آموس هارل روزنامه اسرائیلی هاآرتص نوشت: تعیین مرز دریایی با لبنان تنها موضوعی نیست که بنیامین نتانیاهو در این هفته از جناح راست به دولت ضربه زد. در روزهای اخیر با انتشار گزارشهایی از قصد دولت بایدن برای پیوستن به توافق هستهای جدید با ایران، وحشت اسرائیل را فراگرفت. روز پنجشنبه، وزیر دفاع بنی گانتز به همراه ایال هولاتا، مشاور امنیت ملی، به واشنگتن رفت. نخست وزیر، نخست وزیر علی البدل، وزیر دفاع و رهبر اپوزیسیون همه حرف از اشتباه واشنگتن در احیای برجام زده و معتقد بودند این توافق به اندازه کافی برنامه هستهای تهران را محدود نمیکند در حالیکه تحریمها برداشته شده و دهها میلیارد دلار به اقتصاد ایران سرازیر میشود.
در ادامه این مطلب آمده است: اما در این داستان تنها یک اسرائیلی دستاورد سیاسی خواهد داشت - بنیامین نتانیاهو. او قادر خواهد بود به جانشینان خود حمله و استدلال کند که آنها ضعیف هستند و عواقبی را که این توافق برای امنیت اسرائیل به همراه خواهد داشت نادیده میگیرند. تعداد کمی از رأی دهندگان به احتمال زیاد به اندازه کافی فهیم هستند که حقایق سالهای اخیر را در نظر بگیرند. همانطور که سرلشکر آموس گیلاد در این هفته اظهار داشت، نتانیاهو با درگیری با باراک اوباما در سال ۲۰۱۵ و تلاش برای تغییر نظر کنگره علیه رئیس جمهور با هدف خنثی کردن توافق اولیه، مرتکب خطای فاحشی شد. نتانیاهو سه سال بعد با متقاعد کردن دونالد ترامپ به خروج از توافق، اشتباه دوم را مرتکب شد.
از نظر استراتژیک، «فشار حداکثری» ترامپ به کلی شکست خورد. علیرغم شکستهای اقتصادی که تهران در بحبوحه تحریمهای مجدد متحمل شد، ایران تسلیم نشده و تهران نقض توافق را در سال ۲۰۲۰ آغاز کرد و اکنون بیش از هر زمان دیگری به دستیابی به تواناییهای ساخت بمب نزدیک شده است. پیامهای ارسالی از اسرائیل در این هفته جزئیات چندانی نداشت. در نگاه اول، ظاهراً موضع دولت نتانیاهو در این مورد را تکرار کردند.
حقیقت این است که اعلامیههای رسمی منعکس کننده طیف کامل نظرات کارشناسان و رهبران سیاسی نیستند. یک بحث طولانی و اساسی هم در دولت و هم در بین مقامات دفاعی در جریان است. هیچ کس شیفته توافق جدید و ایرادات و خلأهای فراوان آن نیست. اجماع بر این است که اگر این توافق امضا شود، اسرائیل را در وضعیت بدتری نسبت به سال ۲۰۱۵ قرار خواهد داد.
با این حال، دیدگاههای مختلفی وجود دارد که میتوان آنها را به دو گروه تقسیم کرد. اولی معتقد است که این توافق برای اسرائیل بد است، بنابراین واشنگتن باید متقاعد شود که آن را قویتر کرده یا حداقل امضای آن را به تاخیر بیندازد. دومی امضا را شر کوچکتر میداند: در شرایط کنونی، بهتر است ایالات متحده توافق را امضا کند، پیشرفت ایران به سمت بمب را متوقف کند و سپس منتظر اشتباه تهران باشد. در این میان، اسرائیل میتواند قابلیتهای تهاجمی خود را که به گفته دولت کنونی در دوران نتانیاهو کاملاً مورد غفلت قرار گرفته، تجدید کند.
اتفاق نظر در دولت نتانیاهو وجود نداشت
در زمان نتانیاهو اجماع گسترده وجود نداشت. همانطور که مشخص است، کارشناسان به شدت مخالف تمایل نخست وزیر برای حمله به سایتهای هستهای ایران بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ بودند. بعداً ارتش ادعاهای نتانیاهو مبنی بر نقض توافق توسط ایران را رد کرد. گادی آیزنکوت، فرمانده نظامی وقت اسرائیل، در سال ۲۰۱۷ به هاآرتص گفت که هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد تهران از تعهدات خود سرپیچی کرده است. این موضوع خشم نتانیاهو را برانگیخت، به ویژه هنگامی که نیویورک تایمز این بیانیه معتبر را در سرمقاله خود نقل کرد. در سال ۲۰۲۱، زمانی که دولت بایدن قصد از سرگیری مذاکرات با ایرانیها را داشت، نتانیاهو مقامات اسرائیلی را از گفتگو درباره پیامدهای این تصمیم با آمریکاییها منع کرد.
تفاوت بین نتانیاهو و یایر لاپید این است که نخست وزیر کنونی ظاهراً بیهودگی تلاش برای متقاعد کردن آمریکاییها برای عدم امضا را تشخیص میدهد - به علاوه، او از رویارویی تند با جو بایدن اجتناب میکند. همچنین موضع متحدان جدید اسرائیل در خلیج فارس جالب توجه است. این بار، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به طور علنی مخالف این توافق نیستند - ظاهرا آنها آن را به عنوان یک عمل انجام شده میپذیرند. گانتز رسماً به جیک سالیوان مشاور امنیت ملی ایالات متحده اعتراض خواهد کرد. در عمل، مقامات دفاعی اسرائیل در حال آماده شدن برای بحث در مورد غرامت نظامی سخاوتمندانهای هستند که اسرائیل از واشنگتن انتظار دارد.
توافق با ایران هنوز امضا نشده و این احتمال وجود دارد که موانعی پیش بیاید. اما تأثیر اسرائیل بر توافق احتمالاً ناچیز خواهد بود. دولت سیاست روشن و منسجمی در قبال موضع آمریکا ندارد و اعلامیههای مختلف و بازدیدهای فوری واقعیت را تغییر نخواهد داد؛ بنابراین لاپید، تنها کمی بیشتر از دو ماه قبل از انتخابات، شرایط سیاسی خوبی ندارد. توافق هستهای در حال ظهور، تنشها در لبنان، بحران مسکن، افزایش هزینههای زندگی و اعتصاب معلمان در آینده -این ترکیبی کشنده برای هر رهبری است، قطعا برای نخست وزیر موقت که رهبری یک حزب چپ میانه را بر عهده دارد، این تاثیر مرگآور بدتر هم خواهد بود.
هنوز پاسخی از سوی ارتش ارائه نشده
بیش از یک هفته پس از حادثه شلیک خودی به گروهبان ناتان فیتوسی در منطقه بین دیوار جدایی کرانه باختری و خط سبز و کشته شدن او میگذرد، اما ارتش به حقیقت نزدیک نشده است. ارتش اسرائیل گزارشی را تهیه و پلیس نظامی تحقیقات خود را آغاز کرده است. سربازی که تیراندازی کرد، از گردان نهشون در تیپ پیاده کفر، شهادت داد که دوستش برای دعا به میان بوتهها رفته بود (انحراف عجیب از قوانین). طبق شهادت، هنگامی که فیتوسی به سمت موقعیت برگشت، سرباز او را با تروریستها اشتباه گرفته و تیراندازی کرد و او را کشت. او گفت همچنین قبل از تیراندازی به فیتوسی، روش صحیح دستگیری از جمله فریاد ایست و تیراندازی هوایی را انجام داده است.
در زمان حادثه فقط دو سرباز در محل حضور داشتند و تا آنجا که مشخص است دوربینهای امنیتی از آن فیلمبرداری نکرده اند. تیرانداز بر داستان خود اصرار دارد. اما آیا اتفاق دیگری افتاده است؟ آیا سربازی که تیراندازی کرد، خواب بوده و با وحشت از خواب بیدار شده؟ آیا با تفنگ بازی میکرده یا سوء تفاهم پیش آمده بود؟ سربازی که تیراندازی کرد همه اینها را انکار میکند و بازرسان هیچ راه واقعی برای دانستن آن ندارند.
شباهتهایی با تیراندازی غم انگیز قبلی در ژانویه وجود دارد که در آن دو فرمانده گروهان از واحد کماندویی اغوز توسط افسر دیگری از این واحد کشته شدند.
در ماه مارس، ارتش چندین گردان را در امتداد خط بین اسرائیل و کرانه باختری مستقر کرد تا از شکافهای دیوار جدایی محافظت کرده و به جریان ورودی کارگران فلسطینی پایان دهد که سالها به طور غیرقانونی برای کار در اسرائیل از آنجا عبور میکردند. موج ترور که در آن ۲۰ اسرائیلی کشته شدند، تغییر سریع سیاست و مهر و موم کردن سوراخها را ضروری کرد.
از آن زمان به بعد، حوادث متعددی رخ داده است که در آن سربازان فلسطینی را مجروح کرده یا حتی به قتل رسانده اند. این حوادث در کنار افزایش تعداد فلسطینیهایی است که توسط سربازان در سراسر کرانه باختری کشته میشوند، حتی آنهایی که در خشونت شرکت نکردهاند.
در اسرائیل، تنها در موارد نادر علیه این تیراندازان، اقدامی انجام میشود و تنها بخش کوچکی از پروندهها به دادگاه میرسد. ملایمت فرماندهی ارشد را میتوان به مجوز آتش بدون محدودیت تفسیر کرد. در این میان، افشای اطلاعات فراوان از تحقیقات در مورد حادثه قبلی، ارتش را خشمگین کرده است. دو وکیل ارتش در نامهای در هفته جاری از دادستان کل ارتش درخواست کردند که تحقیقات جنایی را در مورد افسرانی که به گفته آنها یافتههای تحقیقات را افشا کرده اند، آغاز کند. به نظر آنها، "گزارشهای منتشر شده نقض فاحش محرمانه بودن گزارشهای نظامی" طبق قانون است.
آنها نوشتند، قرار است جلسه بازنگری ابزار اصلی ارتش در نتیجهگیری و اصلاح نقصها باشد، بنابراین استفاده از هر چیزی که در جلسه بازنگری گفته میشود برای تحقیقات جنایی ممنوع است. وی افزود: با توجه به تجربیات ما در همراهی با مظنونان و متهمان در مواردی از این دست، با کمال تأسف میتوان گفت که انتشار یافتههای گزارشها و عدم پاسخ مناسب حقوقی باعث شده است که بسیاری از شرکتکنندگان در جلسات صحبت نکنند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟