هنوز یک هفته از کریخوانیهای «الهام علیاف»، رییس جمهوری باکو در سالروز تصرف «شوشی» نگذشته که در سخنرانی نهمین اجلاس سران سازمان کشورهای ترک، دوباره به لفاظی علیه ایران پرداخته است. «علیاف» در این اجلاس، آذریزبانهای کشورهای دیگر را «هموطن»های جدا افتاده از آذربایجان خوانده و گفته: «ما به تلاش خود ادامه خواهیم داد تا هموطنان ما که به سرنوشت تلخ از کشور آذربایجان جدا شدهاند، زبان و سنت و فرهنگ ما را حفظ کنند و به اندیشه آذربایجانیگری وفادار بمانند و هرگز با سرزمین تاریخی خود قطع رابطه نکنند».
رییس جمهوری باکو اما اولین مقام رسمی یک کشور همسایه نیست که مواضعی چنین افراطی علیه ملت ایران گرفته است. سخنان علیاف در اجلاس سمرقند، به نوعی تکرار مواضع «رجب طیب اردوغان» رییس جمهوری ترکیه در سال ۲۰۲۰ است. اردوغان در مراسم رژه نظامی نیروهای جمهوری باکو که به مناسبت اتمام اشغال منطقه قرهباغ کوهستانی توسط ارمنستان برگزار شد، شعری در رابطه با رود ارس خواند: «ما از شما جدا نمیشویم، ما را به زور از شما جدا کردهاند و بزودی ارس قدرت میگیرد».
مواضع جداییطلبانه «علی اف» امروز، تکرار مکررات متحدش در همسایگی غربی ایران است اما با یک تفاوت بزرگ؛ «محمد جواد ظریف» وزیر وقت امور خارجه ایران، در پاسخی به لفاظیهای اردوغان در باکو، در توییتر خود نوشت: «به اردوغان نگفته بودند شعری که به غلط در باکو خواند مربوط به جدایی قهری مناطق شمالی ارس از سرزمین مادریشان ایران است! آیا او نفهمید که علیه استقلال جمهوری آذربایجان سخن گفته است؟ هیچکس نمیتواند درباره آذربایجان عزیز ما صحبت کند».
دفاع از «ملت»، شاید سادهترین انتظاری است که در زمان توهین مقامات رسمی کشورهای دیگر میتوان از یک دیپلمات داشت. تعهد به کشور، صداقت در پیشبرد منافع ملی، وقتشناسی، فداکاری و سخت کوشی، سادهترین مجموعه از تعاریف یک دیپلمات ماهر و مفید است که شاید از آموزههای اولیه هر دانشکده باشد. اگر وقتی رییس جمهوری کشور همسایه، مردم کشور را «هموطنهای جدا افتادهاش» خوانده، مناسبترین زمان برای عرض اندام عالیترین مقام دیپلماسی کشور نیست، باید پرسید که آقای «امیرعبداللهیان» منتظر چه اتفاق دیگری است تا خودی نشان دهد؟
حالا، رییس جمهوری باکو در طول کمتر از یک هفته، در ۲ سخنرانی متوالی، ۲ طعنه به ایران زده است. سخنانی که در خوشبینانهترین حالت، اقتدار مرزی ایران را نشانه گرفته و از رزمایش نیروهای سپاه در ارس تا استقلال قومیتی در ایران را مورد هجمه قرار داده است. تبریک سالروز استقرار تکفیریها در قرهباغ توسط سفیر ایران در هفته گذشته و سکوت در مقابل توهینهای این هفته رییس دولت باکو اما تصویر خوبی از وزارت امور خارجه ایران بر جا نگذاشته است. این رفتار شاید در تاریخ ایران پس از انقلاب بیسابقه باشد. آیا سکوت بیمعنا در مقابل سخنان معنادار و جدایی طلبانه یک مقام رسمی از باکو حامل پیغامی دیپلماتیک است؟
هجمه دولت و رسانههای دولتی باکو علیه قومیتهای غربی ایران مساله پنهانی نیست. از سوی دیگر، آیتالله خامنهای، رهبری نظام نیز بارها به روشنی از حساسیت حاکمیت ایران در مورد مرزهای کشور سخن گفتهاند. دستبرد به مرزها در عصر رسانه اما فقط به یورش نظامی و حضور ارتشها در موقعیتهای خاص جغرافیایی محدود نیست. «هموطن» خواندن قومیتهای متعلق به کشوری دیگر مصداق واضح دستبردن به حدود مرزها است. هفته پیش بود که سخنان «جو بایدن» در مورد «آزادسازی» ایران، واکنش سریع «امیرعبداللهیان» را برانگیخت. به نظر میرسد لفاظیهای ماجراجویانه «علیاف» در ۷۰۰ کیلومتری تهران، به اندازه شیطنتهای کلامی رییس جمهوری آمریکا برای وزارت امور خارجه ایران اهمیت نداشته است.
وضعیت ایران و ادامه اعتراضات مردمی، بستر انتقاد را برای مقامات غربی مهیا کرده است. آنطور که پیدا است دولت باکو نیز با سوءاستفاده از این فضا، به دنبال افزایش تنشها با تهران است. پس از سخنان تهدیدآمیز علیاف در هفته گذشته و رفتار نامطلوب سفارت ایران در باکو، حالا زمان مناسبی است تا وزارت امور خارجه ایران با شکستن سکوت و واکنش به رفتار توهینآمیز باکو، در صدد جبران کمکاریها در مدیریت هجمههای رسانهای علیه ایران برآید.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟