«فراز»، دیدگاههای کارشناسی با نگاههای متفاوت را با هدف تضارب آرا و ایجاد فضای گفتوگو در رسانه، بدون داوری منتشر میکند. دیدگاههای مطرحشده توسط کارشناسان، لزوما دیدگاه روزنامه اینترنتی فراز محسوب نمیشود.
بنده دبیر کمیته عالی تدوین نهایی مواضع مهندس موسوی در ستاد سبز و علاوه بر آن، مسولیت در زمینه سیاست خارجی طرف مشورتهای ویژه و خصوصی ایشان را عهدهدار بودهام. ایشان مطالب آمده از کمیته سیاست خارجی ستاد را به من میدادند تا آنها را بررسی کرده و نظر نهایی را بدهم. اکنون همین افرادی که اطراف آقای دکتر پزشکیان را گرفته و به ایشان گفتهاند که بگویبد روی کار بیاید تحریمها را رفع خواهد کرد، همین پیشنهاد را آن زمان به آقای مهندس داده که ایشان آنرا اعلام کند.
آقای مهندس در این خصوص با بنده مشورت کردند و نظر بنده را خواستند، بنده به ایشان گفتم رفع تحریمها قطعا یک هدف جدی و اساسی دولت ما بعد از روی کار آمدن خواهد بود، اما این نباید یک موضوع اعلامی و قول تبلیغاتی انتخاباتی باشد، چون بعد از روی کار آمدنمان، طرفهای مقابل بخاطر این قولی که به مردم دادهایم مواضعشان را سنگینتر کرده، زیاده خواه شده و امتیازات بیشتر از ما طلب خواهند کرد. همین زیاده خواهی طرفهای مقابل عملا میتواند باعث بنبست در مذاکرات و عدم رفع تحریمها گردد؛ بنابراین رفع تحریمها یک هدف اساسی دولت ما خواهد بود، اما این هدف را نباید تبلیغاتی و قول انتخاباتی کنیم.
آقای مهندس، نظر بنده را تایید کردند و برای همین در مصاحبه با اشپیگل بسیار قوی و محکم برخورد کردند طوریکه گزارشگر اشپیگل برانگیخته شد و گفت «اینگونه مواضع شما در زمینه هستهای که تفاوتی با مواضع رقیبتان نمیکند» آقای مهندس هم در جواب گفتند «موضوع هستهای یک موضوع ملی و فراجناحی است و برای همین طبیعی است که در اینخصوص دو رقیب، مواضع مشابه داشته باشند». هم اکنون میتوانید سرچ کنید و این مصاحبه آقای مهندس موسوی را با اشپیگل ببینید. این نمونه تخصصی بسیار مهم نشان میدهد که خیلی از مواقع اگر حرفهای، دقیق و تخصصی برخورد نکنیم بر عکس هدفمان که بهبود روابط با غرب است عملا نتیجه، تخریب روابط با غرب میگردد، یعنی یک گام پیش، دو گام پس!
خوشبینی به گزینههای مطرح فعلی برای وزارت خارجه بابت سمپاتی و ژست آقایان، برای بهبود روابط با غرب است. در حالیکه در دو دوره هشت سالهای که آقایان سکان سیاست خارجی در دستشان بوده در آخر دورهشان روابط با غرب بسیار بدتر و وخیم شده، طوریکه بعد از دوره آنها، کشور به شرق گرایش پیدا کرده است.در دوره اول مذاکرات هستهای که آقای روحانی دبیر شورایعالی امنیت ملی بودند کار در دست همین تیم آقایان بود و ناشیگری این تیم باعث زیادهخواهی طرفهای مقابل شد تا در آخر دوره، روابط با غرب بسیار بدتر و وخیم شد در حدی که فرد ملایمی مانند آقای خاتمی مجبور به مقابله با غرب شده و پلمپها را شکستند و زمینه ارجاع پرونده به شورای امنیت، صدور قطعنامهها و گرایش کشور به شرق فراهم شد. در دولت اخیر آقای روحانی هم همین تیم دوباره کار را در دست گرفتند و باز با هدف اولیه بهبود روابط با غرب آغاز کردند، اما باز با ناشیگری و غیرحرفهایگری طوری عمل کردند که دوباره موجبات زیاده خواهی طرف مقابل را فراهم کردند و نهایتا کشور تحت فشار حداکثری تاریخی قرار گرفت.
در آخر دوره وخیمترین وضعیت در روابط با غرب پیش آمد طوریکه مجددا کشور در دوره بعد به شرق گرایش پیدا کرد. اساسا علت نوسانات کشور در گرایشات نوبهای به شرق، شکست آقایان و نابود کردن فرصتهای تاریخی پیش آمده بهخاطر ناتوانی و ناشیگری آقایان بوده است. آقای دکتر پزشکیان باید توجه کنند که یک تیم پزشکی که مدعی کارشناسی هستند دو بار بیمار به آن تیم سپرده شد و هر دو بار موجب مرگ بیمار شدند. آیا عاقلانه و اقدامی کارشناسانه است که دوباره بیمار به این تیم سپرده شود؟
ممکن است این تیم انواع بهانهها و اتفاقات را برای مرگ بیمار بیاورند اما یک تیم پزشکی حاذق باید انواع اتفاقات و شرایط ریکاوری را در نظر بگیرد وگرنه اکنون سه باره موجب مرگ بیمار میشود و باز اتفاقات بعدی را بهانه میآورند. عملکرد این تیم مانند آن تیم مهندسی است که یک ساختمان زیبا میسازد اما با وقوع زلزله ساختمان خراب شده و این تیم مرتب زیبایی ساختمان را به رخ میکشد و میگوید اگر زلزله نمیشد چه ساختمان زیبائی ساخته بودیم. در حالیکه یک تیم مهندسی مجرب و کارشناس واقعی باید بر اساس شرایط خاص محیطی، ساختمان را برای انواع اتفاقات و وقوع زلزله و طوفان و... پیشبینی کرده و بسازد.
گفته میشود که این آقایان سالهای متمادی در وزارتخارجه بوده و مدارج را طبیعی سیر کردهاند درحالیکه اینگونه نیست. بنده از سال ۶۰ وارد وزارتخارجه شده و مطلع هستم و عمدتا آقایان رانتی رشد کردهاند. از طرف دیگر لزوما بودن در وزارتخارجه نمیتواند کفایت کند اصل آن است در مدتی که در وزارتخارجه بودهاند کدام موفقیتهای قابل توجه را داشتهاند. سالها حضور در وزارتخارجه با روزمرگی و حقوقهای دلاری بدون توفیقات جدی نه تنها یک امتیاز نیست بلکه یک سابقه منفی است. با روی کار آمدن چنین افرادی مانند گذشته، نهایتا نه تنها پیشرفتی در قبال روابط با غرب حاصل نخواهد شد بلکه در روابط با غرب دچار یک گام پیش و دو گام پس خواهیم شد.
در حال حاضر ما در جهان در حال گذار هستیم و شرایط جهان در حال گذار بسیار حساس و خطیر و ساختارهای بین المللی سیال و بی ثبات شده است. شرایط جهان در حال گذار هم تهدید و هم فرصت است و کشورها بهدنبال جایگاهسازی جدید برای خود هستند. باید هوشیاری فوقالعاده و سرعت عمل و ابتکار و موقعیت شناسی داشته تا جایگاه سازی جدید را با موقعیت پیشرفته کنیم وگرنه برایمان جایگاه سازی و محدودمان میکنند. ببینید اکنون با غفلت دستگاه دیپلماسی در منطقه بسیار حساس و مهم قفقاز برای ما جایگاهسازی و موقعیت ما را در قفقاز جنوبی محدود کردهاند.
ما باید برای ایران با یک سیاست متوازن، یک موقعیت منحصر بهفرد بین شرق و غرب جایگاه سازی کنیم. آنچنانکه مانند برخی کشورهای مهم و مشابه خودمان بتوانیم با هر دو بلوک روابط متوازن و سودمند داشته باشیم. با توجه به موقعیت ویژه ژئوپولتیکی و استراتژیکی ایران این امر برای جمهوریاسلامی ایران کاملا ممکن و مقدور است. دستگاه دیپلماسی فعلی ما فرسوده و کهنه است. نه بهلحاظ سخت افزاری و نه بهلحاظ نرم افزاری امکان فعالیت مطابق با شرایط حساس جهان کنونی را ندارد.
بنده با شناختی که دارم، تداوم دستگاه دیپلماسی با وضعیت کنونی بالقوه خود یک تهدید امنیت ملی است. همانطور که دیدهام غفلت دستگاه در مرزهای شمال غربی تهدید امنیتی ایجاد کرد و مجبور به مانور در آن مرزها شدهایم. دستگاه دیپلماسی بهلحاظ سختافزاری نیاز مبرم به نوسازی، بازسازی و چابکسازی دارد و ما بهلحاظ نرمافزاری نیاز به نگرش جدید، سیاست نوین بینالمللی و حرفهایگری کارشناسانه داریم.
ویدیو:
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک