... ایدهای که تحققیافتناش سختتر از آن چیزیست که به نظر میرسد.
ایلان ماسک، ثروتمندترین مرد جهان، توئیتر را «میدان (عرصه) عمومی شهر» توصیف کرده است. او در ۲۵ آوریل، در خلال یکی از بزرگترین خریدهای تاریخ، قراردادی را برای خصوصیسازی توئیتر منعقد کرد. آقای ماسک، رئیس شرکتهایی نظیر تسلا، خودروساز، و اسپیسایکس (شرکتی هوافضا)، پیشنهادی نقدی به ارزش ۴۴ میلیارد دلار ارائه داد. او بخش عمدهی این تأمین مالی را از طریق سهام ۲۱ میلیارددلاری حقوق صاحبان سهام و ۱۲.۵ میلیارددلار وام در برابر سهام خود در تسلا تأمین میکند. معاملهای که اگر به لحاظ تجاری «بزرگ» تلقیاش کنیم، از بُعد معنایی (ادعایی که برای تنظیم گفتگوهای آنلاین داشته)، مقیاسش «بزرگتر» است.
توئیتر به لحاظ ماهوی تجارت جذابی نیست. این شبکه با ۲۱۷ میلیون کاربرِ روزانه، یکدرجه پایینتر از فیسبوک (بزرگترین شبکه اجتماعی جهان) قرار دارد و به خوبی از شبکههایی چون اینستاگرام و تیکتاک و اسنپچت هم عقب افتاده است. به بیان بندیک ایوانز (که یک تحلیلگر فناوری است)، توئیتر یک کریگزلیست (وبگاهی برای طبقهبندی تبلیغات در مورد خرید و استخدام و انواع خدمات... که در سال ۱۹۹۵ توسط کریگ نیومارک بنیانگذاری شد. م.) مدرن است.
البته ایلان ماسک هم گفته است که علاقهای به سرمایهگذاری در توئیتر به عنوان یکتجارت ندارد. او در اوایل ماه مارس در یککنفرانس TED (Technology, Entertainment, Design) گفت: «من هیچ اهمیتی به اقتصاد نمیدهم. این فقط احساس قوی و شهودی من است که داشتن پلتفرمی عمومی که مورد اعتماد و فراگیر باشد، برای آینده تمدن بسیار مهم است.»
تمایل ماسک به خرجکردن بخش بزرگی از ثروتش برای «فراگیرتر کردن» توئیتر تنها با هدف ادامهدادنِ دورهای است که در آن تعدیل محتوایی تشدید شده است. یکدهه پیش مدیران توئیتر به شوخی گفتند که این شرکت «جناحِ آزادی بیانِ حزبِ آزادیِ بیان» است. اما ریاستجمهوری دونالد ترامپ و همهگیری کووید۱۹، شرکت (و عمدهی دیگر شبکههای اجتماعی) را متقاعد کرد که «آزادیِ بیان» نواقصی هم دارد. پس از شورش کنگره در ژانویه ۲۰۲۱، دونالد ترامپ از فعالیت در توئیتر و فیسبوک و یوتیوب و دیگر شبکههای اجتماعی منع شد. هرگونه اطلاعات نادرستی هم که در مورد کووید و سوژههایی دیگر انتشار مییافت، برچسبگذاری و مسدود میشد. در نیمه نخست سال ۲۰۲۱، توئیتر ۵.۹ میلیون محتوا را حذف کرد... یعنی میزانی بالاتر از ۱.۹ میلیون محتوایی که دو سال پیش به سرنوشتی مشابه دچار شده بود. در همین دوره زمانی ۱.۲ میلیون حساب کاربری توئیتر به حال تعلیق درآمد (که این هم به نسبت ۷۰۰ هزار حساب معلقشدهی پیشین، یک افزایش محسوب میشود).
ماسک چگونه ممکن است تغییری در اوضاع پدید آورد؟ او اعلام کرده که کدهای توئیتر را منتشر خواهد کرد... از جمله «الگوریتم توصیه»ی توئیتر را، به منظور ایجاد شفافیت بیشتر. پیشنهاد ماسک این است که تمام کاربران باید احراز هویت شوند و «رباتهای هرزنامه (اسپم)» را شکست بدهند. او همچنین گفته است که «در مورد ممنوعیتهای دائمی بسیار محتاط بوده» و «تایماوتها (وقفههای کوتاه)» را ترجیح میدهد. این نشاندهندهی مهلتی برای ترامپ و سایر سیاستمدارانِ ممنوعه است.
شبح بازگشت مدیر توئیتر، بسیاری از چپها را به وحشت انداخته؛ همانطور که بیصبری آقای ماسک نسبت به آنچه او فرهنگ «بیدار» توصیف میکند (او در اوایل همین ماه، به دنبال از دستدادن مشترکین پخشکننده ویدئو، توئیتی را با این محتوا منتشر کرد: «ویروس ذهن بیدار، نتفلیکس را غیرقابل تماشا میکند»). YouGov در این ماه یکنظرسنجی در ایالاتمتحده انجام داد که براساس آن: در حالی که ۵۴ درصد از جمهوریخواهان فکر میکردند که خرید توئیتر توسط آقای ماسک برای جامعه خوب است، تنها ۷ درصد از دموکراتها نسبت به این اقدام ماسک نظر مساعد داشتند.
از آنجا که کاربران توئیتر اغلب سوگیریهای دموکراتیک دارند، طرح ماسک میتواند محبوبیتی نداشته باشد. حتی کاربران غیرسیاسی هم ممکن است ظاهر توئیتر را با بیانِ آزادانهتر دوست نداشته باشند. «اعتدال» باعث میشود رفتارهایی نظیر قلدری و سوءاستفاده و سایر اشکال گفتاری که در عینِ قانونیبودن، تجربهی ناخوشایندی را در فضای مجازی موجب میشوند، از بین بروند. آن دسته از شبکههای اجتماعی که حیات خود را با هدف مجازشمردن هر چیزِ قانونی آغاز کردند، در نهایت و پس از غرقشدن در نژادپرستی و محتوای جنسی، سانسورهای خود را تشدید کردند.
اِوِلین دوئک، متخصص سخنرانی آنلاین در دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد، پیشنهاد میکند: «اگر قرار بود توئیتر روالِ خالصانهتری اتخاذ کند، رقبای سانسورکنندهی آن فاتح میدان میشدند.» شبکههای اجتماعیِ اصلی تا این لحظه سیاستهای تعدیلِ محتوای نسبتاً مشابهی را اتخاذ کردهاند. میتوانید تصور کنید چه میشود اگر توئیتر با ترامپ به پلتفرم سابق خود برگردد و سایرین هر روز و همیشه روی نیمکتهای عقب باشند (به حاشیه کشیده شوند).
به نظر میرسد که ایلان ماسک بدش نمیآید در تیتر اخبار باشد. اما حتی در این صورت هم از بینبردن اعتدال، دشوارتر از تصورات اوست. تحریمهای مبلغان (تبلیغکنندگان)ی که تقریباً تمام درآمد توئیتر را تأمین میکنند، شاید برای او آزاردهنده نباشد. اما برنامه توئیتر بر توزیع فروشگاههای اپلیکیشن اپل و گوگل متکی است... دو شرکتی که هر دوشان پس از شورش کنگره، فعالیت پیامرسان اجتماعی پارلر را به حالت تعلیق درآوردند. دولتها همچنین قوانین خود را در مورد سخنرانی آنلاین سختتر میکنند. در ۲۳ آوریل اتحادیه اروپا اعلام کرد که با طرح کلی قانون خدمات دیجیتال جدید موافقت کرده است... طرحی که شبکههای اجتماعی را ملزم میکند پلتفرمهای خود را با دقت بیشتری اداره کنند. بریتانیا در حال تهیه یک لایحهی ایمنیِ آنلاینِ کماکان سختگیرانه است. توئیتر در نیمه اول سال ۲۰۲۱، براساس قوانین محلی، ۴۳ هزار درخواست حذف محتوا ارائه کرد... یعنی بیش از دوبرابر تعداد دوسال قبل.
سؤال دیگر این است که آیا ماسک موفق خواهد شد به اصول خویش پایبند باشد؟ خانم دوئک خاطرنشان میکند که شبکههای اجتماعی زمانی با تضاد منافع روبرو میشوند که در آنها همان افرادی که سیاستهای اعتدال تعیین میکنند، مسئول رشد نیز باشند. آیا رویکرد ایلان ماسک به آزادیِ بیان، تحتتأثیر بسیاری دیگر از علائق او قرار خواهد گرفت؟ به عنوان مثال تسلا (که توئیتر به رسانههای دولتی آن برچسبهای هشداردهندهی برجستهای زده) امیدوار است که بتواند در چین توسعه یابد. آقای ماسک، به عنوان یک کاربر توئیتر، سابقه استفاده از این پلتفرم به روشی انتقامجویانه را دارد. او پس از آنکه به یکی از دشمنان آنلاینِ خود برچسب «پدو گای (بچهباز)» زد، مورد شکایت قرار گرفت. هفته گذشته نیز او پس از مرافعه با بیل گیتس، تصویری ناخوشایند (یک ایموجی باردار) از بنیانگذار مایکروسافت با عنوان «در صورتی که (اگر) نیاز به رفع فوریِ یکگاف (اشتباهی مضحک) را دارید» منتشر کرد.
ماسک اصرار دارد که به عنوان مالک پلتفرم با همهچیز برخوردی یکسان خواهد داشت. او در ۲۵ آوریل، اندکی پیش از آنکه هیئتمدیره شرکت، پیشنهادش را بپذیرد، در توئیتی نوشت: «امیدوارم تمامِ منتقدانم در توئیتر بمانند... که آزادی بیان واقعی یعنی همین.» برخی کاربران نیز ایدههای دیگری داشتند: یکی از دیگرموضوعات پرطرفدار در همان روز «توئیتر ترامپ» بود.
#روزنامه اینترنتی فراز #سایت فراز
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟