تدابیر تحمیلی غرب به روسیه، به قدری قدرتمند هستند که به هرجومرج اقتصاد ۱.۶ تریلیون دلاری این کشور انجامیده و رئیس جمهور ولادیمیر پوتین را وادار به تهدیدات هستهای کرده است. تضعیف فوری یک اقتصاد بزرگ، پدیده بیسابقهای است... رخدادی که حاوی هشدار برای سراسر جهان است... به ویژه برای چین، که به کار محاسبه دوبارهی هزینههای جنگ بر سر تایوان مشغول است. اولویت غرب، باید پیروزی در تقابل اقتصادی با روسیه باشد. بعد از آن هم باید دکترینی برای حاکمیت این سلاحها ایجاد کند، تا مثال عامل بازدارندهای بر سر راه تغییر جهت ناگهانی به سوی خودکامگی عمل کند.
جای تعجب نیست که روسیه ابتدا تهدید تحریمها را جدی نگرفت. تحریمهای بیشماری طی سالهای اخیر اعمال شده که همگیشان بیاثر بودهاند. امریکا و اروپا تمایلی به دستیازیدن به قدرت سخت ندارند و در عوض به دنبال تحمیل مجازاتهای اقتصادی هستند. حدوداً ۱۰ هزار نفر یا شرکت مشمول تحریمهای امریکا هستند. تحریمهایی که بیش از ۵۰ کشور را با ۲۷ درصد تولید ناخالص داخلی جهان تحت تأثیر قرار میدهند و همه چیز را هم شامل میشوند... از کوچکترین آزاررسانیها گرفته تا ارزهای دیجیتال. تحریمهایی که هیچکدام تفاوت چندانی در کلیت سیستمها ایجاد نمیکنند. مثل تلاشی که برای اعمال فشار بر ایران و ونزوئلا صورت گرفته و همگیشان در رسیدن به نتیجه ناکام ماندند. بازدارندگی هیچگاه آنطور که انتظار میرفته اثربخش عمل نکرده است... دلیلش هم این است که برخی گمان میبرند که امریکا هرگز «فشار حداکثری» را بر یک اقتصاد بزرگ اعمال نخواهد کرد.
اعمال تحریمها علیه یازدهمین اقتصاد بزرگ جهان در ۲۶ فوریه، به مثابه عبور از روبیکونی دیگر بود ([در دهم ژانویه سال ۴۹ پیش از میلاد، ژنرال جولیوس سزار، از روبیکون عبور کرد... روبیکون نهری بود که رم را از استان گال جدا میساخت. با عبور از روبیکون، جنگی داخلی آغاز شد که پایانبخش جمهوری رم بود.] آنچه خواندید پیشینه تاریخی عبارت مذکور است و به گمان بنده در اینجا منظور اقدامی رادیکال است که راه بازگشت به گذشته را نابود و تمام پلهای پشت سر را خراب کرد. مترجم.). با غیرقانونی شدن معاملات شرکتهای غربی با بانکهای بزرگ روسیه (البته جز در بحث تجارت انرژی)، و با بیرون راندن آن از مسیرهای پرداختهای جهانی، جریان پول از مرزها در حال توقیف شدن است. اقدام علیه بانک مرکزی روسیه به این معناست که این بانک دیگر توان این را نخواهد داشت که به انبوه ۶۳۰ میلیارد دلار ذخایر خارجی خویش دسترسی پیدا کند. اعتمادها دیگر از بین رفته. در سال جاری، با فرار سرمایه، ارزش روبل ۲۸ درصد کاهش پیدا کرد؛ رخدادی که تورمی فزاینده را هشدار میدهد. سهام روسیه در معاملات آفشور بیش از ۹۰ درصد کاهش یافته است و شرکتهای چندملیتی در حال خروج هستند. روسها، از مسکو تا مورمانسک، بیرون بانکها صف کشیدهاند.
این شوک ممکن است به کودتا یا بحران مالیای بینجامد که مکانیزم جنگ را مختل میکند. اما پوتین این قدرت را دارد که با سلاحهای اقتصادی خود از جمله مسدودسازی جریان گاز، این اقدام را تلافی کند. پس از استفاده از بمبهای هستهای در سال ۱۹۴۵، سالها طول کشید تا مکتبی برای کنترل نحوه برخورد با اقدامات تلافیجویانه پایهگذاری شود. حالا، در میان هرج و مرج موجود، زمانی برای معادلسازی تحریمها نیست. گرچه یک اصل واضح و مبرهن وجود دارد: اینکه هر اقدام تلافیجویانه اقتصادی از جانب روسیه باید با واکنش مخربتری از سوی غرب مواجه شده و بدین ترتیب آن اقدام را از بلندای منطق پایین بکشاند. غرب کماکان میتواند از طریق تواناییای که در جلوگیری از پیشروی در خدمات فناوری و صادرات نفت دارد، مزیت خود را حفظ نماید.
اینکه غرب بخواهد با روسیه مقابله کرده و بدین ترتیب قدرت بازدارندگی تسلیحات جدید را تقویت نماید، پیامدهای بلندمدت دلهرهآوری خواهد داشت. این راهکار هر چه بیشتر به کار گرفته شود، کشورهای بیشتری را به اجتناب از اتکا به منابع مالی غرب سوق خواهد داد. و اگر چنین چیزی صورت واقع پیدا کند، «تهدید طرد شدن از جانب غرب»، ابهت سابق خود را از دست خواهد داد. همینطور که منجر به چندپارگی خطرناک اقتصاد جهانی خواهد شد. ترس از تحریمهای تجاری در دهه ۱۹۳۰، نتیجهای جز هجوم به سوی خودکامگی و حوزههای نفوذ اقتصادی نداشت.
اتوکراتها یا همان خودکامگان عصبیتر خواهند بود: ایشان نیمی از ذخایر ۲۰ تریلیون دلاری جهان و داراییهای مستقل را در اختیار دارند. با وجودی که چین این قدرت را دارد که با مسدودکردن زنجیرههای تأمین، هزینههای اقتصادی هنگفتی را به غرب تحمیل نماید، اما حالا معلوم شده است که در صورت وقوع جنگ بر سر تایوان، غرب میتواند ذخیره ۳.۳ تریلیون دلاری چین را مسدود سازد. حوادث پیشآمده اخیر حتی برخی از دموکراسیها نظیر هند را نیز (که از محکومسازی تهاجم روسیه اجتناب کردهاند) میتواند نگران آسیبپذیری بیشترشان در برابر فشارهای غربی کرده باشد. طی دههی آینده، تغییرات تکنولوژی میتواند شبکههای پرداخت جدیدی ایجاد کند که سیستم بانکی غربی را دور میزند. آزمایش ارز دیجیتال چین، ۲۶۱ میلیون کاربر دارد. در دوران کنونی، نگهداری تریلیونها دلار در خارج بازارهای غربی دشوار است؛ اما با گذشت زمان، کشورهای بیشتری ممکن است به سوی تنوعبخشی بیشتر به ذخایر خود رو بیاورند... کاری که با سرمایهگذاری بیشتر در عرصههای دیگر، امکان وقوعش وجود دارد.
حالا این چندپارگی تا حدی اجتنابناپذیر شده است. اما افزایش تحریمهای اعمال شده بر شمار بیشتری از کشورها در دو دههی گذشته، و فزونی یافتن شدت بالقوه تحریمها، این خطر وجود دارد که غرب کشورهای بیشتری را وادار کند که از سیستم مالی تحت رهبری غرب جدا بشوند. به همین دلیل هم هست که پس از گذر از بحران اوکراین، غرب باید هدف خود را در چگونگی به کنترل درآوردن تحریمها روشن نماید. باید از گسترش بیامان تحریمهای سطح پایین اجتناب کرد... هر چند اقدامات هدفمند علیه افراد و شرکتها اقدامی قانونی در جهت نقض حقوق بشر تلقی میشود (که البته تا کنون روش خیلی کارآیی هم نبوده است). و باید روشن شود که تحریمهای اقتصادی ویرانگری نظیر آنچه همین اواخر علیه روسیه وضع شدند، کماکان در شرایط دست زدن به بدترین اقدامات تجاوزکارانه و جنگی محفوظ خواهند ماند. غرب حالا سلاحی اقتصادی را به کار گرفته است که تا همین اواخر تصورش نمیرفت. باید عاقلانه ازین سلاح استفاده کرد.
#روزنامه اینترنتی فراز #سایت فراز
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟