به گزارش فراز، اخیرا فیلمی از حمیدرضا نقاشیان، یکی از محافظان حضرت امام (ره) منتشر شده که او در آن ادعایی جنجالی را مطرح می کند. نقاشیان مدعی شده دلیل رحلت حضرت امام (ره) ترور ایشان به وسیله داروهای خاص بوده و به همین جهت ایشان را باید «شهید» دانست. نقاشیان گفته که بنیانگذار انقلاب با مشکل قلبی در بیمارستان بستری شده بودند، اما بعداً مشخص شد که معده ایشان خونریزی کرده است.
او ادعا میکند که این خونریزی به دلیل کپسولهایی است که از طریق چند رابط از یک «داروخانه زیرپلهای در خیابانی در لندن» خریداری شده است. ادعای نقاشیان تا آنجا پیش رفته که او گفته است شخصاً متهمان را بازجویی کرده و ارتباطات آنها را کشف کرده. نقاشیان اما توضیح بیشتری نداده. از جمله اینکه این داروها توسط چه کسانی تجویز و تهیه و در اختیار حضرت امام (ره) قرار داده شده است.
بخش دیگر ادعاهای نقاشیان به این بر می گردد که هنوز هم متن و مستندات بازجویی متهمان در وزارت اطلاعات موجود است اما مرحوم هاشمی رفسنجانی در دوران بعد از رحلت حضرت امام (ره) جلوی پیگیری های بیشتر را گرفته است. او در این مورد هم توضیح نداد چرا بعد از آن هیچکس دیگر دنبال پیگیری این موضوع نبود؟
سایت جماران ادعای نقاشیان را تکذیب کرده و نوشته است: این فرد جز دوره کوتاهی در ابتدای ورود امام به ایران در سال ۵۷، در بیت امام و حفاظت از ایشان نقشی نداشته است و ادعاهایی که مطرح شده نیز به هر انگیزه و علت که بیان شده، سراسر کذب و بی پایه است.
سایت جماران همچنین نوشته که قرار است موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی درباره این موضوع در روزهای آینده بیانیه ای منتشر کند.
اما حمیدرضا نقاشیان کیست و چه سابقه ای دارد؟ فعالیت ها و اقدامات نقاشیان از ماه های قبل از پیروزی انقلاب در سال ۵۷ و به واسطه همکاری با گروه «توحیدی صف» اوج می گیرد. جایی که او به گفته خودش در برخی عملیات های نظامی ایفاگر نقش پشتیبانی بوده. از جمله انفجار رستوران خوانسالار که پاتوق نظامیان آمریکایی بود، پرتاب نارنجک به مینیبوس آمریکاییها در خیابان نیروی هوایی و حمله به پل گریم مستشار آمریکایی، انفجار موتورخانه کاخ جوانان شوش، عملیات انفجاری در کارخانه کیان تایر و امثال اینها.
در آن مقطع حمیذرضا نقاشیان به گفته خودش یک زندگی ساده داشته و با یک تاکسی روزگار می گذرانده و در منزل پدریاش در شهرآرا زندگی میکرده. این زندگی ساده البته ده سال بعد و با ورود او به فعالیت های گسترده اقتصادی کاملا تغییر چهره می دهد.
نقاشیان به واسطه عضویت در همین گروه توحیدی صف به حلقه محافظان حضرت امام (ره) وارد می شود چرا که این گروه پس از ورود بنیانگذار انقلاب به ایران عهده دار وظیفه حفاظت از ایشان می شوند.
چندی بعد ماموریتی مهم از سوی حضرت امام به او محول می شود؛ دستگیری و انهدام گروه گروهک تروریستی فرقان پس از ترور آیت الله مطهری.
نقاشیان که در انتصاب اسدالله لاجوردی به عنوان نماینده دادستان هم ایفای نقش می کرده کم کم می تواند در جاهایی مثل زندان اوین هم تبدیل به فرد بانفوذی شود. در همین اثنا است که حمله به خانه های تیمی گروه فرقان با فرماندهی وی صورت می گیرد و حتی پس از آن شخصا بازجویی از اکبر گودرزی رهبر گروهک فرقان را انجام می دهد.
موفقت در سرکوب گروهک فرقان برای نقاشیان یک سکوی پرش و امتیاز بسیار بزرگ بود. او پس از آن مقطع خصوصا در سیستم امنیتی و اطلاعاتی کشور فردی توامند محسوب می شد و به همین دلیل هم بعد از ماجرای حمله آمریکایی ها به طبس، مسئولیت نگهداری جمعی از گروگان های آمریکایی به وی واگذار می شود.
نقاشیان دهه اول انقلاب را در ایفای نقش های مختلف امنیتی و اطلاعاتی گذراند تا اینکه در سال ۱۳۶۷ با تاسیس شرکت «همکار ماشین» وارد فعالیت های اقتصادی شد. شرکتی که در حوزه ماشین آلات سنگین راه سازی، ساختمانی، تراکتور، غلتک و امثال اینها فعالیت می کرد.
دیگر فعالیت اقتصادی نقاشیان پس از این دوره حضور او در هیات مدیره شرکت کامپیوتری سیستم ایران است که در حوزه خدمات فنی بانکداری فعالیت های گسترده ای دارد.
بخش دیگری از فعالیت های نقاشیان مربوط به حوزه رسانه است که هم کاری فرهنگی محسوب می شود، هم سیاسی و هم اقتصادی. او ریاست هیات مدیره مؤسسه سخنگستر را بر عهده دارد که روزنامههای ایراننیوز و صبح اقتصاد از زیرمجموعه های آن هستند.
از نظر سیاسی نقاشیان در طیف نزدیک به نیروهای تندروتر اصولگرا با پیشینه امنیتی قرار می گیرد. او از چهره هایی است که اعتقاد دارد از نهضت آزادی و گروه های ملی طرفدار مصدق تا مجاهدین و فرقان، همگی یکی هستند و فرقی با هم ندارند.
نقاشیان خود درباره سوابقش گفته بود: «در زمان جنگ با آقای رفیقدوست کار کرده و در زمان تشکیل وزارت اطلاعات دورهای کوتاه با آقای ریشهری و بعد تا سال ۶۶ با آقای ناطق در وزارت کشور (اولین رئیس حفاظت اطلاعات نیروهای انتظامی) بودم. از سال ۶۶ تا امروز هم در بخش خصوصی و بیشتر کار فرهنگی میکنم».
نکته متناقض این است که اگر نقاشیان به گفته خودش از سال ۶۶ در بخش خصوصی کار می کند و ارتباطی با نهادهای امنیتی نداشته، چطور و در چه جایگاهی در سال ۶۸ از کسانی که مدعی شده امام را ترور کرده اند، بازجویی کرده است؟
این یکی از همان تناقض هایی است که ادعاهای اخیر وی را سوال برانگیز می کند.
رضا گلپور در کتاب شنود اشباح به نقل از علی فلاحیان، وزیر اسبق اطلاعات درباره نقاشیان اینگونه نوشته است: «بعد هم در کارهاى اقتصادى افتاد. در لندن، سر قضایایی که بماند دستگیر شد و بعد از آزادى و برگشت به ایران، پرونده هاى مالى و بدهکارى و اینها داشت. حدود سال ۷۵ - ۷۴ هم ممنوعالخروج شد. آقاى نیازى پیگیر بحثهاى او بود تا نهایتاُ ممنوعالخروجى اش را لغو کرد.»
هم اکنون نیز برخی ها معتقدند که دلیل طرح این ادعاهای جنجالی توسط نقاشیان تلاش برای قرار گرفتن در یک حاشیه امن بابت برخی فعالیت های او خصوصا در زمینه اقتصادی است.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
مگه امام جای کسی رااشعال کرده بود؟
مگه امام کسی یاکسانی رااعدام کرده بود؟
کاش امام بود !