تعرض به تعدادی از دانشآموزان توسط یک معلم با سابقه ۵۸ ساله موضوعی است که در دل بسیاری از خانوادههای دانشآموزان باعث ایجاد ترس و احساس ناامنی شده است. به نحوی که بسیاری از کاربران فضاهای مجازی که اغلب در خانواده های خود یک یا چند دانشآموز دارند، طی روزهای اخیر این مسئله را مطرح کردهاند که دیگر اعتمادی به فضاهای آموزشی ندارند. این دلهرهها و ناامنیهای والدین دانشآموزان هنگامی به اوج رسید که ابتدا رسانههای بیگانه خبر از تعرض جنسی یک معلم ۵۸ ساله در فردوس خراسان جنوبی را اعلام کردند. یک روز بعد خبر آزار و اذیت و بهرهکشی جنسی و شکایت خانوادههای ۷ تن از دانشآموزانی که به آنها تعرض شده بود و همچنین صدور حکم ۵ سال زندان و ۲ سال تبعید این معلم توسط قاضی « علی موحدی » رئیس کل دادگستری خراسان جنوبی و « سید علیرضا موسوینژاد»، مدیر کل آموزش و پرورش خراسان جنوبی در ۲۹ تیرماه گذشته تاًیید شد.
با یک مرور ساده در اخبار چند سال اخیر به سادگی درمییابید چند وقت یکبار چنین اخباری در رسانهها منتشر میشود و بنیاد خانواده دانشآموزان را به لرزه میآورد. آزار جنسی گروهی دانشآموزان یک مدرسه غیر انتفاعی در غرب تهران در خردادماه ۹۷ و تجاوز جنسی گروهی به تعدادی از دانشآموزان یکی از مدرسههای ناحیه ۴ اصفهان توسط نایب رئیس انجمن اولیا و مربیان در آذرماه همان سال که به ۲۰ سال زندان محکوم شد و همچنین آزار جنسی یکی دیگر از معلمهای تهران با نشان دادن فیلمهای مستهجن به دانشآموزان را میتوان از زمره این فجایع تلخ برشمرد. با یک بررسی ساده می توان دریافت که میزان محکومیت معلمهای بیاخلاق در ایران و در مقایسه با سایر کشورهای جهان بسیار ناچیز است. چرا که در موارد مشابه در کشور آمریکا و انگلیس و حتی هند این گونه جرائم به حبس ابد معلمهای بی اخلاق منجر شده است. با توجه به اینکه تعرض گروهی به دانشآموزان به مسئلهای پرتکرار در سالیان اخیر تبدیل شده است، به منظور آگاهی خانوادههای دانشآموزان و همچنین پیشگیری و جلو گیری از تکرار این گونه حوادث به بررسی راههای پیشگیری از وقوع این نوع حوادث میپردازیم.
«حمید قهرمانی»، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی درمانگر و مشاور خانواده ، معتمد دادگستری در امر طلاق ، تمکین ، حضانت و ملاقات فرزند در خصوص راههای مقابله با تعرض به کودکان و تاثیر آموزش مهارتهای زندگی به کودکان در خانواده، مهدکودک و مدرسه به فراز گفت: «بدون شک خانواده نخستین کانون آموزش و انتقال مهارتهای زندگی به کودک است و کودک در ابتدا آموزشهای مهارت زندگی را توسط والدین خود در کانون خانواده باید بیاموزد.»
قهرمانی در پاسخ به این سؤال که مهدکودکها چگونه میتوانند در آموزش مباحث خودمراقبتی و مهارتهای زندگی به کودکان آموزش دهند گفت: «متاسفانه مهد کودکها از وقتی زیر نظر آموزش و پرورش قرار گرفتهاند اغلب نقش نگهداری و وقت گذرانی را ایفا میکنند و آموزش کمرنگ است. آن بخش ضعیف هم متمرکز بر آموزشهای ایدیولوژیک شده است، در حالیکه مهدها بهترین فضا برای آموزش مهارتهای زندگی (مهارتهای روان شناختی) است. کودک فعالیت های گروهی، همکاری و تعامل، نقش پذیری، مسولیت پذیری و... را در گروه تمرین میکند و می آموزد. کودک آموزشهای خود مراقبتی را با ایفای نقش با همسالان خود می آموزد. کودک در جریان نقش بازی کردن روش دفاع از خود در برابر تعرضات احتمالی را بصورت عملی تمرین میکند. صرفا آموزش تئوری مناسب نیست کودک باید تمرین کند، یکی نقش فرد متعرض را بازی کند و شگردهای مختلف فریبکاری را ایفا کند، افرادی نقش والدین و... را بازی کنند و کودک عملا در شرایط تعرض قرار بگیرد و روش مقابله به مثل را تمرین کند. اینکه مربیان مهدها خود را خاله معرفی میکنند کار غلطی است. مربیان مهدکودکها باید با اسم واقعی خود و با عنوان خانم مربی خود را به کودکان معرفی کنند، نه با عنوان عمه و خاله.»
قهرمانی در پاسخ به این سؤال که آموزش و پرورش و مدارس در این راه چه نقشی را میتوانند ایفا کنند گفت: « آموزش و پرورش دو مسولیت تعلیم ( آموزش ) و تربیت ( پرورش) را بعهده دارد؛ اما متاسفانه پرورش ( تربیت) بسیار کمرنگ و یا ناکارمد و غیر مفید است. مسائل جنسی در جامعه ما یک تابو است و چه کودکان برای آشنایی با اندامهای خصوصی، مقابله با تعرض ، از آموزش محرومند، چه نوجوانان که ممکن است در سن مدرسه وارد روابط عاطفی وگاها ازدواج شوند، ولی چون از آموزش صحیح و تربیت مؤثر محرومند در رابطهها دچار آسیب میشوند. تعرضها ، سوء استفادههای جنسی ، روابط جنسی پرخطر ، صورت میگیرد و در ادامه موجب سرخوردگی ، افسردگی ، پرخاشگری ، بی اعتمادی ویا احساس تنفر به جنس مقابل می شود.
این کارشناس ارشد روانشناسی در خصوص رفع محرومیتهای آموزشی و راهکارهای مناسب آن گفت: « راهکار مناسب برداشتن نگاههای ایدئولوژیک، تابوهای موجود و پیش گرفتن روشهای علمی مبتنی بر آموزش صحیح و تربیت والدهای آگاه برای آینده است که دارای سواد زندگی باشند نه صرفا حفظ و یادگیری ریاضی وعلوم و شیمی و فیزیک و... و محتواهای غیر کاربردی. گنجاندن درس مهارتهای زندگی در مدرسهها و مهدکودکها نیز متناسب با نیاز سنی میتواند در این را مؤثر باشد.»
این روانشناس در خصوص راهکارهای مقابله با تعرض به کودکان نکاتی را گفت که خانوادهها باید در درون خانواده به کودک آموزش دهند. قهرمانی در این خصوص گفت: « والدین اجزای خصوصی بدن کودک را به او نشان دهند و یا بگویند هر چیزی که زیر لباس هست عضوی خصوصی است و به کودکان اگاهی دهند که هیچکسی حق سوال کردن ، نگاه کردن و لمس کردن اعضای خصوصی آنها را ندارد. عمو، دایی خاله و عمه حقیقی کودکان را به آنها معرفی کنید و فردی غیر از اینها را بعنوان عمو و دایی به کودکان معرفی نکنند بلکه هر فردی را با فامیلی یا شغلش صدا کنند مثلا آقای کریمی، آقای معلم و...
حمید قهرمانی در ادامه گفت : «به کودکان یاد دهید که غیر از والدین خود روی پای فرد دیگری ننشینند یا در آغوش کسی نروند. کودکان باید آموزش ببینند اگر کسی در مورد اعضای خصوصی از آنها سوال کرد از او فاصله بگیرند و والدین خودرا در جریان قرار دهند. کودکان را با غریبه ها در فضای خلوت و تنها نگذارید و مهارت نه گفتن را نیز به آنها یاد دهید. اگر فردی از آنها خواست بدنشان را لمس کند از او فاصله بگیرند اگر تنها بودن جیغ بکشند و حتما به والدین اطلاع دهند و به کودکان اطمینان داده شود اگر این مسائل را با والدین در میان بگذارند قضاوت یا تنبیه نمیشوند. مواردی هست که کودک از جانب نزدیکان مورد تعرض قرار میگیرند پس به کودکان آموزش داده و تاکید شود «هرکسی» قصد نزدیک شدن ، لمس کردن، درآوردن لباس آنها را داشت از او فاصله بگیرند و قاطعانه نه بگویند ، جیغ بکشند ویا فرار کنند، ولی از فرد خاصی نام نبرند که نسبت به کسی بدبین نشوند. آموزش این مسائل در درجه اول بر عهده والدین است و در مهد کودک و مدرسه هم بر عهده مربیان است.»
حمید قهرمانی در پایان در خصوص این سؤال که آموزش مهارتهای زندگی و خود مراقبتی تا چه اندازه میتواند از تعرض افراد منحرف جنسی به کودکان جلوگیری کند به فراز گفت: «قطعا آموزش خود مراقبتی حفظ فاصله با غریبه ها، مهارت نه گفتن و ... نقش موثری در پیشگیری از تعرضات جنسی دارد. در صورت آموزش صحیح و شفاف به کودکان در موارد زیادی از تعرضها پیشگیری میشود. متاسفانه مهد کودکها از وقتی زیر نظر آموزش و پرورش قرار گرفته اند اغلب نقش نگهداری و وقت گذرانی رو ایفا میکنند و آموزش کمرنگ است آن بخش ضعیف هم متمرکز بر آموزشهای ایدیولوژیک (مسایل دینی و مراسم عزاداری و تحمیل حفظ کردن شعر سلام فرمانده) شده است در حالیکه مهدها بهترین فضا برای آموزش مهارتهای زندگی ( مهارتهای روان شناختی ) است.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟