دو روز پیش، در ۱۵ مهر ماه، در پی حملات وسیع و بیسابقه راکتی و موشکی حماس به عنوان یکی از گروههای مقاومت فلسطینی، آژیر خطر در تمام شهرکها در نزدیک مرز نوار غزه و نیز دیگر شهرهای سرزمینهای اشغالی از جمله تلآویو به صدا درآمد.
رادیو اسرائیل نیز از ورود نیروهای مقاومت به داخل شهرکهای اطراف غزه و تیراندازی در این شهرکها خبر داد و اسیر و کشته شدن تعدادی از نیروهای نظامی خود را پذیرفت. در این عملیات براساس آخرین آمار اعلام شده که ممکن است افزایش هم پیدا کند، بیش از ۶۰۰ اسرائیلی کشته شدند. علاوه بر این رسانهها تعداد زخمیها را دو هزار نفر اعلام کرده و همچنین حماس در اعلامیههایی از اسارت تعدای زیادی اسرائیلی از جمله چند افسر عالیرتبه در عملیات طوفان الاقصی خبر داد. هنوز آمار رسمی از تعداد اسیران اسرائیلی منتشر نشده است. ارتش اسراییل هم در چند دور عملیات، اقدام به بمباران نوار غزه کرده و خسارتهایی بر جای گذاشته است. براساس آنچه رسانههای منتشر کردهاند تعداد کشتههای طرف فلسطینی به ۴۱۳ نفر رسیده است، ۷۸ کودک و ۴۱ زن در میان کشتهشدگان هستند، شمار زخمیهای حملات به بیش از دو هزار نفر رسیده است.
آمارهای کشتهشدگان هر دو طرف در حال تغییر و افزایش است.
در همین راستا «نصرت الله تاجیک»، دیپلمات بازنشسته و سفیر پیشین ایران در اردن به ابعاد این عملیات پرداخت و به پرسشهای خبرنگار «فراز» پاسخ داد. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
حجم تأثیرگذاری این عملیات که در حقیقت انفجار صبر فلسطینی است به قدری زیاد و غافلگیر کننده بود که فعلا همه در شوک هستند. فقط اسرائیلیها نیستند که غافلگیر شدهاند؛ گویا دنیا غافلگیر شده و این نشان میدهد علاوه بر اینکه حماس و سایر گروههای مقاومت تواناییهایی سختافزاری پیدا کردهاند. تواناییهای نرمافزاری خوبی هم در دفاع مشروع و احقاق حقوق حقه خود پیدا کردهاند. انجام چنین عملیاتی که هنوز دنیا در شوک آن است، حجم وسیع، زمانبندی خوبی مصادف با روز شنبه و چند عید یهودیان، نشان دهنده این است که همه جنبهها برای طراحی عملیات مد نظر قرار گرفته است. حتی انتخاب نام این عملیات نیز نشان دهنده این است که حماس به عنوان یکی از گروههای مقاومت خود را به مسجد الاقصی گره زده است. به یاد آوریم که قدس و مسجد الاقصی به عنوان قبله اول مسلمین چه جایگاهی در میان مسلمانان جهان دارد.
لذا حماس در پرتو این عملیات هویت جدیدی برای خود در معادلات منطقهایی و بینالمللی ساخته است. این هویت جدید بر سایر گروههای مقاومت هم تاثیر مثبت خواهد گذاشت و به آنها اعتماد به نفس بیشتری خواهد داد که اثرات سینرژیک و همافزائی خواهد داشت. و بنابراین فلسطینیها و حامیانشان باید کمی از اقدامات هیجانی و احساسی کم کنیم و در اندیشکدههای خود به دور از اغراق در مورد عوامل گوناگون، به اثرات این عملیات بر ذینفعان قضیه فلسطین و رودرروئی فلسطینیها و رژیم صهیونیستی برای احقاق حقوق مردم فلسطین بپردازند.
نیروهای رزمنده مقاومت حماس در این عملیات زمینی، هوایی، دریایی و زیر زمینی توانستند به حجمی از پیشرفت در سرزمینهای اشغالی خارج از غزه برسند. در حقیقت این نشان دهنده قدرت برنامهریزی و نرمافزاری حماس و گروههای مقاومت است. در چنین شرایطی هر امکانی وجود دارد و این موضوع به کارتهای بازی دو طرف و اهرمهایی که علیه یکدیگر بهکار خواهند گرفت بستگی دارد. اینکه حجم، وزن و میزان عکسالعمل رژیم صهیونیستی چه باشد و اینکه حماس و سایر گروههای مقاومت چه برنامهای برای برخوردهای احتمالی آینده دارند، همه اینها تعیینکننده است. مثل شطرنج تا یک طرف بازی نکند فرد مقابل نمیتواند حرکت بعدی را انجام دهد. میتواند سناریوهای مختلفی را بررسی کند ولی نمیتواند اقدامی انجام دهد. بنابراین همه احتمالات وجود دارد.
احساس من این است که احتمال جنگ وسیع که پای کشورهای دیگر را وارد کند کم است. اگرچه احتمال اینکه این عملیات پای دیگران بجز حزبالله لبنان را به میان بکشد کم و ناچیز است اما وسعت حمله اسرائیل به غزه کم نخواهد بود. ممکن است علاوه بر حملات هوایی از نیروی زمینی نیز استفاده کند. زیرا هیمنه اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل لطمه خورده که در این صورت حزبالله نیز وارد صحنه درگیریها خواهد شد. اما اگر به ریشه این عملیات باز گردیم، این عملیات ناشی از زیاده خواهی و رفتار نامعقول رژیم اسرائیل در موضوع از بین بردن حقوق حقه مردم فلسطین است. عملیات دو روز گذشته نشان میدهد مردم فلسطین از حق قانونی و حقوق بشر برخوردار نیستند و جان آنان به لب رسیده است. با اوضاعی که میبینیم و با وجود ضعف رژیم صهیونیستی ناشی از پائین بودن میزان انسجام داخلی، بعید است حماس جنگ را خاتمه بدهد مگر اینکه دستاورد داشته باشد. ابزار و اهرمهایی که به دست آورده مخصوصاً اسرا، فشار بینالمللی، فشار یهودیان و شهرک نشینان، ترسی که در دل اسرائیلیها افتاده است، همه اینها یک فشار بر حکومت رژیم صهیونیستی است. از اینرو طبعا اسرائیل باید به دنبال آتش بس باشد. در جنگ هر احتمالی وجود دارد ولی احتمال جنگ وسیع بعید است چون چنین ظرفیتی در دنیا وجود ندارد. غرب و مخصوصا آمریکا و اروپا چنین آمادگی ندارند.
کشورهای همسایه در هر سطحی که با اسرائیل ارتباط داشته باشند، در مورد موضوع فلسطین به دلیل مذهبی و ظلمی که به مردم فلسطین رفته است و همچنین به دلیل سیاست نژاد پرستانه رژیم صهیونیستی و نقش قدس در میان مردم مسلمان، بعید است از این رژیم حمایت و طرفداری کنند. درخواست خویشتنداری یک عبارت دیپلماتیک است و نشان از آن دارد که خواهان جنگ و خونریزی نیستند و فینفسه بد نیست اما مهم نقش عملی کشورهاست که چگونه کمک کنند تا یک ملت، از این ظلمی که به آن تحمیل شده نجات پیدا کند.
الان شرایط آنقدر ناپایدار است که وقوع هر سناریویی ممکن است ولی بعضی از این نگاهها بسیار بعید است. مثلاً در قسمت تبلیغاتی یا جنگ روانی ممکن است همانگونه که یکی از وزرای رژیم صهیونیستی گفته، انگشت اتهام را به سوی ایران ببرند یا مثلاً بخواهند حرکات ایذایی انجام دهند ولی الان انسجام داخلی رژیم صهیونیستی پایین و دولت ائتلافی صهیونیستی آسیبپذیر است. البته ممکن است همین عامل باعث شود برای انحراف افکار عمومی دست به اقداماتی بزند ولی احتمال حمله به ایران کم و حتی بعید است. تصمیم حمله به ایران فقط به رژیم صهیونیستی وابسته نیست. طبعا حمله صهیونیستها به ایران بدون در نظر گرفتن نقطه نظرات آمریکا، غرب و اروپا خیلی دور از ذهن است. در حال حاضر اسرائیل دست بالایی در مقابل حماس ندارد. بنابراین بعید میدانم چنین حرکاتی در جهت منافع آنان باشد. به نظر من اسرائیل بیشتر درصدد حل کردن مسأله اسرا باشد. این عامل بسیار مهمی در چگونگی ختم این دور از تنشها است که ممکن است به این سادگی صورت نگیرد. به این دلیل که موضوع اسرا برای اسرائیل و انسجام داخلی و نگهداشتن یهودیان در سرزمینهای اشغالی مهم است. در حال حاضر حل این حجم از اسیر و این حجم از مجروح برای نتانیاهو خیلی سخت است. لذا باز کردن یک جبهه دیگر دور از انتظار به نظر میآید. رژیم اسرائیل اگر بخواهد وارد جنگ با ایران شود، همچون گذشته از روش تخریبی و ایذایی استفاده میکند.
این عملیات و درگیری بیشتر برای این بود که مسائل حل نشده فلسطین روی میز برگردد و توجه افکار عمومی را به خود جلب کند. متاسفانه دنیا با موضوع فلسطین غیر منصفانه برخورد میکند. گره زدن اقدامات رژیم صهیونیستی به امنیت ملی آمریکا ام المصائب این قضیه است که این رژیم، نسبت به اقداماتش علیه فلسطینیها پاسخگو نیست. طبیعی است به دلیل تندرویهای نتانیاهو و موتلفین او که از تندروهای صهیونیست هستند این عملیات رخ داده است. یکی از مهمترین مسائل بین فلسطین و اسرائیل همین مسأله شهرکسازی است. شهرکسازی در حقیقت میخ آخر تابوت روابط اسرائیل و فلسطین است و اگر ادامه پیدا کند دیگر فضایی برای زیست طبیعی و زیست سیاسی و اجتماعی فلسطینیها وجود ندارد.
بهتر است حماس برای حفظ دستاوردهایش از این عملیات، آن را سیاسی نموده و با بسیج افکار عمومی، طراحی که انجام میدهد در این راستا باشد که این اقدامات تندروی صهیونیستها کنترل، شهرکسازی منتفی و جلوی عادیسازی روابط اعراب و این رژیم بدون حل مسأله فلسطین گرفته شود. این امر به عقیده من از این به بعد حماس و گروههای مقاومت برخورد معقول داشته باشند و دستاورهای نظامی را تبدیل به دستاوردهای سیاسی و اخذ امتیازات ژئوپولیتیکی کنند، این موضوع میتواند دست بالا را به فلسطینیها بدهد. کاری نکنند که نتانیاهو برگ بازنده را تبدیل به برگ برنده کند. نتانیاهو هم خودش و هم لابی رسانهایی قوی صهیونیستی از ابزارهای قوی و تاثیر گذار برای برعکس کردن جریان افکار عمومی برخورد دارند. فلسطینیها نیروهای مردمی دنیا و سازمانهای مردم نهاد و نهادهای بینالمللی را نباید دست کم بگیرند و از تاثیرات آنها غافل شوند. جنگ ترکیبی فقط نظامی نیست بلکه جنگ روایت هم مهم است. الان قضیه فلسطین و ستمی که در این هفتاد و پنج سال بر این ملت رفته است زنده شده و این دستاورد کمی نیست و نباید آنرا به ثمن بخس فروخت! تاکید بر خواست فلسطینیها برای برخورداری از یک زندگی و زیست طبیعی در یک سرزمین یکپارچه و در امنیت حداکثری است که میتواند آرامش و امنیت را به منطقه برگرداند. یعنی بدون امنیت و زیست طبیعی برای فلسطینیان هیچگونه آرامشی هم برای یهودیان نخواهد بود.
سیستم دو قطبی فرو ریخته و نظم ژلهای جدیدی در حال شکلگیری و جهان دچار تحول شده است. بازیگران جدیدی وارد صحنه تعاملات جهانی شده و اولویت بازیگران جهانی تغییر کرده و شاهد تنیدگی امنیت و صلح جهانی در تحولات منطقهای هستیم.
اینها ابزارهای مناسبی برای تحرکات دیپلماتیک حماس و حامیانش از جمله ایران هستند. ایران نقش مستقیمی در این عملیات ندارد و این مورد تائید وزیر خارجه آمریکا نیز قرار گرفته است اما با اقدامات سیاسی و دیپلماتیک میتواند کمک موثری بر احقاق حقوق فلسطینیها کند.
فلسطینیها نباید اجازه دهند این دستاوردهای نظامی تبدیل به استفاده ابزاری شوند. بلکه خود با روشهای دیپلماتیک این دستاوردها را به امتیازات ژئوپلیتیکی تبدیل کنند. این باعث خواهد شد این دست بالای فلسطینی و روش معقول تبدیل آن به دستاورد سیاسی، افکار عمومی غرب را به سمت خود جذب کند تا بیش از این حامی تمامی اقدامات رژیم صهیونیستی نباشند. انشاالله!
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟