شاید امدادهای غربی! تا حدی به سبک شدن این معضل یاری برسانند، اما قطعاً نخواهند توانست ولودیمیر زلنسکی را از مخمصه وحشتناکی که باید در هفتههای آینده مدیریت کند، رها سازند.
در سپتامبر ۱۹۴۹، دو مأمور اوکراینی که با C.I.A. کار میکردند در نزدیکی Lviv (که در آن زمان مقر اتحاد جماهیر شوروی بود) فرود آمدند. آنها پیشتاز عملیاتی بودند که نام رمز ردساکس (Redsox) را به خود گرفته بود. هدف ایشان برقراری ارتباط با شورشیان ضدشوروی بود... شورشیانی که مشغول جنگ دههزار نفری در اوکراین و نیز نبردی کمشمارتر در نقاطی دیگر در حاشیه روسیه بودند. با این حال، جاسوسان شوروی به برنامه خیانت کردند و حداقل سهچهارم از عوامل ردساکس ناپدید شدند. در اواسط دهه ۱۹۵۰، مسکو شورش اوکراین را سرکوب کرد و صدها هزار نفر را به زور آواره کرده و یا به نابودی کشاند. یک تاریخچه داخلی چنین نتیجهگیری کرد که: مداخله چشمگیر سیآیای «بدفرجام و تراژیک» است.
از ۲۴ فوریه زمانی که ولادیمیر پوتین دستور حمله بیدلیل خود به اوکراین را صادر کرد، ایالات متحده طوری رفتار کرد که انگار قصد رهاساختن خود را دارد. دولت بایدن، متحدان خود در ناتو را طوری هدایت کرد که هواپیماهای تسلیحات ضدتانک جاولین و موشکهای ضدهوایی استینگر را به نیروهای اوکراینی منتقل کنند... دولت بایدن این اقدامات را به موازات تمهیدات دیگری نظیر تعهد پرداخت میلیاردها دلار کمک نظامی مازاد و اعمال تحریمهای تنبیهی بر روسیه و نخبگان پوتین انجام داد. با گذشت بیش از سههفته از آغاز بحران، حال و هوای پایتختهای غربی کماکان تند و احساسیست. هفته پیش، ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین، از طریق ویدئو در مقابل پارلمان اروپا حاضر شد و روز بعدش نیز در جلسه مشترک کنگره سخنرانی کرد. در هر دو مکان، سیاستمداران به تشویق برخاسته و شعار غیرمحتملی از شکوه اوکراین سر دادند: «Slava Ukraini!» (در معنای روسی: اوکراین پرشکوه!)
با این حال ناتو کماکان از ارائه آنچه زلنسکی بارها به دنبالش بوده، خودداری کرده است: اِعمال منطقه پرواز ممنوع برای زمینگیر کردن هواپیماهای روسی و یا انتقال جتهای جنگنده... دلیل خودداری ناتو از انجام این کار، واهمهای بوده است که از ورود امریکا و روسیه به نبرد مستقیم داشته. جو بایدن اخیراً در توئیتر تکرار کرده است: «ما در اوکراین جنگی با روسیه نخواهیم داشت. رویارویی مستقیم (احتمالی)، میان ناتو و روسیه و وقوع جنگ جهانی سوم خواهد بود... و این چیزی است که باید برای جلوگیری از آن تلاش کنیم.» البته رئیس جمهور در این مورد درست میگوید. و با این حال، در شرایطی که هواپیماها و توپخانههای روسی، هر روز ساختمانهای آپارتمانی و بیمارستانهای اوکراین را بمباران میکنند قابل درک است که چرا زلنسکی تا این حد پیگیر منطقه پروازممنوع است.
زلنسکی به سبب شجاعتی که به خرج داده است، مورد تحسین قرار گرفته. سرفصلی که او هفته پیش به کنگره ارائه داد، مطالعهای بود در باب فتنهانگیزیهای اخلاقی و آزاردهنده. او از پرل هاربر و ۱۱ سپتامبر استفاده کرد تا تجربه روزانه اوکراین را در زیر موشکباران و بمبهای روسیه توصیف کند. پس از آن ویدئویی گرافیکی به نمایش گذاشت که مرگهای اخیر کودکان و دیگر افراد بیگناه را به تصویر کشیده بود. بایدن در اواخر همان روز، پوتین را «جنایتکار جنگی» خواند و از بسته جدیدی از تجهیزات نظامی، و از جمله سامانههای ضدهوایی و پهپادها خبر داد. امدادهای غربی شاید یاریرسان باشند؛ اما قطعاً نخواهند توانست زلنسکی را از مخمصههای وحشتناکی که طی هفتههای آینده با آنها روبرو است، برهانند. اوکراین به احتمال زیاد با جنگی طولانی مواجه خواهد بود که به قیمت جان صدها هزار شهروند آن تمام میشود... جنگی که ممکن است با وجود قویترین کمکهایی که ناتو ارائه میدهد نیز قابل پیروز شدن نباشد. در هر حال، بزرگترین اولویت ناتو تقویت موضع دفاعی خویش است و منصرف کردن پوتین از حمله به این ائتلاف.
جایگزینی که زلنسکی ممکن است اتخاذ کند، پیگیری یک توافق آتشبس با پوتین است... اما به قیمت امتیازات تلخی که به روسیه خواهد داد... از جمله انصراف از عضویت آینده خود در ناتو. عطف به الحاق کریمه توسط پوتین، در سال ۲۰۱۴، و سالها حمایت مسلحانه او از مناطق تحت محاصره و طرفدار روسیه در شرق اوکراین، چنین توافقی ناپایدار خواهد بود و غیر قابل اعتماد. با این حال زلنسکی تسلیم به نظر میرسد. او در حالی که کنگره میخواست همیاری بیشتری با اقدامات جنگی اوکراین داشته باشد، از بایدن درخواست کرد جهان را به سوی صلح هدایت کند. و همین اواخر نیز تمایل خود را برای چانهزنی با پوتین در مورد روابط اوکراین با ناتو نشان داد. او گفت که شکست گذشته این کشور در پذیرش عضویت در ائتلاف (ناتو) «حقیقتی است که باید به رسمیت شناخته شود.»
حالا رواج پیدا کرده که تهاجم روسیه به اوکراین را به عنوان آبگیری در تاریخ توصیف میکنند که قابل قیاس است با حادثه ۱۱ سپتامبر و یا فروپاشی دیوار برلین. امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، در اوایل ماه جاری گفت: «جنگ در اوکراین به مثابه نقطه عطفی برای قاره ما و نسل ماست.» شاید همینطور باشد که او میگوید و شاید هم قیاسها با ۱۱ سپتامبر و دیوار برلین صحت داشته باشند... اما نباید نادیده گرفت که برای برخی از این گمانهزنیها در مورد سرنوشت اروپا و آیندهی رقابت قدرتهای بزرگ هنوز خیلی زود است. یقیناً این جنگ تا همین لحظه نیز فاجعهای انسانی، آن هم در ابعادی تکاندهنده و بیثبات کننده ایجاد کرده است... سه میلیون اوکراینی از کشور خود گریختهاند. ۱.۸ میلیون نفر از این جمع به لهستان رفتهاند؛ یعنی جمعیتی تقریباً به اندازه جمعیت ورشو. در صورت ادامه این نبرد و به حد انفجار رسیدن اوکراین، این کشور با صدور افراد بیبضاعت بیشتری روبرو خواهد شد. و همانگونه که در یوگسلاوی سابق در دهه ۱۹۹۰ نیز اتفاق افتاد، احتمال دارد مجالی دهد به دست فرصتطلبانی که مزدوران و افراطگرایان جزءشان محسوب میشوند.
در همین حال، مطابق گزارش صندوق بینالمللی پول، در سال جاری اقتصاد روسیه ممکن است تحت فشار تحریمهای غرب، ۳۵ درصد کوچک شود. شاید الیگارشها و توانمندان پیرامون پوتین بتوانند از دست دادن قایقهای تفریحی و جتهای شخصیشان را تحمل کنند؛ اما انقباض اقتصادی شدیدی در این مقیاس، مردم عادی (روسهای معمولی) را در هم کوبیده و به قیمت جان انسانها تمام خواهد شد. پوتین هفته گذشته اذعان کرد: «اقتصاد ما به تغییرات ساختاری عمیقی نیاز دارد» و اضافه کرد: «تحقق چنین امری آسان نخواهد بود». انزوای روسیه از بخشهای بزرگ بانکداری و تجارت جهانی و از دست دادن دسترسی این کشور به فناوری پیشرفته ایالات متحده ممکن است مدت زیادی به طول بینجامد: دموکراسیها اغلب تحمیل (اعمال) تحریمها را آسانتر از حذف آنها میدانند... حتی زمانی که دلیل (فاکتور) اصلیِ مسبب درگیری فروکش کرده باشد. بایدن نیز در سخنرانی اخیر خویش در مورد وضعیت اتحادیه گفت: «زمانی که تاریخ این دوره نگاشته شود، جنگ پوتین علیه اوکراین، به تضعیف روسیه و قوت یافتن باقی جهان منجر خواهد شد.»
با این حال کمی دوراندیشی لازم است. رئیس جمهور در سخنرانی خود همچنین اعلام کرد که «در نبرد میان دموکراسی و خودکامگی، دموکراسیها در حال اوجگرفتناند.» اما اروپا از پوپولیسم غیرلیبرالی که لهستان را نیز شامل میشود، ضربه خورده است. و دونالد ترامپی که تنها دو روز پیش از ورود روسیه به اوکراین، اقدامات تدارکاتی پوتین را «ناشی از نبوغ» نامیده است... و ترامپ کسی است که بر حزب جمهوریخواه تسلط دارد و به نظر همه چیز را برای انتخاب مجدد خویش در سال ۲۰۲۴ مهیا میبیند.
... و تا زمانی هم که بازگشت ترامپ به کاخ سفید امکانپذیر باشد، اظهارات بایدن نیاز به شواهد و ادله بیشتری برای موثق تلقیشدن دارند.
#روزنامه اینترنتی فراز #سایت فراز
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟