یکم: تحریمی/برانداز
۳۷میلیون رأی
دوم: اصلاحطلب/تحولخواه
۱۰/۵ میلیون
سوم: جبهه انقلاب
۹/۵ میلیون
چهارم: قالیبافی
۳/۵ میلیون
پنجم: کارمندی/باطله
یک میلیون
(عددها گِرد شدهاند)
نتیجه دور دوم انتخابات و اینکه از میان #مسعود_پزشکیان و #سعید_جلیلی کدامیک رییس جمهوری آینده ایران خواهد شد بستگی تام به نحوه کنش هریک از بلوکها در تعامل/تضاد با یکدیگر و نیز توان جذب آنان از سبد رأی بلوکهای همجوار دارد.
نخست سمت بلوک جبهه انقلاب را بر میرسم.
روشن است که جلیلی به عنوان نامزد این بلوک، ببشترین تضاد و همزمان کمترین توان را برای جذب رأی از بلوک تحریمی/برانداز دارد. اگر از حالت سورئالی که تحریمیها، دُنکیشوتوار به سودای بدتر شدن اوضاع و جلوکشیدن ساعتصفر براندازی به جلیلی رأی بدهند صرفنظر کنیم، میتوان گفت رأیی که امکان افزوده شدن از آن سمت به سبد جبهه انقلاب را دارد هیچِ مطلق است.
جبهه انقلاب، اما خود را دارای شانس فراوانی برای جذب حداکثری سبد رأی قالیبافیها تصورمیکند.
در نخستین گام، دستور آتشبس به توپخانه رسانهای/سایبری صادر شد. همزمان با ذکر اسم رمز «حاجباقر»، فاز دوم عملیات ۴۰۳ با راهبرد «پایان رقابت، آغاز رفاقت» کلید خورد. سکانسهای بعدی هم پیاپی جلوی دوربین رفته یا در حال صحنهپردازی است: پیام حمایت قالیباف، جلسه روسای ستادها و...
با این همه، جذب حداکثری سبد رأی قالیباف برای جبهه انقلاب تنها در صورتی آسان مینماید که همه یا دستکم بخش اعظم رایدهندگان به رئیس مجلس را «سازمانی/ایدئولژیک» فرض کنیم.
صرفنظر از تمرد علنی بسیاری از فعالان رسانهای حامی قالیباف از فرمان اجماع، به نظر میرسد سبک زندگی بخش بزرگی از قالیبافیها اگر نگوییم در تنافر که ناراستا با الگوی مورد نظر جبهه پایداری است.
یک کلام: القا اینکه اعمال محدودیت بر آزادیهای اجتماعی مورد مطالبه حامیان غیر ایدئولوژیک قالیباف در دولت سایه و دولت اصلاحطلبان یکسان خواهد بود.
اتفاقی نیست که اکانتهای اجارهای، ناگهان و به طور کاملا خودجوش به یاد امضا پزشکیان پای یک نامه استیضاح دهه پیش افتادهاند یا «رِندان دوگانهسوز» تحریمینما، طنازانه، تنها فرق را در صورتی یا سبز بودن رنگ ونهای گشت ارشاد میبینند...
اگر یخِ این سناریو بگیرد، بخش بزرگی از سبد رأی هواداران غیر ایدئولوژیک قالیباف منفعل میشوند. این گروه یا به صف تحریمیها افزوده میشوند یا بلوک کارمندی/باطله؛ که در هر دو صورت کفه رأی نامزد جبهه انقلاب را تقویت میکند.
با نگاهی به ترکیب و سبد آرای پزشکیان روشن میشود که بخش بزرگی از آن متعلق به مناطق روستایی، پیرامونی و محروم است. تحلیل اینکه این ترکیب غیرمنتظره چگونه رقم خورده، خود موضوعی دیگر -و البته بسیار مهم- است که در این مقال نمیگنجد، اما پیداست که تشکیلات دولت سایه از همان جمعهشب برای کندن همه یا بخشی از آن دندان تیز کرده است. فرمان مشاور نزدیک جلیلی با این مضمون که «حالا وقت محرومان است» در چهارچوب همین تاکتیک ارزیابی میشود.
تشکیلات حامی جلیلی، پشتگرم به شبکهای گسترده در سراسر کشور است. شبکهای که بیشک با آخرین حد توان در مناطق پیرامونی، روستاها و شهرهای کوچک فعال خواهد شد تا با تثبیت چهرهای حامی محرومان از نامزد جبهه پایداری هر چقدر که ممکن است از سبد رأی پزشکیان کنده و به سبد رأی خود بیافزاید.
بلوک رأی کارمندی/باطله از سال ۱۴۰۰ به عنوان یک متغیر چشمپوشی ناپذیر وارد پازل انتخابات ایران شده و بلوک رأی جلیلی در انتخابات شانه به شانه و میلیمتری ۱۵ تیر بیشک از آن صرفنظر نخواهد کرد.
و، اما بلوک رأی اصلاحطلب/تحولخواه
روشن است که این بلوک هیچ شانسی برای جلب رأی و نظر جبهه انقلاب ندارد.
فعالان ستادی و چهرههای رسانهای حامی پزشکیان، اما تصور میکردند از شانس بالایی برای جذب پارهای بزرگ از بلوک رأی تحریمی/برانداز برخوردارند به همین دلیل وقت و انرژی فراوانی را مصروف این هدف کردند.
نتیجه، اما به شدت غیرمنتظره و بسیار ناامید کننده بود.
این راهبرد در دور دوم هم محکوم به شکست است. نتیجه دور نخست، اعتماد به نفس بلوک رأی تحریمی/برانداز را به شدت بالا برده و بعید است بخش زیادی از آنان که اکنون با مارش پیروزی رسانههای اپوزیسون سرگرم زدن دور افتخار هستند جمعه آینده پای صندوق بیایند.
این پیشبینی البته فقط در یک صورت رخ نخواهد داد؛ به میدان آمدن چهرههایی مانند میرحسین و تاجزاده که رأی ندادن آنها در دور نخست، ضربه سنگینی به بلوک اصلاحطلب/تحولخواه وارد کرد.
بخش بزرگی از سبد رای قالیبافیها، اما پتانسیل افزوده شدن به بلوک رأی حامی پزشکیان را دارد.
یکم: بارز کردن چهره تعاملپذیر، تنشگریز و آرامبخش پزشکیان که در دولت او _برخلاف دولت خالصساز جلیلی_ امکان فعالیت و زیستسیاسی برای جناحها و گرایشهای گوناگون فراهم است.
دوم: تاکید بر تفاوت دولت پزشکیان با دولت سایه در نحوه برخورد و برآورده ساختن مطالبات زنان و جوانان به ویژه در زمینه سبکزندگی و پوشش.
سوم: تاکید بر زاویهدار نبودن پزشکیان با رهبری
چهارم: تاکید بر باز بودن راه تعامل و گفتگو در چینش کابینه و استفاده از همه نیروها و مدیران کارآمد، صرفنظر از گرایش سیاسی و جناحی آنها
از بختیاری حامیان پزشکیان اینکه همه آنچه گفته شد، در مواضع، منش و سلوک شخصی و نیز مناظرههای نامزد اصلاحطلبان بارز است. کافی است آنچه هست را به زبان قابل فهم و طول موج قابل شنیدن قالیبافیهای غبرایدئولژیک بیان کنند تا بخش بزرگی از سبد رأی آنان به بلوک رای اصلاحطلب/تحولخواه افزوده شود. هر چند عملکرد ستاد و تیم رسانهای حامی او تاکنون کاملا مغایر این بوده است...
سرنوشت پزشکیان در انتخابات ۱۵ تیر همچنین بستگی تام به توان شخصی و تشکیلاتی حامیانش در حفظ پایگاه رأی روستایی/پیرامونی بلوک رأی اصلاحطلب دارد. این ماموریت به ویژه از آن جهت خطیر است که همانگونه که در بالا گفته شد، رقیب از همان جمعهشب برای جلب نظر و مصادره به مطلوب این بخش از رایدهندگان خیز برداشته و دندان تیز کرده است.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟