«به نام نامی یزدان، تو را من برگزیدم از میان این همه خوبان، میان این گواهان بر لب آرم این سخن با تو، برای زیستن با تو، وفادار تو خواهم بود در هر لحظه در هر جا، پذیرا می شوی آیا؟»؛ این یکی از اشعار زندهیاد فریدون مشیری است که به گواه دخترش، در سال ۷۴ برای دوستی سروده شده بود و در سال ۸۴ و پس از مرگ مشیری، با نام پیمان زندگی در کتاب نوائی همآهنگ باران، توسط نشر چشمه به چاپ رسید. شعری که امروز در قامت پدیدهای اجتماعی و تقریبا نوظهور ظاهر شده و با نام عقد آریایی، چند سالی است که از تب و تابِ رواج آن میگذرد. عقدی که عدهای معتقد هستند در زمان ایران باستان مرسوم بوده و عدهای نیز آن را جعلی و برگرفته از بیخبری فرهنگی میپندارند.
هرچند از لحاظ شرعی و قانونی این عقد وجاهت ندارد اما برای فرار از بازخوانی کلمات عربی و رو آوردن به مدرنیته، چند صباحی است که در تشریفات مراسم ازدواج جا خوش کرده است. متوسط بهای این عقد بین ۵ تا ۱۰ میلیون تومان به بالا است اما طبق برخی دادهها، سالنهای ویآیپی مانند سالن روی آب و پیمانبان همراه با گروه موسیقی و آواز به همراه منوهای فیلم، عکس و پذیرایی، حداقل سه میلیون و حداکثر بیش از ۱۰۰ میلیون تومان هزینه دارد. حال آنکه اگر مقصود، پایبند بودن به سنت و تاریخ ایرانی است، عقد باستانی ایران یا همان عقد زرتشتی، کاملا متفاوت با عقد آریایی است که این روزها باب شده است.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟