصص شد!
جانقربان که پیش از اعزام به جبهه و جانبازی، یک تراشکار بود؛ پس از بازگشت از جنگ، وارد دانشگاه پزشکی شده و در نهایت متخصص جراح مغز و اعصاب میشود و در این میانه با یک پزشک متخصص پوست و مو ازدواج میکند. اما داستان این پزشک که دارای دو تخصص تراشکاری و جراحی مغز و اعصاب بوده، به همین جا ختم نمیشود. چرا که وی به همراه همسرش آزاده سجادیه، تصمیم به واردات پروتزهای مختلفی در که جراحیهای ستون فقرات و گردن مورد استفاده قرار میگیرد، میشوند. روایت اول در مورد روند این واردات میگوید که این پزشک، ابتدا این لوازم را از اروپا وارد کرده و سپس به واسطه تخصص در تراشکاری از روی آنها کپیبردرای کرده و خود با مواد غیراستاندارد، شروع به ساخت پروتز کرده و بیمارستانها و پزشکان دیگر این پروتزهای محصول تراشکاری جانقریان را خریده و در بدن بیماران از همه جا بیخبر نصب میکنند. روایت دوم اما صرفا در مورد یک تقلب صحبت میکند؛ اینکه جانقربان و همسرش «تجهیزات پزشکی پروتز و ایمپلنت تقلبی و بیکیفیت» را از شرکتهای چینی خریده و بعد این تجهیزات را «برای دریافت مدارک گمرکی» به انگلستان یا دوبی منتقل کرده و سپس با لنج و قایق موتوری یا همراه مسافران پروازی از فرودگاههای تهران و اصفهان یا از طریق پست تیانتی و دیاچال وارد ایران میکردند. به این ترتیب حدود ٤٩٤ هزار قطعه وسیله پزشکی وارد شده و با برچسب تقلبی سوئیسی که در خود اصفهان چاپ میشده به بیمارستانها و پزشکان فروخته شده که ارزش آنها بیش از ٧٣ میلیون دلار (بیش از دو تریلیون ریال) بوده است.
آیا بیمارستانها و پزشکان، متوجه اخلال و تقلب جانقریان نمیشدند؟
مسئله جالب توجه در چنین مواردی، پیوستگی بین واردکنندهها و بیمارستانها و پزشکان است، پزشکان خود در شرکتهای واردکننده سهام یا دارند یا مثل این مورد صاحب این شرکتها هستند و شرکتهای واردکننده هم سهامدار بعضی بیمارستانها هستند. این منافع پیوسته بر شکلگیری چرخه قاچاق تجهیزات پزشکی تاثیر میگذارند. در این میان البته برخی جراحان هم از شرکتهای تجهیزات پزشکی رشوه میگیرند تا بیمارستان را مجاب کنند ابزار مورد نیاز اتاق عمل و وسیلههایی را که در بدن بیمار کار گذاشته میشود، از آنها یا برخی شرکتهای خاص خریداری شود. در واقع، شغل مقدس پزشکی، که رابطه مستقیم با سلامت و جان مردم دارد؛ مدتهاست به دلایل اقتصادی، تبدیل به وسیلهای شده تا برخی پزشکان، با استفاده ازهر نوع رانتی که به آنان تعلق میگیرد و با دلالی و قاچاق و تقلب، به درآمدهای نجومی دست یابند و این روش ناپسند، نه فقط اخلال در نظام اقتصادی که اخلال در نظام سلامت و از بین بردن اعتماد مردم به جامعه پزشکی است.
ماجرا چگونه افشا میشود؟
جانقربان و همسرش، برای فروش این تجهیزات دست ساز یا تقلبی، هم به تمام دانشگاههای دولتی و هم به برخی مسئولان وزارتخانهای رشوه میدادند تا از شرکت وی خریداری کنند. اما به تدریج، این پروتزهای تقلبی که در بدن بیماران کار گذاشته بود، برای بیماران مشکلاتی ایجاد میکند و بیماران با برگه گارانتی پروتز مورد استفاده، از شرکت سویسی شکایت میکنند، اما این شرکت طی بررسی اعلام میکند شماره سریالها تقلبی است و پروتزهای مذکورساخت آن کشور نیست!
نتیجه محاکمه این دو پزشک متقلب و متخلف
به هر حال پرونده ۷ سال قبل لو میرود اما به دلایلی، مسکوت میماند تا اینکه بالاخره در سال ۹۹ پرونده دوباره به جریان میافتد، جزئیات اتهامات علیه این دو نفر عبارتند از «قاچاق قطعات بیکیفیت و تقلبی پزشکی و واردات غیرقانونی از چین، چاپ برچسب ساخت کشورهای اروپایی و نصب بر روی قطعات تقلبی و پرداخت پورسانت به پزشکان برای نصب این قطعات در گردن و ستون فقرات بیماران». این دو پزشک همچنین متهم به «فروش بیش از ۶۰۷ هزار و ۵۰۰ قطعه ایمپلنت و پروتز تقلبی و کشف ۶۰ هزار قطعه از این قطعات، تشکیل شرکتهای جعلی متعدد برای واردات و فروش قطعات، گرانفروشی اجناس نامرغوب به بیماران از سه تا ۹ برابر قیمت و اخلال در نظام اقتصادی با تشکیل باندهای قاچاق حرفهای سازمانیافته» هستند.
پس از محاکمه این دو پزشک، در ابتدا برای دکتر جانقربان حکم اعدام و برای همسرش، حکم حبس ابد صادر میشود. اما باز بنا به دلایلی نامعلوم، حکم انان تغییر میکند. در نهایت دکتر حمیدرضا جانقربان، متخصص جراحی مغز و اعصاب به همراه همسرش دکتر آزاده سجادیه متخصص پوست و مو به دلیل اخلال در نظام اقتصادی کشور به ترتیب به ۲۰ و ۱۰ سال زندان قطعی و پرداخت ۱۲۰ میلیارد تومان جریمه محکوم شدند.
در حکمی که دادگاه برای دو پزشک صادر کرده، از تجهیزاتی که برای جراحیهای ارتوپدی و مغز اعصاب (بهخصوص ستون فقرات و گردن) نام برده شده و درباره دیگر تجهیزاتی که این شرکتها وارد میکردند و به تجهیزاتی که امکان واردات «چمدانی» آنها وجود ندارد اشارهای نشده است.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینهمه بلای غیرقابل جبران به سر بیماران اومده من خودم بیمارانی را میشناسم که با این پروتزها فلج شدند اما الان دو سال دکتر آزاده سجادیه تو مطبش داره طبابت میکنه و انگار نه انگار
چهار روز دیگه هم شوهر لعنتیش میاد بیرون
معلوم پارتی قوی دارند
و این دور از عدالت اسلامی