اخراج معلم قائمشهری! تیتر خبری بود که اواخر بهمنماه در فضای مجازی بحث برانگیز شد. انتشار سریع و گستردهی ویدئوی همخوانی خانم معلم و شاگردان دبستانیاش از یک آهنگ با عنوان «گنگستر شهر آمل»، دلیل اخراج او بود. مواردی مثل ادعای استخدام این معلم در باشگاه نساجی، ویدئوی عذرخواهی، تقاضای امام جمعه و بازگشت این معلم به محل کار با دستور استاندار، هرکدام در جای خود مسائلی قابل تأمل و بررسی هستند که نشان میدهند این بار هم قانون معیار اخراج و بازگشت معلم نبود.
اما مسئلهی دیگری که با انتشار ویدئو و شهرت یافتن آهنگ، مطرح و طبیعتا خیلی زود فراموش شد، محبوبیت یک ترانه و موسیقی نامتناسب با فضای مدرسه یا سن و سال کودکان بود. این بار هم انگشت اتهام به سمت شبکههای اجتماعی، اینترنت، تهاجم فرهنگی و... نشانه رفت، حتی در شرایطی که وزارت ارتباطات دولت سیزدهم با فیلترینگ شدید، کاهش سرعت اینترنت، کاهش پهنای باند و... دسترسی کاربران به اینترنت آزاد را سخت و محدود کرده است.
اگر شنونده رادیو باشید یا بهطور اتفاقی در تاکسی یا یک فروشگاه فقط چند دقیقه از برنامههای این رادیو را بشنوید، ترانه و آهنگهایی با چنین محتوایی میشنوید:
گوشی توی دستمه یه ریز، پیش عکست میخوابم منه مریض/ همه حرفامو گفتم فقط یه چیز، بیا هرجور میخوای باش
*
کاشکی بیای پیشم، آروم بشم با صدات/ بیا آرامش میده نگاهت، عشقمو پیدا کردم توو اوج نگاهت
*
یه لحظه هم اگه دور شی؛ حواسم پیِ تو میره… هوا بدونِ عطرِ تو؛ برای من نفس گیره
ببین این عشقِ دریایی؛ دلمو حرفِ دنیا کرد… تو ثابت کردی که میشه؛ یه دریا توی دل جا کرد!
*
خیره شو توی چشام، واسم بخند دوباره.... با خندههات دلخوشی موندگاره، بخندی غم باهام کاری نداره
بخند که خندههای تو حالمو بهتر میکنه.... دلم فقط به عشق خندههای تو صبر میکنه
*
و اگر سابقهی موسیقی و ترانه در رادیو-تلوزیون را بدانید، حتما تعجب میکنید. اینها فقط نمونهای از ترانههایی هستند که هر روز و در ساعتهای مختلف شبانهروز بهصورت مکرر از رادیو پیام پخش میشوند و تهیهکنندگان برنامههای ساعتهای مختلف با سلیقه مشابه از یک منبع برای انتخابشان استفاده میکنند. وضعیت شبکهی آوا هم چندان بهتر نیست و در بین آهنگهایی که ۲۴ ساعته پخش میکند، بهندرت ترانه و موسیقی وزین و خوبی بین آنهاست.
ظاهراً مسئولان و منتقدان دولتی که همیشه دنبال مقصری بیرونی برای شرایط فعلی فرهنگ و هنر و علائق نوجوانان و جوانان هستند، شنونده و بینندهی صدا و سیما نیستند و از محتوای موسیقایی رسانهی رسمی و اصلی کشور اطلاع ندارند. آنها نمیدانند موسیقی و ترانههایی که در این شبکهها پخش میشود، نهتنها وزین و هنری و فرهنگی نیست، حتی در سطح پایینی قرار دارد و بهشدت نازل است، تا جایی که اگر گوشتان فقط کمی با موسیقی خوب آشنا باشد، تحمل صداهایی که از رادیو پخش میشود، غیرممکن خواهد بود.
سیستمی که پیشتر سعی میکرد از تمامی اشعار عاشقانهی ادبیات فارسی، تعبیر عارفانه ارائه دهد و گفتن از عشق جسمانی و عشق به زن در موسیقیهایش ممنوع و نوعی تابو بود، حالا به ترانههایی با چنین مضمونهایی مجوز پخش میدهد. محتواها و ترانههایی که به تصویر دربیاید، منشوری است و هرگز جایی در تلوزیون نخواهد داشت. نقد به این رویکرد نه بهدلیل مخالفت با اظهار عشق یا انکار سلیقههای متفاوت که اعتراض به دوگانگی و تضاد و تعارضهای تمامنشدنی در فضای موجود است.
اگر شما هم کنجکاو شوید و بخشی از متن ترانههای رادیو پیام را در اینترنت جستجو کنید به صفحات و سایتهایی با چنین تیترهایی میرسید: بهترین آهنگهای احساسی، آهنگهای عاشقانه، هیت شدن آهنگ فلان خواننده... کارها مستقیمأ از اینترنت دانلود شدهاند و خواننده در پایان اسم خودش را میگوید و معرفی میکند. رادیو پیام در حالی این جنس موسیقیها و خوانندههای آنها را بهرایگان معرفی تبلیغ میکندکه اسمی از خوانندهی معدود موسیقیهای پخش شده سنتی و وزین در شبکههای رادیویی برده نمیشود.
صداهای ممنوع به جرمهای سیاسی و غیرسیاسی
همانطور که چشم و ذائقهی هنرهای بصری تربیت میشود، گوش هم باید شنیدن صدا و موسیقی خوب را بشناسد و بیاموزد؛ نکتهی مهمی که در تصمیمگیریهای بالادستی بخشهای فرهنگی کشور ما جایی ندارد. مسئولان فرهنگی و آموزشی که از علاقهی کودکان و نوجوانان به موسیقی و ترانههای ساسی مانکن یا ترانهای با محتوایی شبیه «گنگستر شهر آمل» گلایه دارند و ظاهرا نگران میشوند، هیچوقت به ممنوع شدن صداها و موسیقیهای خوب در فضای هنری و صدا و سیما، اعتراض نکرده و واکنش نداشتهاند. در سالهای گذشته صدای خوانندگان زیادی به دلیل اظهار نظرهای سیاسی و غیرسیاسی و حتی یک اعتراض یا مخالفت ساده، در رادیو و تلوزیون ممنوع یا به دلایل مختلف مجوز آلبوم و اجراهایشان متوقف شده است.
در بین خوانندگان پاپ هم کسانی که موسیقی، ترانه و انتخابهای بهتر و گزیدهتری دارند به دلایل و بهانههای گوناگون که بیشتر اوقات به خودشان و موسیقیشان بیربط است، ممنوعالکار میشوند و صدایشان از رادیو-تلوزیون پخش نمیشود.
دلیل پخش نشدن صدا و کارهای بسیاری از خوانندههای پاپ و سنتی را هم احتمالا باید به نظرهای فردی و سلیقهی مدیران و تهیهکنندگان مرتبط بدانیم. در غیاب صداهای خوب و حذف موسیقی وزین، آنتن رادیو و تلوزیون تماممدت پخشکننده کارهایی است که ترانهشان با هیچ متر و معیاری به سنجههای سختگیرانه و متعصبانهی این رسانه نمیخورد و آهنگهایشان با هیچ استاندارد زیباشناسی و موسیقیایی نمرهی قبولی نمیگیرد. با این اوصاف و با پخش این جنس ترانه و موسیقی از صدا و سیمای ملی، مسئولان نباید به محبوبیت آقامون جنتلمنه و گنگستر شهر آمل، انتقاد داشته باشند چون خودشان آثار بهتری عرضه نمیکنند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟