هم نگارنده و هم بسیاری دیگر، بارها و موکدانه نوشتهاند که قرار نیست پزشکیان شقالقمر کند. «پزشکیان» تنها با تلاش برای رفع فیلتر اینترنت، رفع انسداد برخی محدودیتهای اجتماعی، رفع تحریمها و بازسازی روابط کشور در صحنهی بینالملل، بزرگترین قدم را برای مردم برخواهد داشت.
و البته بزرگترین دلیل من برای رأی دادن به پزشکیان، عدم تسلط تاموتمام جلیلی و تیم خطرناکش در کشور بود تا شیب #فلاکت، کندتر شود و با حضور پزشکیان و تلاشهای ضد انسدادیاش، تا حدی فضای تنفس برای مردم، مهیا شود.
بحث، همین است و بس.
این حرف امروز من نیست که بارها در طول انتخابات نوشتم؛ که خود «پزشکیان» نیز صادقانه حرفهایش را گفت و به هیچوجه، «درِ باغ سبز» نشان کسی نداد؛ چندانکه یکی از مشکلات ستاد و مشاور انتخاباتی او همین بود که پزشکیان، حاضر نبود وعدهای دهد که در توانش نیست! این سطح از صداقت، در میان اهلِ سیاست، تا همین امروز، مسبوق به سابقه نبوده است.
پس شک نکنید که کمپین #من_پشیمانم یا پشیمانسازی از رأی به پزشکیان، خطای بزرگ و اشتباهی راهبردیست. درست همان خطا که بلایی بزرگ بر سر روحانی در سال ۹۶ هوار کرد.
وقتی کمپین «من پشیمانم»، فضای مجازی را در بر گرفت، روحانی (https://t.me/mostafafaghihi/8535) تضعیفتر شد و قدرت به دست انقلابیون افتاد؛ عامدانه بدنهی روحانی را علیه اوتاد جناحش شوراندند و از دل آن عصبیتِ اجتماعی، حوادث ۹۶ را از «مشهد» آفریدند. تندروهایی که انگیزههای مضاعف برای تضعیف و تقلیل قدرت دولت روحانی داشتند؛ و خود دیدید که موفق شدند.
آنروزها تندروها در برابر کمپین ۹۶، گوشهای نشستند و غشوضعف کردند و حالا، همانها تکرار آرزوی خود در ۱۴۰۳ و علیه پزشکیان را در دسترس میبینند.
پشیمانی -آنهم در حالیکه دولت پزشکیان، هنوز فرصت استقرار نیافته- پاس گلی بزرگ و باورنکردنی به تندروها و دولت سایهی جلیلیست که از این فرصت، آرزوی خود برای پایان زودهنگام دولت پزشکیان را تکرار کنند و با تنفسمصنوعیای چنین، چند صباحی بیشتر در حیات سیاسی کشور، تنفس کنند و آزار رسانیِ جمعی ملت را، تشدید.
من البته باور ندارم که مدعیان پشیمانی از رأی به پزشکیان، حقیقتاً پشیمان و نادم باشند. آنها میدانند که عمری از دولت نگذشته و تحت تاثیر تعارفات، نیاز دارند که در جمع دوستان و آشنایان، از همینحالا طلبکار باشند و ناراضی. تا فردا روز که اتفاق ناگواری افتاد، بگویند «نگفتیم؟ ما زودتر اعلام برائت کرده بودیم»
در واقع، این جمعِ «مدعیِ پشیمانی» نیز میدانسته که به چه رأی داده و قرار بوده که چه دولتی با رأی آنها سر کار آید. و طبعاً آنقدر میدانستند که قرار نبوده مثلاً فلان شخصیت اپوزیسیون، وزیر کشور پزشکیان شود! چندانکه تجربهی دولت روحانی را هم دیدهاند و به خوبی، به یاد دارند که رحمانیفضلی آمد و وزیر کشور روحانی شد. پس چرا آنموقع، کسی ابراز پسیمانی نکرد؟
پاسخ روشن است؛ چون آن ایام، چنین اعلام برائت و ابراز پشیمانیهای خلقالساعهای رواج نیافته بود و مــُد نشده بود و حالا، به فراخور زمان و احوالات کشور، حسابی مُد شده. همین!
نکتهی آخر را ارزشیها بدانند؛ که جهت اطلاع آنان، نقد من یا هر فرد دیگری از جبههی عقلگرایان و توسعهطلبان به دولت پزشکیان، به هیچوجه به معنای «تغییر نظر» یا «ارادت به انقلابیون» نیست.
و این، اتفاقاً مهمترین شاخصِ افتراق با انقلابیون است که رأیدهندگان به پزشکیان، توأمان او را نقد میکنند، اما این انقلابیون هستند که دولت مطبوع خود را مبرا از هر خطا میدانند و حاضرند چشم بسته و بیچون و چرا، هر مالهای بکشند تا به دامان کِبریایی متبوعان و مطبوعانِ باندی-گروهیِ خود، گردی ننشیند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟