بامداد دوم شهریور ماه حکم قصاص ۵ زندانی محکوم به قصاص که در پروندههای جداگانه مرتکب قتل شده بودند توسط اولیای دم مقتولان در زندان رجایی شهر به اجرا درآمد.
با تلاش مسؤولین زندان و فعالین عرصه صلح و سازش قتل ۳محکوم به قصاص دیگر از اولیای دم فرصت گرفتند تا خواستههای آنها را برای جلب رضایت تامین کنند. در میان محکومین به قصاص تلاش برای نجات جوان بازیگر و عضو نیاد نخبگان کشور توسط مسؤولین زندان بی نتیجه ماند.
بازیگر محکوم به قصاصی که به همراه ۷محکوم به قصاص دیگر به امید جلب رضایت اولیای دم پای چوبه دار رفته بود، در آخرین سکانس زندگی با اجرای حکم قصاص به چوبه دار سپرده شد.
«علیرضا»، بازیگر تیزرهای تبلیغاتی، عضو بنیاد نخبگان و نویسنده چند کتاب که همسر نامزد سابق خود را به قتل رسانده بود نتوانست رضایت اولیای دم مقتول را جلب کند و نهایتا اجرای حکم قصاص نقطه پایان زندگی او را با آویخته شدن به چوبهدار ترسیم کرد.
این جوان محکوم به قصاص ۲۶ بهمنماه ۱۳۹۵ به همراه نامزد سابق خود نقشه قتل همسر او را طراحی و اجرا کردند. نامزد سابق علیرضا پس از ۱۵ سال او را از طریق اینستاگرام پیدا کرد و با او قرار ملاقات گذاشت. این قرار ملاقات درحالی بود که هر دو نفر آنها متاهل بوده و از زندگی فعلی خود ناراضی بودند. علیرضا و نامزد سابقش طی یک برنامه از پیش تعیین شده مقتول را به بزرگراه آزادگان کشیده و نقشه قتل او را اجرا کردند.
تلاش خانواده علیرضا و فعالین صلح و سازش قتل و همچنین مسؤولین زندان رجایی شهر برای جلب رضایت اولیای دم بینتیجه ماند و این جوان پس از ۶ سال حبس توسط اولیای دم قصاص شد.
دومین کسی که با اجرای حکم قصاص توسط اولیای دم به چوبه دار آویخته شد جوانی بود که برادر و پدر خود را به قتل رسانده بود. پرونده این قتل زمانی برملا شد که دوم آذرماه سال ۱۳۹۱ زنی ۲۰ ساله به کلانتری ۱۷ پرند مراجعه کرد و خبر از جنایت همسرش داد.
این زن به ماموران گفت: «همسرم ۶مهر ماه ۹۱ برادر خود را در منزل پدریش واقع در شهرک پردیس با خوراندن قرص خواب در شیرینی ابتدا مسموم و سپس با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند».
او سپس به پلیس گفت: «همسرم پس از قتل جسد برادرش را در چمدان گذاشته و در ساحل دریا در محمودآباد دفن کرد».
زن جوان پس از دستگیری شوهرش از قتل دیگری پرده برداشت و جریان قتل پدر شوهرش را نیز به پلیس اطلاع داد. این زن تازه عروس به پلیس گفت: ۳۰ آبان در خانه با همسرم درگیر شدم. «مجید» مرا تهدید کرد و گفت که من برادر و پدرم را به قتل رساندهام و تو را نیز خواهم کشت.
پس از باز جوییهای تخصصی پلیس علی رقم آنکه مجید در ابتدا ارتکاب قتلها را انکار میکرد؛ اما سرانجام هنگامیکه با ادله غیر قابل انکار کارآگاهان پلیس مواجه شد به ناچار به قتل برادر و پدرش اعتراف کرد. او قتل برادرش را به دلایل ناموسی و قتل پدرش را به دلیل آنکه مادرش را به قتل رسانده بود عنوان کرد. او در اعترافات خود عنوان کرد پدرش را با خوراندن مقدار زیادی داروی خواب آور طوری به قتل رساند که همه فکر می کردند او خودکشی کرده است. مجید همچنان ارتکاب به قتل برادرش را نیز همانگونه که همسرش برای پلیس بازگو کرده بود پذیرفت و سرانجام توسط اولیای دم مقتول در بامداد چهارشنبه قصاص شد.
سومین محکوم به قصاصی که با اجرای حکم قصاص به دار آویخته شد سارقی بود که با بی رحمی طعمه خود را به قتل رساند و جسد او را مثله و به سطل زبالهای در خیابان مقداد انداخت.
این سارق طی یک تصادف ساختگی مرد جواهرفروشی را ۲۷ بهمنماه سال ۱۳۹۵به دام انداخت و پس از به قتل رساندن او و سرقت اموالش او را به شکل فجیعی به قتل رساند. این سارق قاتل با ردیابیهای تخصصی پلیس به دام افتاد و پس از دستگیری جزییات جنایت خونین خود ر ا در بازجویی ها بازگو کرد. سارق قاتل سومین محکوم به قصاصی بود که حکم او توسط اولیای دم مقتول با طناب دار اجرا شد.
چهارمین محکوم به قصاص مرد جوانبی بود که ۱۵ آبانماه سال ۸۹ همسرش را به دلیل اختلافات خانوادگی به قتل رساند. با تحقیقات پلیس آگاهی خیلی زود پرده از راز این جنایت برداشته شد. اولیای دم مقتول پس از ۱۲ سال با پرداخت ما به التفاوت دیه درزندان رجایی شهر پای چوبه دار رفتند و حکم قصاص قاتل دختر خود را اجرا کردند.
دوم مهرماه سال ۱۳۹۴ مردی با مراجعه به کلانتری ۱۱۶ مولوی خبر از قتل پسر ۲۴ سالهاش داد. او به پلیس گفت: پسرم به نام «محسن» در خیابان ری، روبروی پارک کوثر طی یک درگیری با چند جوان، بر اثر ضربات قمه و چاقو به شدت مجروح و به بیمارستان منتقل شد، اما به دلیل شدت جراحات در بیمارستان فوت شد. .
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمـد و به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه ۲ تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با مراجعه به محل درگیری به تحقیق از شاهدان صحنه درگیری پرداختند؛ تعدادی از اهالی و کسبه محل در اظهارات خود عنوان کردند که جوانی قد بلند(مقتول) با چند جوان دیگر درگیر شده بود. این درگیری در حالی بود که دو طرف درگیری با شمشیر و قمه و چاقو ضرباتی را به هم زدند. طبق تحقیقات پلیس ۵نفر مقتول را با ضربات چاقو، قمه و شمشیر مجروح و از محل درگیری متواری شدند.
در ادامه پلیس با بررسی دوربینهای مدار بسته ۵ ضارب را که همگی با هم نسبت فامیلی داشتند را شناسایی و به محل سکونت آنها مراجعه کردند. متهمین در ابتدا خود را مخفی؛ اما در نهایت خود را به پلیس معرفی کردند. .
با تحقیقات تخصصی پلیس و بررسی دوربینهای مدار بسته منطقه «امام زاده یحیی» که نزاع در آن محدوده اتفاق افتاده بود، سجاد به عنوان ضارب اصلی و عامل مرگ مقتول معرفی و به دادگاه معرفی شد. دفاعیات سجاد در دادگاه برای تبرئه از قتل انتسابی بینتیجه ماند و این جوان پس از ۸ سال به امید بخشش اولیای دم پای چوبه دار رفت.
تلاش مسؤولین زندان رجاییشهر و فعالین صلح و سازش قتل برای نجات سجاد از چوبه دار بینتیجه ماند و اولیای دم مقتول در بامداد دوم شهریور ماه در زندان رجایی شهر حکم قصاص او را اجرا کردند.
۳ محکوم به قصاصی که موقتا نجات پیدا کردند
اولین محکومی که بامداد چهارشنبه پای چوبه دار حاضر شد جوانی به نام آرش بود. او ۱۲ سال پیش با اسید پاشی به روی دختر مورد علاقهاش باعث مرگ او شد. آرش که پس از خواستگاری با پاسخ منفی «لیلا»، دختر مورد علاقهاش مواجه شده بود، به بهانه آوردن غذای نذری با لیلا قرار گذاشت و با اسید پاشی به روی او مرگ دردناکی را برای او رقم زد. لیلا ۱۰ روز پس از اسید پاشی تسلیم مرگ شد. محکوم که خیلی زود دستگیر شده بود در تحقیقات مدعی شد: «لیلا» را به این دلیل کشتم چون به عشق من جواب «نه» گفت. نمیخواستم دست هیچ مرد دیگری را در دست او ببینم.
آرش که پس از ۱۲ سال برای اجرای حکم قصاص پای چوبهدار حاضر شده بود، باتوجه به اینکه اولیای دم مقتول برای اجرای حکم قصاص در زندان حضور پیدا نکردند، اولین کسی بود که به عنوان نجات یافته به بند بازگشت.
دومین نجات یافته جوانی به نام «شاهین» بود که ۹ سال پیش به دلایل ناموسی در یک ساختمان نیمه ساز، بنگاهدار جوانی را به قتل رسانده بود. شاهین با تلاش مسؤولین زندان و فعالین صلح و سازش قتل فرصت ۳ماهه برای تامین دیه درخواستی اولیای دم گرفت.
سومین و آخرین نجات یافته از چوبه دار دوم شهریورماه جوانی بود که ۲۸ آبان سال ۱۳۹۳، طی یک درگیری به برای سرقت مواد مخدر دست به جنایت زد. این جوان که به عنوان سومین نجات یافته از میان ۸ محکومی که قرار بود با طناب دار حکم قصاص او اجرا شود، موفق شد از اولیای دم فرصت برای تامین خواستههای آنها بگیرد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟