چند روز اخیر برای رهبران جهان، روزهای پرالتهاب و دیوانهوار دیپلماسی بوده است _مجموعهای از جلسات در رم و گلاسگو برای بحث پیرامون خیلی چیزها از کووید۱۹ گرفته تا بحثهای آبوهوایی. جلساتی که غیبت شی جین پینگ، رئیسجمهور چین به وضوح در آنها احساس میشد. او از روزهای آغازین همهگیری از تماس رو در رو با دنیای خارج به شدت اجتناب کرده است. و در حال حاضر به نظر میرسد پینگ زمانهای خانگیاش را صرف فکر کردن میکند. اما نشستی بزرگ در پکن در حال برگزاری است. و در رأس این نشست هم موضوعی است که برای آقای پینگ حکم حیاتی دارد: تاریخ خود حزب. گرچه عجیب به نظر میرسد اما آقای پینگ اصرار دارد مهر خود را بر گذشته بگذارد.
کنفرانسی که میان هشتم تا یازدهم نوامبر با حضور ۳۷۰ تن از قدرتمندترین افراد کشور برگزار میشود، قطعنامهای برای ارزیابی کارنامه حزب (از زمان تأسیس در ۱۰۰ سال پیش) تصویب خواهد کرد. هدف به نمایش گذاشتن و اثبات قدرت آقای شی است و این کار را هم با جمعآوری حقایق و مستنداتی به نفع او عملی میکند. او سومین رهبر پس از دنگ شیائوپینگ و مائو تسه تونگ است که دست به چنین اقدامی زده. آقای شی قصد دارد نشان دهد اهمیتش از آن دو کمتر نیست. این سیگنال روشنیست نشانگر اینکه اقتدارگرایی آقای شی (که بیرحمترین رهبر از زمان مائو بوده است) برای بازه طولانیتری بقا خواهد داشت.
چرا برای بیان این موضوع به تاریخ ارجاع میدهیم؟ آقای شی از راههای گوناگونی میتوانست نشان دهد که قصد کنارهگیری از کنگره حزب را در اواخر سال آینده ندارد؛ کنگرهای که یک حزب ترتیبش میدهد و هدف نیز جلوگیری از ظهور مائویی دیگر است. دسته حاکم در جورج اورل «۱۹۸۴» پاسخ این سؤال را داشت: «کسی که گذشته را کنترل میکند، آینده را نیز کنترل خواهد کرد.» آقای شی حالا خواستار نسخهای جدید از تاریخ حزب است. نسخهای که به محو وحشت دوران مائو بینجامد، بسیاری از آنچه پیش ازین بوده را تغییر داده و ثابت کند آقای شی کشور را رو به آیندهای روشنتر هدایت خواهد کرد. اما این جز یادآوری دلسردکننده عملکرد آقای شی و چینی که او ساخته بوده، نمیتواند باشد.
آقای شی را «تاریخ» تسخیر کرده است. همانطور که خودش توضیح میدهد یکی از دلایل غایی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این بوده است که سه سال پس از مرگ استالین در سال ۱۹۵۳، نیکیتا خروشچف، رهبر شوروی، دست به حملهای مخرب علیه دیکتاتور فقید زد. و این همان زمانی است که پوسیدگی ایدئولوژیک آغازیدن گرفت. آقای شی چنان از وقوع اتفاقی مشابه در چین هراسان است که مبارزاتی را علیه «نیهیلیسم تاریخی» راه انداخته؛ یعنی انتقاد از قهرمانان انقلابی حزب و ارزیابی غمانگیز دوران مائو. در ماه آوریل، حزب از مردم دعوت کرد جهت گزارش هر گونه «تحریف»ی در تاریخ حزب: فقط با شماره «۱۲۳۷۷» تماس بگیرند. در ماه مارس، تمسخر قهرمانان ملی به عنوان یک «جرم» به رسمیت شناخته شد و مجازاتی هم که برایش در نظر گرفتند سه سال حبس بود.
چهل سال پیش، زمانی که حزب، قطعنامه دنگ در مورد تاریخ را مورد بررسی قرار میداد، شرایط بسیار متفاوتی حاکم بود. دنگ در تلاش بود چین را از جنون مائوئیستی دور کند. او در حال برچیدن «کمونهای مردمی» فاجعهباری بود که باعث شده بودند در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلیونها نفر از گرسنگی بمیرند. مجسمههای مائو را پایین میکشیدند و شعارهایش را هم از روی دیوارها پاک میکردند. دنگ نیز مثل آقای شی، از عواقب انتصاب مائو به عنوان «شرور» در هراس بود. این قطعنامه او را به رهبری «برجسته» تبدیل کرده بود. در این بیانیه آمده است: «در وهله اول باید شایستگیهای او را مد نظر قرار داد و بعد کاستیهایش را». اما ایرادات آن را نیز مورد مداقه قرار داده بود؛ خصوصاً بحث «فاجعه» انقلاب فرهنگی بین سالهای ۱۹۶۶ و ۱۹۷۶، همانگونه که به سیاق دیکتاتوری او و مدل شخصیتیاش نیز حمله کرده بود. در این سند آمده است: «نادیده گرفتن یا به هیچ انگاشتن اشتباهات، خود اشتباهی بزرگ است که به اشتباهاتی بیشتر و بدتر و بعضاً غیر مجاز خواهد انجامید.»
به نظر میرسد که آقای شی از این هشدار غافل است. جزئیات قطعنامه پیشنهادی او هنوز محرمانه ماندهاند و نسبت به دنگ نیز انگار اشتیاق کمتری برای تشریح اعمال اشتباه مائو دارد. او فرقه شخصیتی خاص خودش را ایجاد کرده است؛ که البته بسیار رامتر از مائوست. او سبکی از حکومت ظالمانه را به نمایش گذاشته که به رنج شمار زیادی از مردم به ویژه در سین کیانگ و هنگکنگ انجامیده است. آقای شی از هرجومرجی که اختلاف فرهنگی در ذات خود دارد، بیزار است. او وسواس خاصی نسبت به حفظ ثبات دارد. او مثل مائو تلاشهای تند و رادیکالی جهت تسریع در ظهور آرمانشهر کمونیستی و در نتیجه ایجاد قحطی انجام نمیدهد. وی از فناوری دیجیتال برای ایجاد یک سیستم فراگیر کنترل حزبی استفاده میکند؛ از همان نوع فناوری که مائو آن زمانی که اوباش گارد را شلاق نمیزد بهش علاقه داشت.
آقای شی، در مائو همان نوع مرد قدرتمندی را میبیند که حزب برای اجتناب از سرنوشت همتای شوروی خود بهش نیاز داشت. گمانهزنیهایی هم هست که او ممکن است سال آینده عنوان مائو را احیا کرده و به ریاست حزب دربیاید؛ پستی که در سال ۱۹۸۲ لغو شده بود تا روح مائو آرام بگیرد. برای «غرب» که در تلاش است با چینی که شی ساخته کنار بیاید، [شخصِ «شی»] «به تنهایی و در مقام دیکتاتوری مادامالعمر»، به حد کافی نگرانکننده هست.
#روزنامه اینترنتی فراز #سایت فراز
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟