سال ۱۴۰۱ به پایان خود رسید. سالی که بیشتر میزبان اشکها بود تا لبخندها. تضادی که حتی در فضای فرهنگی جامعه همچون سینما نیز تجلی پیدا کرد. هرچند در نگاه اجمالی آمار فروش سینمای ایران عدد کمی به نظر نمیرسد اما با بررسی برخی پارامترها درمییابیم که با امیدواری برای بستر اقتصادی و اقبال مخاطب نسبت به سینمای ایران، هنوز فاصله بسیاری داریم. سینمای ایران امروز روی لبه تیغ راه میرود چراکه به دلایل اقتصادی و خصوصا ناآرامیهای اخیر کشور، کمی از اولویتهای مردم فاصله گرفته و از طرف دیگر از سوی اهالی خود نیز تحریم شده است. اعلام مواضع سیاسی هنرمندان شاید آتش زیر خاکستری بود که همزمان با رخدادهای بازه زمانی شهریور تا بهمن، بیش از پیش شعلهور شد. حال در نگاه آماری که تمرکز این گزارش است، اعداد جالبتوجهی به چشم میخورد. دادههایی که به صورت رسمی و جامع، تنها میتوان در سامانه سمفا آنها را جستوجو کرد. سامانهای که انگار شروع سینمای ایران را از سال ۱۳۹۹ (شروع رسمی کار خود) میداند و شائبه انحصارگری و آمارسازی در کارنامه کاریاش وجود دارد.
۴۱۳ میلیارد تومان فروش و ۱۳ میلیون مخاطب، حاصل اکران ۴۸ فیلم سینمایی در بیش از ۶۲۷ هزار سانس در سراسر کشور و در سال ۱۴۰۱ بود. طبق آمار سمفا تا این لحظه، فیلم سینمایی «انفرادی» به کارگردانی مسعود اطیابی با فروشی معادل ۷۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان پرفروشترین و فیلم سینمایی «هیچکس منتظرت نیست» ساخته محسن اسلامزاده با فروشی معادل ۴ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان کمفروشترین فیلم در سال ۱۴۰۱ بودند. پس از «انفرادی»، «بخارست» با ۴۳ میلیارد تومان، «سگبند» با ۴۲ میلیارد تومان، انیمیشن «پسر دلفینی» با ۲۳ میلیارد تومان، «علفزار» با ۲۲ میلیارد تومان، «تیتی» با ۲۱ میلیارد تومان و «ابلق» با بیش از ۲۰ میلیارد تومان، پرفروشترین فیلمهای جدول اکران بودند.
همچنین همزمان با اوج التهابات کشور در بازه زمانی مهر تا آذر وضعیت مراجعه به سینما افت کرد و در مجموع ۳ ماه تنها دو میلیون نفر راهی سینما شدند. عددی که در شرایط عادی مخاطبان یک ماه سینماها را تشکیل میدهد.
شاید مخاطبان این گزارش به توجه به پیشزمینهای که از شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور در نیمه دوم سال داشتند با خواندن رقم فروش ۴۱۲ میلیارد تومانی سینمای ایران در سال جاری کمی شگفتزده شدند.
عددی که نسبت به فروش ۱۶۴ میلیاردی سینمای ایران در سال گذشته و فروش کمتر از ۱۰ میلیاردی سینما در سال کرونا زده ۱۳۹۹، صعودی قابل توجه به نظر میرسد.
آنچه باید به آن توجه کرد افزایش ۲۰۰ درصدی بهای بلیت سینما نسبت به سال ۹۸ (قبل از همهگیری کرونا) است که طبعا این فروش چند سال میلیاردی رو متأثر از خود کرده است.
طبق دادههای سازمان سینمایی از ماههای انتهایی سال ۱۴۰۰ تا ماه گذشته(ریاست محمدعلی خزائی بر سازمان سینمایی) حدودا ۱۰۰ مجوز ساخت صادر شده است. عددی که در مقایسه با ۸ ماه ابتدایی ریاست حسین انتظامی بر کرسی سازمان، بیش از ۲۰ مجوز فیلم فاصله دارد و کمتر است. اما وضعیت سینمای ایران در سال جاری که جشنواره فیلم فجر ۴۱، مشتی نمونه خروار از آن بود میتوان حدس زد که این ۱۰۰ مجوز برای چه طیف فیلمی صادر شده است. چه اینکه در جشنواره سال جاری دست کم ۶۰ درصد آثار تحت سرمایهریزی سازمان اوج، بنیاد سینمایی فارابی، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و ... ساخته شدند.
در نهایت باید تاکید کرد که در حافظه هنر هفتم این کشور، تاریخهای محدودی از حضور یک متولی دلسوز برای هنر و سینما ثبت شده است. هنری که طی دهههای اخیر بیش از پیش تن به دولتی شدن و ارگانی شدن داد بلکه حمایت شود و بتواند زنده بماند. فارغ از آنکه هنر، برای بقا بیش از دولت و حکومت مردمش را می خواهد. در واقع انتظار از دولت برای تیمار سینما، از اساس ویران است چرا که در پس هر حمایت، یک اسارت نهفته است. تولیدکنندهای که از دولت و ارگانی حمایت میگیرد، نه تنها خود بلکه تمام حرفهاش را به مسیر بندگی میکشاند. شاید سینما، اهالی و گردانندگان مستقل آن، راه خود را گم کردهاند. شاید آنها از یاد برده اند که این مردم، همان مردمی هستند که در صفهای طولانی اکران «جدایی نادر از سیمین» آن هم برای سانسهای بعد از ۱۲ شب ساعتها ایستادند تا در کنار هم این فیلم را تماشا کنند. آیا سینما میتواند دوباره به آن خوابهای خوش و روزهای رنگی بازگردد؟ شاید در آینده، این سطر، رویایی در دوردست شود...
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟