از شروع اعتراضها به مرگ مهسا امینی و رفتار پلیس گشت ارشاد (امنیت اخلاقی) بیش از ۲.۵ ماه میگذرد. در این مدت و خصوصا با تداوم ناآرامیها رسانههای مستقل داخلی اجازه نداشتند و ندارند خبرها و تصاویر این تجمعها و اتفاقات مرتبط را بهصورت کامل پوشش بدهند. خبرنگاران داخلی و رسانههای مستقل نهتنها امکان و اجازهی انتشار خبرها و تصاویر را ندارند، بلکه تعدادی از آنان به دلیل عمل به وظیفهی شغلی خود زندانی و به جرمهایی متهم شدهاند. رویهای که در کشور ما غریب نیست و پیش از این در اعتراضهای سالهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸ نیز شاهدش بودهایم. خبرگزاریها و سایتهای دولتی اختیار عمل بیشتری دارند ولی روش کار، نوع اطلاعرسانی و خبرنویسی آنها به شکلی است که باعث میشود بر تعداد مخاطبان رسانههای خارجی اضافه شود و مردم اخبار را جای دیگری جستوجو کنند.
یکی از ویژگیهای اصلی رسانه در تمام دنیا، نشر اخبار، اطلاعات و موضوعات بر اساس رویکردها و سیاستهای اصلی سرمایهگذار و صاحب رسانه است، بنابراین رسانههای فارسیزبان خارجی و حتی بعضی کاربران شبکههای اجتماعی از فرصت نبود و جای خالی رسانههای داخلی بیشترین بهره را میبرند و خبرها را در راستای اهداف و رویکردهای سیاسی خود منعکس میکنند. این رسانهها از انتشار خبرها و مطالب تاییدنشده و حتی مغایر با واقعیت خودداری نمیکنند یا بهعمد بخشی از واقعیت را پوشش نمیدهند، بدتر آنکه توانستهاند با جلب اعتماد مردم، هدایت و جهتدهی اعتراضها و تجمعها را نیز به دست بگیرند.
پرسش این است که سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان با پیگیری چنین روشی به چه نتیجهی مثبتی رسیدهاند که آنرا ادامه میدهند؟ آیا گمان میکنند انتشار خبرها از طریق رسانههای داخلی باعث تداوم یا تشدید اعتراضها میشود یا به نظرشان وقتی مردم خبرها را از رسانههای داخلی بخوانند، واکنش متفاوتی خواهند داشت؟! که اینطور نخواهد بود. دولتها و حکومتها بیشتر کشورها ترجیح میدهند خبرها و تصاویر از مجرای خروجی داخلی و حتی با نظارت و ممیزی خودشان منتشر شود تا اینکه رسانههای دیگر انتشار خبرهای کشورشان را بهدست بگیرند.
در ادامه بازتاب دو جنبش و اعتراضهای مهم سالهای اخیر دنیا را بررسی میکنیم. اخبار و تصاویر تجمعهای اعتراضی در رسانههای همان کشورها (آمریکا و فرانسه) منتشر شد، بر خلاف تصور عموم می توان رد نظارت را بر نوع انتشار خبرها دید و دولتها توانستهاند از همین طریق بر اذهان عمومی و نظر مردم دربارهی اعتراضها اثر بگذارند.
جنبش «زندگی سیاهان مهم است» سال ۲۰۱۳ کلید خورد، پس از آنکه یک نوجوان ۱۷ سالهی سیاهپوست به قتل رسید و آلیشیا گرازا در پست فیسبوکی نوشت: زندگی ما مهم است. با گذشت زمان و پخش شدن این هشتگ، تعداد سیاهپوستانی که در شرایط مختلف به قتل میرسیدند و نیز خشونت پلیس علیه سیاهان، افزایش یافت. تا اینکه در پی انتشار فیلمی از قتل خونسردانه و بیرحمانهی جورج فلوید (۲۵ می ۲۰۲۰) بهدست پلیس، تظاهرات و تجمعهای اعتراضی در واشنگتن آغاز و به سراسر آمریکا کشیده شد.
تظاهرکنندگان و معترضان فقط سیاهپوستان نبودند و سفیدپوستان مخالف نژادپرستی و معتقد به برابری انسانی نیز به این جنایت اعتراض کردند. واکنش رسانههای آمریکایی چه بود؟
رسانههای دیداری، شنیداری، چاپی و دیجیتال آمریکا این تظاهرات و اعتراضها، شکلگیری جنبش، انتشار آن و سایر موارد مرتبط را پوشش میدادند؛ طبیعتا هر کدام بر اساس سیاستها و رویکردهای خود، تیترها، عکسها و متنهای متفاوتی داشتند اما اصل موضوع را انکار نمیکردند.
نیویورکتایمز ۵ نوامبر ۲۰۲۱ گزارشی درمورد ادامهی تظاهرات اعتراضی، کشته شدن شش نفر از معترضان و به آتش کشیده شدن یک ایستگاه پلیس، سه روز پس از آغاز اعتراضها نوشت. در این گزارش عکسی از صحنهی قتل فلوید منتشر و تاکید شده که او زمان بازداشت و در اختیار پلیس کشته شده است. این گزارش به اتفاقات و حوادث و خبرهای شهرهای مختلف آمریکا میپردازد و نظر ترامپ و شهردار مینهسوتا را هم اضافه میکند:
آشوبگری و خشونت، تنش را در کشور بالا میبرد.
معترضان آرام به تروریستهای محلی تبدیل شدهاند!
در همین گزارش به حضور نیروهای امنیت ملی در مینهسوتا به دلیل خطر شورش، اشاره و عکسی نیز از آن منتشر میشود.
واشنگتنپست یکی دیگر از روزنامههای قدیمی و معتبر آمریکا در کنار خبرهای تظاهرات و اعتراضها، گزارشهای تحلیلی از چگونگی شکلگیری و دوام آن نوشت. این روزنامه یک سال بعد در گزارشی تحلیلی، جنبههای مختلف جنبش را بررسی و آنرا با مخالفت مدنی سیاهپوستان در دهه ۱۹۶۰ مقایسه کرد. در این گزارش هم تفاوت میزان خشونت بین این دو جنبش نیز بررسی شده است.
سیانان ۲۳ جولای ۲۰۲۰ از تداوم اعتراضها پس از دو ماه در سراسر آمریکا خبر داد و در گزارش خود با تظاهرکنندگان شهرها و ایالتهای مختلف گفتوگو کرد و این جنبش را ملی خواند. معترضان نظرشان دربارهی رفتار پلیس، ادامهی تظاهرات و اعتصاب را گفته بودند.
حتی فاکسنیوز بهعنوان یک رسانهی حامی جمهوریخواهان نیز خبرهای تظاهرات و اعتراضها را منتشر میکرد و البته به دلیل رویکرد ویژهی خود، از نقد منصفانه و غیرمنصفانه نیز کوتاهی نکرد. مثلا کارشناسان مهمان این رسانه در یکی از گزارشها مدعی شدند وضع سیاهان پس از جنبش بدتر شده است و جنبش «زندگی سیاهان مهم است» به افزایش آمار قتلها در سال ۲۰۲۰ توجه ندارد و...
رسانههای آمریکایی از نقد و تحلیل رفتار پلیس ابایی نداشتهاند. مثلا والاستریت جورنال در مقالههایی رفتار خشونتآمیز و نژادپرستانهی پلیس را نقد میکند و مینویسد که پلیس آمریکا در محلههای سیاهپوستان بهاندازهی کافی از جرم و جنایت پیشگیری نمیکند.
یو-اسایتودی، فوریهی ۲۰۲۲ در مقالهای تحلیلی ادعاهای مطرح شده درمورد برخورد پلیس با معترضان، بازداشت هزاران نفر از معترضان، خسارتهای مالی تظاهرات به شهرها و... را بررسی کرد و در گزارشی تحقیقی نشان داد سرمنشأ بعضی از این ادعاها، پستهای شخصی افراد بوده است.
در واقع رسانهها هم نقش اطلاعرسانی دارند و هم کارکرد شفافسازی و جستوجوی واقعیت.
روز شنبه ۱۷ نوامبر ۲۰۱۸ یک فراخوان جمعی در روزنامه لوپاریزین فرانسه ، منتشر شد. در پی افزایش قیمت سوخت، معترضان با جلیقههای زرد (با هدف دیده شدن و همدلی با طبقه کارگر) به خیابانها آمدند. باوجود وعدههای دولت ماکرون و پس از پایان فاز نخست گفتگوی ملی در ۱۵ مارس (یک ماه بعد)، پاریس در هفتهی هجدهم (۲۵ اسفند) اعتراضات همچنان با خشونت و درگیری نیز همراه بود.
جلیقهزردهای هفتههای نخستین شروع اعتراضها، ترکیبی از همهی معترضان واقعی مانند کارگران، افراد بازنشسته، رانندهها و طبقات فرودست بودند ولی با گذشت حدود شش ماه، فعالان سیاسی با گرایش چپ افراطی نقش مهمی در ترکیب معترضان داشتند که به خشونتطلبی و هرجومرج طلبی و درگیری با حاکمیت مشهور هستند.
این اعتراضها هزینههای اقتصادی و مالی زیادی برای فرانسه به دنبال داشت. تبعات اقتصادی برای کسبه نزدیک ۲۰۰ میلیون یورو، خسارت و هزینه برای شهر پاریس چندین میلیون یورو بود. ناآرامیها تا پایان ماه دهم، ۱۱ کشته، حدود ۲۵۰۰ نفر زخمی از بین تظاهرات کنندگان و ۱۷۱۷ نفر زخمی از بین نیروهای پلیس داشت.
تمامی رسانههای متنی و تصویری معتبر فرانسوی (روزنامهها، خبرگزاریها و تلوزیونها) نقش مهمی در انتشار اخبار، اطلاعرسانی و تحلیل وقایع داشتند و از ابتدای شکلگیری این جنبش و اعتراضها، آنرا پوشش میدادند. با گذشت زمان و افزایش خشونت بین معترضان، به این مسئله نیز پرداختند.
فرانس ۲۴ اواخر دسامبر گزارشی دربارهی خشونت پلیس در برخورد با جلیقهزردها نوشت و درمورد عکسهایی از تظاهرات آنها منتشر کرد. در متن آمده است که بین ۱۲۰۰ تا ۱۹۰۰ نفر ا معترضان بر اثر شلیک گلولههای اشکآور و کتک خوردن از پلیس، دچار مصدومیت و جراحت شدهاند ول یاین رقم احتمالا دو برابر است
در این گزارش، تصویری از یک مرد که چشمش بر اثر شلیک گلوله اشکآور اسیب دیده، منتشر شده است.
یک هفته پیش از آن، پلیس ضدشورش فرانسه ملزم شده بود از دوربینهای تصویربرداری روی لباس خود استفاده کند که همین مسئله نیز انعکاس زیادی در رسانهها داشت.
در حالیکه به نظر می رسد رسانهها با گزارش دادن و اطلاعرسانی کامل، راوی بیواسطه و صادق حوادث و اعتراضها هستند، این خبرها و تیترها و مانور دادن حتی روی رفتار خشونتآمیز پلیس، اعتماد جامعه و مخاطبان را به روزنامهها و رسانههای رسمی بالا میبرد و آنها را مرجع خبر و در عین حال تحلیلگر درست شرایط میدانند.
فرانس ۲۴ چهار ماه پس از شروع جنبش جلیقه زردها در گزارشی به افزایش خشونت معترضان انتقاد کرد و تیتر زد: شورش در شانزه لیزه: چرا خشونت برای برخی جلیقهزردها «مشروع» شده است.
این خبرگزاری در گزارش خود با اشاره به دومین تظاهرات خشونتآمیز در پاریس از قول یک کارشناس نوشت: «هرچند گفته میشود عناصر افراطی به این جنبش نفوذ کردهاند ولی به نظر می رسد جلیقه زردها خشونت را برای رسیدن به اهداف خود مشروع میدانند.»
در متن به گزارش دیگری در روزنامه لوموند، اشاره شده که خبرنگار از بازداشت تا تشویق به اغتشاش با یکی از تظاهرکننندگان مصاحبه کرده است.
یکی از شرکتکنندگان جلیقه زرد به نام جان، از شهر شرقی نانسی، به روزنامه فرانسوی لوموند در حاشیه تظاهرات گفت: «پیش از این، آنها [افراطیها] همه را میترساندند اما حالا ما این شرایط را امتیاز میدونیم. همونها هستن که کارها را به جلو میبرند، خود ما بیش از حد صلحطلب هستیم..» ایزابل شصت ساله از اسون حرف او را تایید کرد: «اگر جوانتر بودم، من هم به درگیریها میپیوستم. بزرگترین خشونت، خشونت دولت است، خشونتی که باعث خشم می شود.»
لوموند در همین گزارش از قول پلیس فرانسه مینویسد حدود ۱۰ هزار جلیقهزرد در تظاهرات شرکت کرده بودند، ۱۵۰۰ نفر از آنها تندروی و آشوبگری میکردند که حدود ۲۴۰ نفرشان دستگیر شدهاند.
لوموند در ادامهی گزارش مینویسد در تظاهرات روز شنبه، ویترین مغازهها و بوتیکها در چند خیابان شکست، ۱۱ نفر در پی آسیب به کیوسک و اتش گرفتن بانک آسیب دیدند و به گفتهی پلیس، ۴۲ نفر از معترشان ۱۷ افسر و یک آتش نشان مصدوم شدهاند.
در گزارش لوموند و فرانس ۲۴ نه تظاهرات و اعتراض جلیقهزدها انکار و نه جمعیت معترضان به تعدادی اندک تقلیل داده میشود. خبرنگار، تعداد آشوبگران و افراد تندرو را فقط بخش کوچکی از جمعیت میداند ولی نوع گزارش و تصاویر منتشرشده بهگونه ایست که شهروندان و مخاطبان به احتمال زیاد، برخورد پلیس و دستگیری بعضی از معترضان را موجه میدانند. در واقع گزارشگر وظیفهی شغلی خود را انجام میدهد بدون آنکه نگران بازداشت باشد و معترضان هم چنین شرایطی برای بیان نظرات شان دارند.
همچنین فرانس ۲۴ در یک گزارش ویدئویی ادعا کرد تعداد معترضان در تجمعهای جلیقهزردها کاهش پیدا کرده ولی خشونت افزایش پیدا کرده و حتی به غارت و درگیری رسیده است.
خبرگزاریها و رسانههای رسمی فرانسه با پوشش اتفاقات و اعتراضها، خود را بهعنوان یک منبع خبری معتبر و قابل اعتماد برای مخاطب و مردم کشورشان، تثبیت کردهاند و وقتی از معترضان و عملکرد آنها (بهدرستی یا شاید به غلط) انتقاد میکنند، میتوانند روی مخاطب اثر بگذارند؛ نتیجهای که هرگز با اطلاعرسانی یکطرفه و محدود به دست نمیآید.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟