از سالها پیش برخی کارشناسان هشدار داده بودند که ونزوئلایی شدن در کمین اقتصاد ایران است. گرچه اخیرا برخی مدعی شدهاند که این پیشبینی به قوع پیوسته و اقتصاد ما ونزوئلایی شده است! سیامک قاسمی با استناد به افزایش نرخ تورم در خردادماه، گفته بود:«در حالی که نرخ تورم ماهانه ایرانی به ۱۲درصد رسیده، ونزوئلا پس از عبور از ابرتورمی سنگین، به محدوده زیر سه درصد کاهش یافته است. الان این قدر که اقتصاد ایران ونزوئلایی است، خود ونزوئلا نیست.»
اما محمد خوشچهره، کارشناس اقتصادی، پیشبینی دیگری برای اقتصاد ایران دارد و آن تکرار فاجعه اقتصادی آرژانتین است. فاجعهای که فقط به حوزه اقتصاد محدود نماند و به شورشها و بحرانهای گسترده سیاسی اجتماعی هم منجر شد.خوش چهره کارشناس اقتصادی در گفت و گو با خبرآنلاین گفته است: « ینکه جامعه در حال حرکت به سمت دوطبقه شدن است اتفاقاً مطلوب برخی جریانهای سیاسی است که اغراض سیاسی خاص دارند و فرایندهای اقتصادی نیز در خدمت این ماجرا قرار دارد. برخی فکر میکنند با دوطبقه شدن جامعه اوضاع بهبود مییابد. معتقدند مردم هر چه فقیرتر باشند در اختیارترند. و اگر سیرتر بشوند مطالبهگر خواهند شد!»
او گفته است که اگر به مساله توزیع درآمد توجه نشود، وضعیت فاجعهبار آرژانتین پیش میآید که رشد اقتصادی بالای ۱۲ درصد داشت اما در اوایل دهه ۲۰۰۰ با فروپاشی اقتصادی روبرو شد چراکه هشتاد درصد از مردم این کشور زیر خط فقر بودند و نرخ بیکاری نیز به حدود ۳۵ درصد رسیده بود... اینکه هشتاد میلیارد دلار درآمد داشتید اما شغل ایجاد نکردید و هنوز نرخ بیکاری بالاست...با افزایش مداوم ثروتمندان روبرو هستیم در حالی که تولید با بحران روبروست. مشکلات محیط زیستی بیداد میکند و اقتصاد با فساد و اختلاس و غیره دست به گریبان است.» به نظر میرسد که خوش چهره چندان هم بیراه نگفته است. ما و آرژانتین از جنبههای زیادی به ویژه در شکل حکمرانی به هم شباهت داریم پس بعید نیست اگر اقتصادمان هم سرانجامی شبیه پیدا کند!
اقتصاد آرژانتین طی دو دهه اخیر درگیر بحرانهای طویل المدتی بوده که به گفته یکی از روسای جمهورش بعید است به زودی از آن خلاصی پیدا کنند. این درحالی است که ۱۰۰ سال پیش، رشد اقتصادی آرژانتین از آمریکا سریعتر بود و درآمد سرانه در این کشور از آلمان و فرانسه بیشتر!
سوابق تاریخی نشان میدهد که در آرژانتین هم مانند ایران هر وقت بحران بحران تورم تشدید شده مردم به سمت خرید دلار و ارز روی آوردهاند. در همین ماه گذشته، تورم در این کشور به بالاترین حد در سه دهه اخیر رسید و بر اساس دادههای بانک مرکزی حدود ۱.۴ میلیون نفر در ماه جولای در بازار رسمی دلار خریدند که تقریباً نسبت به ماه ژوئن ۶۰ درصد افزایش یافته بود.
علی رغم محدودیت خرید دلار و مالیات ۷۵ درصدی آن اما ارزش پول این کشور آن قدر روند کاهشی داشته که باز هم برای بسیاری منطقی بود که پزو را با دلار در بانک و نه در بازار سیاه مبادله کنند. علت آن است که پزو در بازار موازی سقوط کرد و دلار را بهطور قابل توجهی حتی با محاسبه هزینههای اضافی گرانتر از نرخ رسمی ارز کرد. روز جمعه، یک دلار در بازار سیاه ۲۹۲ پزو قیمت داشت، در حالی که نرخ رسمی با مالیات برابر با ۲۵۳ پزو است.
از مدتها پیش بسیاری از کارشناسان اقتصادی در ایران هشدار داده بودند که سیاست دولت در حذف یارانه برخی کالاهای اساسی منجر به افزایش تورم، فقر و تعمیق شکاف اجتماعی خواهد شد. حذف یارانه آرد؛ روغن و برخی دیگر از کالاها از این جمله بود. مشابه این اتفاق در آرژانتین هم افتاد و بهمن ماه سال گذشته پیشبینی میشد که به دنبال توافق جدید آرژانتین و «صندوق بینالمللی پول»، ضمن حذف یارانههای دولتی، فقر و بحران ودوران سخت و ظاقت فرسای دیگری در انتظار مردم آرژانتین باشد.
اما چرا آرژانتینیها طی یک قرن تا این حد افول کردند؟ دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون در کتاب «چرا کشورها شکست میخورند» ادعا میکنند که آرژانتینیها در ایجاد نهادهایی که از دموکراسی و حکومت قانون در این کشور حفاظت کنند ناکام ماندهاند و به همین خاطر با مشکلاتی مانند کودتای سیاسی مواجه شدند. بخشی از بحرانهای اقتصادی این کشور نیز به خاطر همین ضعف نهادی است. برای مثال دولت آرژانتین هنگام بحران ارزی سال ۲۰۰۱ در این کشور به راحتی در سپردههای ارزی آرژانتینیها دست برد، اقدامی که امنیت سرمایه در این کشور را زیر سوال برد. اکونومیست مینویسد که نگاه کردن تجربه آرژانتین درس مهمی به همراه دارد و آن اینکه «دولت داری خوب» میتواند در موفقیت یا شکست یک کشور نقش تعیین کنندهای بازی کند.
در پی سقوط ارزش پول رایج ارژانتین در دو دهه گذشته، این کشور یک فاجعه اقتصادی را از سرگذرانده که هنوز هم از آن خلاص نشده است. تا جایی که مردمی که زمانی جزو طبقه متوسط بودند حالا نیازمند غذای خیریه ای شده بودند. این آشوب اقتصادی منجر به اعتراضات خشونتآمیز گسترده، درگیری میان شهروندان و پلیس، تخریب، غارت فروشگاهها، آتش سوزی و اعلام وضعیت اضطراری، شد که در زبان آرژانتینی به « cacerolazos» معروف است. رییسجمهور وقت، فرناندو دلا روآ در نتیجه این اعتراضات خشونتآمیز و برجای ماندن دست کم ۲۹ کشته از قدرت پایین کشیده شد و مردمی که دستمزدهایشان پرداخت نشده بود، حسابهای بانکیشان مسدود شده و نرخ بیکاریشان به ۲۰ درصد رسیده بود، بهای پیامدهای دو توهم بزرگ اقتصادی را پرداختند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟