زلزله خوی نخستین بحران طبیعی در دولت سیزدهم بود. دولت تلاش کرد که آن را یک بحران نشان دهد که با تمام توان کنترل کرده است اما آنچه که از مقایسه حجم تخریب و آسیب با زلزله سرپل ذهاب یا همان زلزله کرمانشاه به دست می آید این است که بحران به آن شکل دولت از آن برای خود دستاورد ساخته، معنا نداشته است.
به گزارش فراز، علی شریعتی، عضو اتاق بازرگانی از جمله کسانی است که هم تجربه حضور و کمک در زلزله کرمانشاه را داشته و هم در زلزله خوی. از او درباره واقعیت موجود در خوی، نیازها و میزان بحرانی بودن شرایط پرسیدیم.
زلزله کرمانشاه یکی از مخربترین و بحرانیترین زلزلههای سالهای اخیر بود. شما بیشتر از ۲۰ روز در آن زلزله حضور داشتید، حالا مشاهدات شما از زلزله خوی در قیاس با زلزله کرمانشاه چگونه است؟
مهمترین زلزلهای که در چند سال اخیر داشتیم زلزله با مرکزیت ازگله موصوم به زلزله کرمانشاه بود. من توفیق داشتم از طرف موسسه مهر گیتی آنجا مستقر باشم. در کرمانشاه به دلیل آنکه تلفات انسانی و دامی زیاد بود، روحیه افراد بسیار پایینتر بود. از سوی دیگر باید تلفات دامی به دلیل مشکلات میکروبی سریعا پاکسازی میشدند اما در زلزله خوی ۲ نفر کشته شدند و از نظر آماری اصلا قابل قیاس با زلزله کرمانشاه نبود.
در زلزله کرمانشاه به دلیل اینکه بیشترین تخریب در مناطق حاشیهای بودند که از نظر مالی در سطح ضعیفتری قرار داشتند، استحکام خانهها بسیار پایین و حجم تخریب بسیار زیاد بود. همچنین شدت زلزله کرمانشاه زیاد و طی چند روز بود اما در زلزله خوی پس لرزه و تعدد زلزله زیادتر بود و حجم تخریب کمتر بنابراین مردم از نظر روحی بیشتر دچار استرس هستند.
در خوی به دلیل توان مالی مردم استحکام خانهها بیشتر بود. همچنین دسترسی به مناطق صعبالعبور خوی به پیچیدگی کرمانشاه نبود چرا که در کرمانشاه رانندگان آفرودی که با خیریهها همکاری داشتند برای دسترسی به مناطق صعبالعبور میآمدند و امدادرسانی بسیار سخت بود. در خوی تخریب صددرصدی بسیار اندک بود اما در کرمانشاه بسیار زیاد بود. همچنین در خوی فقط ۱۸ مدرسه آسیب جزیی دیدند اما در کرمانشاه بسیاری از مدارس تخریب صد درصدی بودند. بنابراین از نظر فاجعه زلزله خوی با زلزله کرمانشاه قابل مقایسه نیست.
وضعیت امداد رسانی هلال احمر را چگونه ارزیابی میکنید؟ گفته میشود که هلال احمر نتواسته مانند دورههای گذشته به خوبی امداد رسانی کند.
متاسفانه اعتماد عمومی مردم نسبت به حاکمیت بسیار کم شده است و این روند از سالها پیش آغاز شده و فاصله بین مردم و حاکمیت بسیار زیادتر شد. از همین جهت اعتماد مردم نیز به هلال احمر بسیار کمتر شده. اگر نقش هلال احمر در زلزله بم را با زلزله خوی مقایسه کنیم متوجه این شیب نزولی اعتماد خواهیم شد. در زلزله ازگله هلال احمر و نهادهای نظامی همراه با هم حضور داشتند و همکاری خوبی هم انجام دادند. نخستین کاری که در زلزله کرمانشاه انجام شد تقسیم کار بود. هر خیریهای یک منطقه را پوشش داد و وظایفش مشخص شد اما این کار در زلزله خوی بعد از یک هفته رخ داد و نمود عینی ناهماهنگی در خوی دیده میشد.
در زلزله خوی هر کسی میخواست جهادی کار کند و برنامهریزی وجود نداشت. این بار تعداد نیروهای داوطلب بسیار زیاد بود که متاسفانه با هم هماهنگ هم نبودند و هرکس به صورت خودسر کار میکرد.
برای جلوگیری از تکرار چنین تجربهای چه میتوان کرد؟
در هلال احمر سازمان داوطلبین وجود دارد. دوستان بعد از گرفتن فیلمها و عکسها وقتی از خوی برگشتند باید یک رتبهبندی برای خیریهها توسط این سازمان ایجاد کنند زیرا توان همه آنها برای کار یکی نیست. بنابراین هر خیریه نسبت به توان و تخصص حوزه بندی شده و وظایفش در بحران مشخص شود. میشود یک مانور برای شناساییها توانایی و قدرت خیریهها برگزار شود که دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم.
آقای رییسی در بازدیدی سرزده به خوی رفتند. اصلا زلزله خوی چقدر بحران بزرگی بود که نیاز به بازدید سرزده داشت؟
زلزله خوی طبق مشاهدات ما واقعا بحران نبود و بازدید سرزده حتما کاری درست و متناسب با واقعیت این اتفاق نیست. این بازدیدهای سرزده از زمان آقای مخبر مد شد. کار باید با برنامه و هدفمند و اتفاقا اعلام شده باشد. اگر از نظر جامعه شناسی سیاسی به این مساله نگاه کنیم بالاخره بعد از اعتراضات اخیر این اولین بحران حوادث طبیعی بود و چون با تکرار واژه دستاوردسازی از سوی دولت مواجه شدیم اتاق فکر دولت تلاش کردند از یک شبه بحران یک بحران بزرگ کنترل شده درست کنند. همان کلیپی که از برخورد آقا مخبر در بازدید از مناطق زلزله زده بیرون آمد دقیقا تخریب برند هلال احمر بود و هیچ کمکی به شرایط نکرد. اگر مدیری ایراد دارد یا از ابتدا نباید در پستی ابقا شود یا باید برکنار شود. تحقیر در جلوی دوربین خدمت نیست بلکه ضعیفتر کردن برند هلالاحمر است.
نیازهای عمده و اساسی مردم خوی چه بود؟
ما اعلام کردیم که نیاز به پتو و بخاری در خوی نیست اما هر کس پایش به خوی رسید اعلام کرد که باید پتو و بخاری برقی به منطقه ارسال شود. من مطمئنم در حال حاضر ۵ برابر نیاز منطقه بخاری برقی و پتو در خوی موجود است. ارسال مواد غذایی، بخاری برقی و پتو اتلاف منابع است. نزدیک به ۹۰ پایگاه خدماتی نیز در خوی ایجاد شده است. به اعتقاد من آن چیزی که در خوی بیشتر از همه نیاز است تراپیست آذری زبان است. زیرا پس لرزهها همچنان ادامه دارد و بر روان مردم تاثیر مستقیم داشته است بنابراین از آنجا که زبان خوی آذری بوده و ارتباط برقرار کردن به زبان آذری تاثیر بیشتر و بهتری دارد، بهتر است دوستان تراپیستی که به زبان آذری مسلط هستند به منطقه اعزام شوند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟