رابرت رایش*
جمهوریخواهان کنگره آمریکا به خاطر این تورم از دموکرات ها و بایدن به شدت انتقاد و به برنامههای محرک اقتصادی او حمله میکنند و آن را اشتباه میدانند. مارکو روبیو، سناتور جمهوری خواه ایالت فلوریدا در حساب توییتر خود نوشت: این زمستان شاهد قیمت های بالای بنزین، کمبود (منابع) و تورم خواهد بود، چرا که دیوانه های چپ افراطی دولت ما را کنترل می کنند.
همانطور که جروم پاول، رئیس فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) اشاره کرده است، یکی از دلایل اصلی افزایش قیمت ها، مشکلات عرضه است. او معتقد است که آنها موقتی هستند و احتمالاً او درست می گوید. اما یک دلیل ساختاری عمیقتر برای تورم وجود دارد، دلیلی که به نظر میرسد در حال بدتر شدن است: تمرکز اقتصاد آمریکا در دستان تعداد نسبتاً معدودی از شرکت های بزرگی است که قدرت افزایش قیمتها را دارند. اگر بازارها رقابتی بودند، شرکتها قیمتهای خود راپایین نگه میداشتند تا از جذب مشتری توسط رقبا جلوگیری کنند. اما آنها قیمت ها را افزایش می دهند، حتی با وجود سودهای بی سابقه.
چگونه می تواند این اتفاق رخ دهد؟ آنها آنقدر در بازار دارای قدرت هستند که می توانند بدون مجازات قیمتها را افزایش دهند. بنابراین از این منظر، مشکل اساسی خود تورم نیست بلکه مشکل عدم رقابت است. شرکت ها از بهانه تورم استفاده می کنند تا قیمت هارا بالا ببرند و سود بیشتری کسب کنند. در ماه آوریل، شرکت پروکتر و گمبلProcter & Gamble با اشاره به "افزایش هزینه مواد اولیه خود مانند رزین و خمیر کاغذ و هزینه های بالاتر برای حمل و نقل کالا"، اعلام کرد که افزایش قیمت کالاهای اصلی خود مانند پوشک و دستمال توالت را شروع میکند. اما این شرکت سود زیادی را به دست آورد. در سه ماهه منتهی به ۳۰سپتامبر، پس از اعمال برخی افزایش قیمتها، حاشیه سود ۲۴/۷ درصدی را گزارش کرد.
شما می توانید الگوی مشابهی را در قیمت انرژی مشاهده کنید. اگر بازارهای انرژی رقابتی بودند، زمانی که مشخص شد تقاضا درحال رشد است، تولیدکنندگان به سرعت تولید را برای ایجاد عرضه بیشتر افزایش می دادند. اما این کار را نکردند. چرا این کار را انجام ندادند؟ کارشناسان این صنعت میگویند که شرکتهای نفت و گاز درآمد بیشتری را با افزایش قیمتها قبل از افزایش عرضه کسب کردند. این شرکتها میتوانند به راحتی از مسئولیت این موضوع شانه خالی کنند چرا که تولیدکنندگان بزرگ نفت وگاز در یک بازار رقابتی فعالیت نمیکنند. آنها میتوانند با هماهنگی بین خود، عرضه را دستکاری کنند.
در مجموع، تورم عامل اکثر این افزایش قیمت ها نیست. قدرت شرکت هاست که افزایش قیمت ها را هدایت میکند. از دهه ۱۹۸۰، زمانیکه دولت ایالات متحده اجرای قوانین ضد انحصار را به کلی کنار گذاشت، دو سوم صنایع آمریکایی متمرکزتر شده اند. مونسانتو اکنون قیمت بیشتر ذرت آمریکا را تعیین می کند. دولت آمریکا به ادغام وال استریت در پنج بانک بزرگ که جی پی مورگان بزرگترین آنهاست، چراغ سبز نشان داد. خطوط هوایی این کشور از ۱۲ شرکت در سال ۱۹۸۰ به چهار شرکت امروزی ادغام شدهاند که اکنون ۸۰ درصد از ظرفیت صندلیهای داخلی را در اختیار دارند. بوئینگ و شرکت مک دانل داگلاس با هم ادغام شدند و ایالات متحده را تنها با یک تولیدکننده بزرگ هواپیماهای غیرنظامی رها کردند یعنی شرکت بوئینگ.
بنابراین پاسخ مناسب به آخرین دور تورم چیست؟ فدرال رزرو اعلام کرده است که در حال حاضر نرخ بهره را افزایش نخواهد داد، زیرامعتقد است که تورم ناشی از تنگناهای موقت عرضه است. در همین حال، مقامات دولت بایدن در تلاش برای جلوگیری از افزایش قیمت بنزین، با صنعت نفت مشورت میکردند، سعی میکردند صدور گواهینامه رانندگی تجاری را سادهتر کنند (برای کمک به کاهش کمبود رانندگان کامیون)، و به دنبال رفع گرفتگی بنادر کانتینری پر ازدحام هستند. اما هیچکدام از اینها به موضوع ساختاری عمیقتر پاسخ نمیدهد - که تورم قیمت نشانهای از آن است: تحکیم فزاینده اقتصاد در دستان تعداد معدودی از شرکتهای بزرگ با قدرت کافی برای افزایش قیمتها و افزایش سود. این مشکل ساختاری تنها یک راه حل قابل قبول دارد: استفاده تهاجمی از قانون ضد تراست.
*وزیر کار دولت بیل کلینتون
منبع: گاردین
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟