*ریشه ناآرامیهای اخیر عراق چیست؟
ریشه مشکلات عراق به انتخابات اخیر پارلمانی که ۱۰ ماه پیش برگزار شد، برمیگردد. در این انتخابات جریان صدر با ۷۳ کرسی تقریبا بزرگترین گروه انتخاباتی بودند که پیروز میدان شدند. مقتدی صدر پس از این پیروزی طرح جدیدی از اکثریت ملی مطرح کرد که این برخلاف عرف ۲۰ ساله گذشته عراق بود. صدر بدون تفاهم با بقیه گروههای شیعه با سنیها و کردها متحد شد. همه احزاب شیعه از جمله گروه موسوم «چهارچوب هماهنگی» با این طرح مخالفت کردند. چراکه نخست وزیری در عراق به صورت طائفهگری تقسیم شده است. (به صورت عرفی نه قانونی) پس در نتیجه رئیس جمهور باید کُرد باشد نخست وزیر شیعه و رئیس پارلمان سنی باشد (تقریبا همین وضعیتی که در لبنان هست).
صدر با این ائتلاف ۳ گانه با کُردها و سنیها می خواست نخست وزیر مورد نظر خود را معرفی کند. اما سایر گروهها شیعه از آن بیم داشتند که این کار باعث ایجاد این تلقی در آینده بشود که گروهها بتوانند نسختوزیر غیر شیعه هم معرفی کنند و شیعهها همان یک امتیاز نخست وزیری هم که دارند از دست می دهند. حرف گروههای شیعه این بود که اگر بقیه رؤسا قبول کنند که رئیس مجلس غیر سنی شود و رئیس جمهور غیر کردی شود، بحثی نیست اما با توجه به اینکه کُردها و سنیها پایبند هستند به اینکه رئیس مجلس سنی باشد و رئیس جمهور باید کُرد باشد درست نیست اینگونه حق شیعیان را پایمال کنیم. ولی ایشان مصر بود و ده ماه نیز طول کشید تا جلسه تشکیل شود و رئیس جمهور و نخست وزیر معرفی شوند. اما دادگاه فدرال فتوای قضایی داد که برای انتخاب رئیس جمهوری و نخست وزیر باید دو سوم نمایندگان در مجلس حضور داشته باشند. یعنی ۲۲۰ نماینده باید حاضر باشند. با توجه به اینکه تعداد نمایندگان جریان صدر کمتر از این آمار بود آنان نیازمند این بودند که نمایندگان شورای هماهنگی در جلسه شرکت کنند تا بتوانند رئیس جمهور و نخست وزیر را انتخاب کنند.
آقای صدر تقریبا ۱۰ ماه تلاش کرد ولی موفق نشد و با توجه به اینکه نتوانست این کار را انجام دهد دستور داد نمایندگانش که ۷۳ نفر بودند استعفا بدهند. طبق قانون انتخابات عراق کسی که استعفا می دهد نفر دوم به جایش می آید. نفر دومها تا آمدند اکثریت نصیب چهارچوب هماهنگ شد یعنی گروه آقای مالکی و دیگران. ایشان از این حرکت ناراحت شدند. این در حالی بود که نمایندگان بالا میآمدند و قسم یاد میکردند و نماینده شدند و آقای صدر هیچ نقش و حضوری در پارلمان نداشت. ایشان ظاهرا از اینکه بیرون آمده پشیمان شده است. لذا به محض اینکه میخواستند جلسه پارلمان تشکیل دهند و نخست وزیر و رئیس جمهور را انتخاب کنند تظاهرات کرده و به دوستانش دستور دادند که به سمت پارلمان بروند و اعتصاب کنند.
در این تظاهرات شعارهایی علیه این احزاب و حتی علیه ایران داده می شد چرا که این احزاب اکثرا طرفدار ایران هستند. آقای صدر برخوردهایش را مرحله بندی کرده بود. از جمله اقداماتی نظیر برگزاری نماز جمعه در کنار پارلمان و اعتصابها و شبهای شعر و چادر زدن و...آنان همچنی دو هفته در محوطه پارلمان تحصن کردند تا اینکه یک توافقی صورت بگیرد. ولی توافقی صورت نگرفت و هرچه نخست وزیر و احزاب و گروههای مختلف سنی و کُرد تلاش کردند ایشان را به گفت و گو متقاعد کنند ایشان راضی نمی شد و از دادگاه درخواست کرد که پارلمان را منحل کند ولی دادگاه این کار را غیرقانونی دانست چراکه طبق قانون اساسی، فقط خود پارلمان است که میتواند خودش را منحل کند پس باید جلسهای تشکیل شود و پارلمان خودش، را منحل کند و دولتی تشکیل دهند که بتواند انتخابات مجدد برگزار کند. صدر در ادامه علیه رؤسای سه قوه شکایت کرد که اینها اجازه نمی دهند پارلمان منحل شود و قرار بود به این شکواییه روز سه شنبه در دادگاه رسیدگی شود اما دادگاه به دلیل تظاهرات و آشوب به تعویق افتاد. حال باید ببینیم دادگاه چه نظری خواهد داشت.
*با توجه به فضایی که در عراق حاکم شده نتیجه دادگاه را چطور استباط می کنید؟
به نظر من، نتیجه دادگاه درخواست مقتدی صدر را قبول نمیکند. به دلیل اینکه این درخواست غیر قانونی است. به نظر من خود صد رهم این را به خوبی میدانست چرا که ایشان۷۲ ساعت فرصت داده بود که دادگاه پارلمان را منحل کند اما قبل از اینکه دیروز دادگاه نظر نهایی خود ارائه بدهد آشوب شروع شد و اعتصاب کنندهها از پارلمان به سمت نخست وزیری و کاخ ریاست جمهوری و خانههای مسئولین در منطقه سبز حرکت کردند و آشوبی همه جانبه رخ داد. همچنین طرفداران آقای صدر حمله کردند و گروههای گردان السلام که وابسته به آقای صدر بودند از سامرا به سمت بغداد آمدند.
* آینده سیاسی صدر و جریان صدر را چطور تحلیل می کنید؟
ایشان برای نهمین بار بود که کنارهگیری می کرد و دوباره برمی گشت. طی این ۲۰ سال مداوما کنارهگیری می کند و برمی گردد. تقریبا بعد از اینکه خونریزی شد و فشار بین المللی آوردند و مرجعیت نظر منفی نسبت به این تحرکات داشت و همچنین حرکتی که آیت الله حائری انجام داد تیر خلاص به آقای صدر بود. به دلیل اینکه آقای حائری یک مرجع عراقی محسوب می شود و مورد حمایت پدر آقای مقتدی صدر بود. آقای حائری دو روز قبل از این آشوب از مرجعیت اعلام کناره گیری کرد و از طرفداران و مقلدینش خواست که تقلیدشان از آیت الله خامنهای باشد و تحرکات آقای مقتدی صدر را نامشروع خواند که این یک ضربه بزرگی برای مقتدی صدر بود. صدر نیز همان روز بعد از سیاست کناره گیری کرد اما به طرفدارانش دستور نداد از منطقه سبز خارج شوند. سخنرانی روز بعد ایشان و اینکه به طرفدارانش گفت فقط ۶۰ دقیقه فرصت دارند تا محل را ترک کنند نشان می دهد فشارهای زیادی برروی آقای مقتدا صدر است.
*فشارهای که اشاره کردید از جانب چه گروه یا چه افرادی بود که صدر مجبور شد تن به این خواسته بدهد؟
شاید چند علت داشته باشد؛ یکی از علتها همین کناره گیری آقای سید کاظم حائری است که در پایگاه آقای مقتدی صدر خلل ایجاد کرد چون مقلدین آقای حائری در عراق زیاد هستند. دومین علت این بود که مرجعیت نجف یک پیامی مخفی داده بودند که باید به این وضعیت پایان داده شود وگرنه بیانیه صادر خواهند کرد. به دلیل اینکه اگر مرجعیت بیانیه صادر می کرد وضعیت عراق به نفع گروههای مخالف صدر می شد چون مرجعیت اکثریت مطلق است و عراقیها و شیعیان عراق را در اختیار دارد. علت سوم محکومیتهای بین المللی بود. به دلیل اینکه وقتی ایشان شروع به اعتراض و اعتصاب کرد خیلی از کشورهای دنیا از ایشان پشتیبانی کردند اما وقتی درگیریهای این چنینی شد و به کاخ ریاست جمهوری و نخست وزیری حمله شد تقریبا این تاییدیهها پایان یافت و برعکس شد و محکومیت علیه ایشان صادر شد.
نکته بعدی که خیلی مهم است، وقتی ایشان به مراکز حشدشعبی و مقاومت حمله می کند آنها عکس العملی نشان ندادند و مناطقشان را خالی کردند. لذا ایشان دیگر در معذورات افتاد و طرف مقابل مردم شدند و هیچ نیروی مسلحی جز گروه گردان ویژه در منطقه سبز مقابل وی ایستادگی نکرد و مردم دیدند که اینها فقط دارند آدم می کشند و آشوب می کنند که اصلا به نفع ایشان نبود. به دلیل اینکه فتنه همیشه به دو طرف نیاز دارد ولی این آشوب طرف دومی پیدا نکرد و ظاهرا دوستان حشدشعبی و گروههای مقاومت دستور داشتند که در برابر ایشان مقاومت نکنند و دفاترشان را خالی کنند و اینها هم به دفاتر خالی آنها حمله کردند و آنجاها را آتش زدند و از طرف مقابل هیچ مقاومتی نشد که همین سناریو برای آنها خیلی گران تمام شد.
به دلیل اینکه آنها تلاش می کردند یک درگیری خونی با گروههای مقاومت و حشدشعبی انجام شود ولی در همان روز درگیری شدید گروههای آقای صدر، آقای فالح الفیاض مسئول حشدشعبی در موصل بود و اعلام کرد در حال درگیری با گروههای داعش است. یعنی به گونهای صحبت کرد که انگار هیچ چیز در عراق صورت نگرفته و اینها هیچ ارزشی ندارند. این ضربه خیلی بزرگی برای صدر بود.
نکته دیگر بحث تلفات غیر نظامیان بود مخصوصا یک خانوادهای که در آپارتمانی در منطقه سبز بودند و زن و بچه بودند که کشته شدند و تصاویر خیلی بدی منتشر شد و فضای خیلی بدی علیه آقای صدر شکل گرفت. همه اینها عواملی بود که ایشان این پیام را بدهد که خیلی هم پیام تندی بود این پیام علیه گروه میلیشا بود. همچنین از حشد شعبی نیز تشکر کرد که درگیر نشدند و همینطور از مرجعیت تشکر و تاکید کرد به درخواست مرجعیت از سیاست کناره گیری کرده است. این سه نکته در پیام ایشان خیلی مهم بود.
*در صحبتهایتان اشاره کردید که پیامهای مخفیانه نجف به صدر باعث شد تا صدر چنین نشست مطبوعاتی داشته باشد آیا این پیام از جانب آیتالله سیستانی بود؟
بله مرجعیت عام عراق با آیت الله سیستانی است ولی این پیام هنوز به صورت رسمی تایید نشده است. ولی من فکر می کنم یکی از عوامل اصلی عقبنشینی صدر همین پیام باشد چون در غیر این صورت خیلی سخت بود که آقای صدر قبول و عقب نشینی کند.
* به نظر شما مقتدی صدر مجددا به سیاست برمی گردد؟
نمی شود آقای صدر را در سیاست عراق نادیده گرفت. بالاخره ایشان دو نکته را هم در داخل و هم در خارج ثابت کرد: یکی اینکه با یک کلمه میتواند کل عراق را بهم بریزد و با یک کلمه می تواند آرام کند. این خیلی حرف است و نمی توان به راحتی از آن عبور کرد. در عراق چنین شخصیتی را نداریم که انقدر مقتدر باشد و بتواند کل عراق را بهم بریزد یا بتواند کل عراق را آرام کند آن هم با یک کلمه. این جایگاهی است که ایشان در دل مردم عراق دارد و باید بپذیریم بالاخره پایگاه ایشان بین مردم عراق عظیم است. لذا در هر تحرکی در عراق و در هر راه حلی باید ایشان را در نظر بگیرند چه در پارلمان باشد یا نباشد. ایشان باید مورد توجه قرار بگیرد و باید رضایت ایشان جلب شود. بخاطر اینکه ایشان میتواند سیستم را بهم بریزد.
به نظر من، هر راه حلی در عراق باید رضایت ایشان را داشته باشند و باید با ایشان وارد مذاکره شوند. در حال حاضر احتمالا گروههای سیاسی می نشینند و توافقاتی انجام می دهند و بعد در پارلمان رئیس جمهور و نخست وزیر انتخاب می کنند تا دولت تشکیل شود. این اکثریتی که الان در پارلمان حضور دارند اکثریتی هستند که به نفع چهارچوب هماهنگی و گروه آقای مالکی و مقاومت هستند و طرفداران حشد شعبی که در پارلمان اکثریت را دارند و می توانند به راحتی دولت تشکیل دهند. به نظر من، اگر صدر و خواستههای او را نادیده بگیرند مشکل جدی پیش می آید.
* مهمترین خواسته های صدر چیست؟
ایشان سه چیز می خواهد: اول، پارلمان منحل شود و باید انتخابات برگزار شود. دوم، دولت موقت تشکیل شود که مورد حمایت خودش هم باشد. سوم، ایشان مایل است آقای کاظمی بماند یا یک نفر باشد که مورد رضایت خودش است.
*به غیر از کاظمی چه کسی به تفکرات ایشان نزدیک است ؟
بعضی از رسانهها می گویند آقای اسعد العیدانی که الان استاندار بصره است. اگر ایشان انتخاب شود و مورد حمایت همه واقع شود من فکر می کنم یک دولت موقت به مدت ۱ سال تشکیل شود.
*دلیل اصلی که آیت الله سیستانی سکوت کرد چیست؟
آقای سیستانی وارد مسائل سیاسی نمی شود و به مسائل سیاسی خیلی علاقه مند نیست. اما ثابت کرد در شرایط حساس مرجعیت وارد میدان می شود مثل ورود داعش، صدور فتوا و مسائل دیگر و آشوبهایی که در عراق طی این ۲۰ سال شد. بالاخره در نقاط حساس یک رهنمودهایی ارائه می دهند اما با توجه به اینکه مرجعیت خیلی مردم و سیاست مداران را نصیحت کرده و کسی هم به حرفهای آنها گوش نداده درهای خانهشان را بستند و می گویند ما دیگر کاری به شما نداریم اما باز هم در شرایط حساس وارد می شوند. نظر من، اگر آقای صدر این بیانیه را صادر نمی کرد به احتمال زیاد مرجعیت از طریق نماز جمعه کربلا نظر می داد به دلیل اینکه اقای سیستانی مواضع خود را آنجا اعلام می کند.
*زمانی که اقای حائری استعفا داد، مقتدی صدر در بیانیه خود به ایشان اشاره کرده و گفته که شما به خواسته خودتان کناره گیری نکردید. به نظر شما دلیل اصلی استعفا چه بود؟
ایشان کسالت جدی دارند و یک سنت جدیدی راه انداختند که خیلی خوب است و مورد تایید خیلیها قرار گرفته است که تا آخر عمر مسئولیت نگیرد چون مرجعیت مراجعه کننده دارد و باید شخصی باشد که بر روی مسائل رسیدگی و نظارت کند که طبیعتا سلامت بدنی هم لازم است که ایشان دیگر این سلامتی را نداشت. ولی همین که وصیت کرده تا طرفدارانش به سمت آیت الله خامنهای بروند نکته مهمی بود و خلائی ایجاد نکرده است و همزمان انتقاد جدی از مقتدی کرد و گفت تو بر خلاف وصیت نامه پدرت داری عمل می کنی و این حرکات ناشایسته است و مورد قبول خدا، دین، اسلام و مذهب نیست که این ضربه معنوی بزرگی به او وارد کرد و دیدیم که بعد از چند ساعت آقای صدر اعلام کناره گیری کرد. البته قبل از اعلام کناره گیری پاسخی به آقای حائری داد و گفت من ادعای رهبریت ندارم و من فقط یک همشهری عراقی هستم که دارم علیه فساد و انحرافات سیاسی امر به معروف و نهی از منکر می کنم یعنی ایشان هم پاسخی به آقای حائری داد اما ظاهرا فایده نداشت و نتوانست تحمل کند و ظاهرا فشارهای داخلی زیاد بود که ایشان اعلام کناره گیری کرد و خیلیها پیش بینی می کنند این کناره گیری چندان طول نمی کشد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟