حمید سجادی، وزیر ورزش و جوانان و هیات همراه او عصر روز پنجشنبه و در جریان سفر به شهرستان بافت در استان کرمان دچار حادثه هوایی شدند. متاسفانه تاکنون این حادثه یک قربانی و چندین مصدوم بر جالی گذاشته که خود وزیر ورزش هم در زمره مصدومان قرار دارد. جای خوشحالی اینجاست که طبق اعلام مراجع مربوطه خطر جانی جدی وزیر ورزش و دیگر مصدومان این حادثه را تهدید نمیکند. سایت «فراز» نیز برای وزیر ورزش و مصدومان حادثه سلامتی و برای بازماندگان مرحوم اسماعیل احمدی مشاور وزیر ورزش و مدیرکل حوزه وزارتی این وزارتخانه که در حادثه یاد شده جان باخت، تسلای خاطر آرزو میکند.
اما در این حادثه یک سوال بسیار مهم این است که چرا وزیر ورزش در سفری ساده که البته مسافت زمینی آن هم چندان نبوده باید از بالگرد استفاده کند؟ مهمتر اینکه برای چنین سفر غیرضروری چرا باید از بالگرد هلال احمر که مختص عملیات های امداد و نجات و مواقع بحرانی است، استفاده شود؟
آنطور که گزارش شده، وزیر ورزش از شهر کرمان عازم بافت بوده که مسافت زمینی آن کمی بیش از یک ساعت است. جاده بین این دو شهر نیز یک جاده باکیفیت است که اتومبیلها میتوانند بدون مشکل و با حداکثر سرعت مجاز جادهای آن را طی کنند. یعنی به عبارتی با یک مسیر سنگلاخی و یا جاده روستایی و پر خطر مواجه نیستیم، بلکه این مسیر، جادهای دارد که حتما از متوسط کیفیت جادههای کشور بالاتر است.
حتی اگر بحث بالگرد هلال احمر هم در میان نبود باز هم برای چنین مسیر کوتاهی با دسترسی آسان، استفاده از اتومبیل بسیار منطقیتر و به صرفهتر از پرواز پر هزینه بالگرد است. به هر حال همه میدانند که پرواز یک بالگرد به دلیل استهلاک بالای قطعات، شیوه ارزان و به صرفهای برای چنین سفرهایی نیست و این دست پروازها تنها در شرایطی منطقی هستند که جایگزین دیگری به هر دلیلی برای آنها نباشد.
خصوصا برای کشوری مانند ایران که در شرایط تحریمی به سختی میتواند قطعات مربوط به بالگرد را تامین کرده و آنها را تعمیر کند.
نکته دیگر این است که گیریم وزیر ورزش نیاز به بالگرد داشته، چه توجیهی برای استفاده بالگرد هلال احمر برای چنین موقعیت غیرضروری است؟ در استفاده از بالگرد هلال احمر برای این سفر دو ایراد جدی وجود دارد؛ اول اینکه این بالگردها مخصوص عملیاتهای امداد و نجات و شرایط بحرانی هستند. فرض بگیریم در همان موعد سفر وزیر ورزش، در جایی دیگر از کرمان اتفاقی غیرمنتظره مثل یک تصادف شدید یا ریزش ساختمان یا هر حادثه مشابه دیگری رخ میداد که نیاز به عملیات بالگردها داشت. آن وقت چه چیزی باید جای بالگردی که وزیر ورزش را به بافت برده بود، پر میکرد؟ آیا حوادث قرار است از قبل خبر دهند و مسئولان مطمئن هستند که همزمان با چنین سفری، اتفاقی نمیافتد که جان برخی شهروندان در گرو آمادگی بالگرد هلال احمر باشد؟
نکته دوم این است که خود مسئولان هلال احمر سالهاست اعلام میکنند که ناوگان بالگردی آنها ناقص و محدود است و نمیتوانند پوشش بالگردی کامل را به کل کشور بدهند. مثلا مرتضی مرادی پور، معاون حوزه عملیات امداد نجات کشور روز ۲۶ دیماه همین امسال با اشاره به محدودیتهای شدید ناوگان هوایی هلال احمر گفته بود: اکنون هلال احمر ۲۲ فروند بالگرد در اختیار دارد که ۱۹ فروند از آن فعال، سه فروند نیازمند تعمیر و ۱۹ بالگرد نیز به حفظ و نگهداری نیازمند است. وی نیاز حداقلی ناوگان هوایی امداد و نجات هلال احمر را ۳۱ بالگرد برای کشور ارزیابی کرد و افزود: البته این نیاز حداقلی است و برخی از استانها به دلیل گستردگی جغرافیایی نیازمند تعداد بیشتری بالگرد است.
به عبارتی طبق گفته خود مسئولان هلال احمر هم اکنون حداقل با کمبود ۱۲ فروند بالگرد فعال در ناوگان هلال احمر مواجه هستیم که با اتفاق دیروز این عدد به ۱۳ فروند رسید. با چنین کمبودی و چنین شرایطی از نظر مضیقه بالگرد، توجیه مقامات غیرمرتبط برای استفاده از بالگردهای امداد و نجات هلال احمر چیست؟ توجیه مسئولان هلال احمر برای اجازه استفاده غیر ضروری و غیر تخصصی از این بالگردها چیست؟
بالگردی که سقوط کرده از نوع بالگرد روسی میل ۱۷ است که بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون دلار قیمت دارد. آیا افتتاح یک پروژه نه چندان مهم و یک سفر درجه چندم که میتوانست با اتومبیل هم انجام شود ارزش فدا کردن چنین سرمایهای را داشت؟ آن هم سرمایهای که در شرایط تحریم اگر غیرقابل جایگزینی نباشد، حتما بسیار سخت و گران جایگزین خواهد شد.
مساله فقط وزیر ورزش دولت سیزدهم نیست. متاسفانه سنت استفاده غیرضروری از بالگردهای هلال احمر در سفر مقامات مختلف سنتی است که سالهاست در دولتهای مختلف و میان مقامات نهادهای متفاوت جریان دارد و گویی تبدیل به یک انتظار معمول و عادی از هلال احمر شده تا این خدمت را به هر مقامی ارائه کند.
کاش اتفاق رخ داده برای وزیر ورزش و هیات همراه او تلنگری باشد بر اینکه استفاده غیرضروری از بالگردهای گران قیمت هلال احمر در نقش تاکسی هوایی مسئولان تمام شود.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟