همزمان با انتشار خبری مبنی بر کممخاطبترین روزگار صداوسیما طی ده سال اخیر توسط یک رسانه اصولگرا، از بیلبوردهای یکی از سریالهای تلویزیون با نام «گیلدخت» در سطح شهر رونمایی شد. بیلبوردهایی که ناخواسته، صحه بر این خبر گذاشتند و گویای این مساله شدند که سازمان عریض و طویلی چون صداوسیما حتی با دوپینگ بودجه و سایر امکانات، ظاهرا کمتر از بیلبوردهای سطح شهر مخاطب دارد! این دومین سریالی است که پس از سریال تلویزیونی «مستوران» (محصول سازمان اوج)، میهمان بیلبوردهای شهری میشود.
«گیلدخت»، محصول موسسه فرهنگی هنری وصف صبا است. موسسهای که البته مدعی است با سرمایهگذاری بخش خصوصی شکل گرفته و فعالیت میکند اما در کارنامه آثارش همکاری با ارگانهای خاص برای ساخت فیلمهای استراتژیک و تریلرهای سیاسی، بسیار به چشم میخورد. «ضد» ساخته امیرعباس ربیعی با همکاری حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و «هیهات»، با همکاری سازمان هنری رسانهای اوج، شاخصترین نمونهها هستند. کارگردان سریال «گیلدخت» اما، مجید اسماعیلی است. همان داور جنجالی برنامه «عصر جدید» که از نیمکتهای دانشگاه امام صادق به تهیهکنندگی و کارگردانی در سینما رسید، ظاهرا در برخی از دانشگاههای تهران به عنوان استاد از او رونمایی شد، در دورهای مدیر فرهنگی برخی ارگانها بود و پس از آن با یک رزومه پر و پیمان، حال کرسی موزه سینما در اختیار او قرار دارد.
حال اما رونمایی از تبلیغات محیطی برای سریال تلویزیونی «گیلدخت»، حامل این پیام است که این شیوه از تبلیغات که پیشتر برای پوشش عدم امکان تبلیغ فیلمهای سینمایی و آثار شبکه نمایش خانگی در رادیو و تلویزیون استفاده میشد حال شش دانگ در اختیار صدا و سیما است و در این مسیر سازمانهایی چون سازمان زیباسازی شهرداری تهران نیز برادری خود را در حق تلویزیون تمام کردهاند. بدون آنکه توجهی به وضعیت بحرانی سینماها و سایر محصولات فرهنگی و نیاز آنها به چنین حمایتی داشته باشند. چه اینکه این روزها کمتر تصویری از آثاری چون محصولات شبکه نمایش خانگی در سطح شهر میبینیم.
روندی که از پلتفرمهای نمایشدهنده این محصولات و سازندگان آثار این حوزه بعید است. چراکه میدانیم چه هزینه گزافی برای ساخت آثار شبکه نمایش خانگی پرداخت میشود و طبعا بیتوجهی به تبلیغات محیطی چون نصب بیلبورد نمیتواند عادی و اتفاقی باشد. مگر اینکه پلتفرمها و صاحبان آثار در این راه با موانعی مواجه باشند. روندی که نشان میدهد رسانهملی که روزگاری پیش از این، منشأ نمایش آگهیهای تبلیغاتی و بستر قابل اعتمادی برای رجوع تولیدکنندگان بود و درخواستکننده تبلیغ با صرف هزینههای بسیار یقین داشت که محصولش در یک رسانه چند ده میلیون میلیون مخاطبی ارائه میشود اما حال خالی از این ظرفیت شده و در شرایطی است که برای جبران ناکامی از جذب مخاطب، دست به دامن تبلیغات محیط شهری و نگاه مردم در کوچه و خیابان شده است.
مشخص نیست بده بستان صداوسیما و موسسه فرهنگی هنری وصف صبا با شهرداری تهران در چه سطح است اما طبق تعرفههای تبلیغات بیلبورد در سال جاری، مبلغ اجاره هر بیلبورد شهری بسته به مکان، مدت زمان و ابعاد به صورت میانگین و حدودی بین ۹۰ تا ۸۰۰ میلیون تومان است و معمولا قرارداد آن به صورت ماهیانه است.
البته کم اعتباری صداوسیما برای مردمی که روزگاری مخاطب این رسانه بودند قصه تازهای نیست و دور از انتظار است اگر بودجهریزیهای چندین هزار میلیاردی نیز بتواند در بازگرداندن این اعتبار نقشی داشته باشد با این حال پس از اعمال فشار صداوسیما بر شبکه نمایش خانگی برای پافشاری بر انحصارخواهی، حال اگر حمایت شهرداری نیز با تبلیغات محیطی اینچنینی در خدمت این انحصارخواهی باشد، نقض عیانِ حقوق سایر تولیدکنندگانِ محصولات فرهنگی را شاهد هستیم که نتیجهای جز عمیقتر شدن شکاف میان اهالی فرهنگ و هنر نخواهد داشت.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟