میگویند مهدی اخوان ثالث «رندی از تبار خیام» بود، شاعری که درنگذشته است. او با تخلص م. امید، شاعری چیرهدست و آشنا به نوازندگی تار و مقامهای موسیقایی بود که عشق و علاقهاش به تمدن ایران باعث شد در تمام عمر خود ستایشگر مفاخر ایران باشد و بر مراقبت از زبان فارسی تأکید فراوانی داشته باشد. از نوجوانی شاعری را آغاز کرده بود و سر از انجمن ادبی خراسان درآورد و با بزرگان شعر آن روزگار از نزدیک آشنا شد. از همان کودکی و دور از چشم پدر به موسیقی گرایش داشت. اخوان ثالث پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که نظام سیاسی و فرهنگی جامعه بهکلی دگرگون شد چهره دیگری بهخود گرفت. اخوان نیز مانند بسیاری از اهل قلم، دستگیر و روانه زندان شد. او در این زمان از امضای تعهدنامه جهت آزادی از زندان امتناع کرد و ناگزیر چند ماه در زندان ماند. سبک و فعالیت او از آستانه مشروطیت به طور خاص شروع شد و مختصه اصلی آن، تعلق و به ایران بود. بازگشت به سنت اسلامی شریعتی و آلاحمد از یک سو و فرنگیمآبی از سوی دیگر، که شاید همان سنتی است که از ادبای خراسان چون سیدمحمود فرخ به ارث به او رسیده است در رشد این خصیصه بی تاثیر نبودند. همکاری با مطبوعات، شرکت در کارهای سینمایی و نویسندگی و کار برای برنامههای رادیویی و بنیاد فرهنگ ایران، نظارت بر برنامههای ادبی، صدابرگردانی (دوبله) فیلمهای مستند در استودیو گلستان از جمله فعالیت های مهدی اخوان ثالث تا پیش از بازنشستگی در سال ۱۳۶۰ بود. مهدی اخوانثالث، شاعر قاصدکها، امیدها و آرزوهاست؛ شاعری که سبک خراسانی و زبان همولایتیاش فردوسی را، وارد شعر نو کرد و حال بیش از سه دهه است که یک خواب طولانی را در کنار فردوسی تجربه می کند. او که عاشقان شعرهایش، سال هاست باغ بی برگیِ یادش را تنها نگذاشته اند...
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟