پنجشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۳ 19 September 2024
چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۳
کد خبر: ۸۱۴۲۹
نگاهی روان‌کاوانه به شخصیت محمد جواد ظریف

چرا ظریف به مراسم رونمایی آلبوم می‌رود اما نشست خبری رییس‌جمهوری نه؟!

چرا ظریف به مراسم رونمایی آلبوم می‌رود اما نشست خبری رییس‌جمهوری نه؟!
مطلب «روان‌شناسی استعفا‌های محمدجواد ظریف» با واکنش‌های متعدد و متفاوت دیپلمات‌ها مواجه شد که برخی با بیان خاطراتی از وزیر خارجه اسبق مدعای اصلی آن مطلب را تأیید و برخی برآشفته شده و مخالف آن بودند. اما مهم‌ترین واکنشی که انگیزه‌بخش نوشتن مطلب کنونی شد، تمایل برخی به بسط ایده‌های روان‌شناختی آن مطلب بود.
مهدی ملک محمد
نویسنده
مهدی ملک محمد

از آن‌جایی‌که مطلب قبلی قرار نبود که یک مطلب صرفاً علمی باشد و گزارشی روزنامه‌نگارانه نیز همراه آن بود، به‌طور طبیعی ایده‌های روان‌شناختی آن محدود شده و از وزن علمی‌اش کاسته شد. به همین دلیل، مطلب فعلی به دور از گزارش‌های روزنامه‌نگاری صرفاً می‌خواهد به بسط ایده‌های روان‌شناختی موجود در مطلب قبلی بپردازد.

ایده‌ی اصلی آن بود که محمدجواد ظریف از انتقاد بیزار است و مشتاق تأیید و دیده‌شدن است. از نگاه روان‌کاو برجسته سوئدی، اتو کرنبرگ، چنین ویژگی‌هایی نشانه‌های شخصیت خودشیفته هستند. البته آسیب‌شناسی شخصیت خودشیفته در تاریخ ۱۵۰ساله روان‌شناسی از منظر‌های مختلفی بررسی شده است ولی در این مطلب از منظر اتو کرنبرگ که یکی از مهم‌ترین روان‌کاوانی است که در تاریخ روان‌شناسی به آسیب‌شناسی شخصیت خودشیفته پرداخته، شخصیت و رفتار‌های محمدجواد ظریف را تحلیل کرده و بر این واقعیت تأکید می‌کنم که شخصیت خودشیفته به‌دلیل سبک تربیتی خاص ایرانیان به‌صورت فراوانی دیده می‌شود و در حقیقت، آسیب‌شناسی شخصیت ظریف مقدمه‌ای بر آسیب‌شناسی شخصیت بخش زیادی از جامعه ایرانی است.

از نگاه کرنبرگ، سازوکار راه‌انداز شخصیت خودشیفته از دوران کودکی پذیرش مشروط و تأکید بر بی‌نقص‌بودن است. یعنی والد فقط وقتی کودک را می‌پذیرد که او توانمندی‌هایی را از خود بروز دهد و دستاوردی داشته باشد وگرنه توسط والد به‌خوبی پذیرش نمی‌شود. اگر کودک نقصی داشته باشد اضطراب شدید والدش را برمی‌انگیزد و کودک آرام‌آرام یاد می‌گیرد که هرگاه که نقصی ندارد والدش آرام است و از این‌رو از هرگونه نقصی بیزار و روی‌گردان می‌شود. نقص در چنین کودکی شرم را برمی‌انگیزد و از آن‌جا که این احساس تقریباً پیشگیرانه است، کودک اصلا نقصی را در خود نمی‌بیند که شرم را تجربه کند. محیط امن این کودک در بزرگسالی، محیطی عاری از انتقاد است.
محمدجواد ظریف در کتاب آقای سفیر اگرچه به سرعت از دوران کودکی خود می‌گذرد، اما شواهد قابل‌توجهی از ریشه‌های شخصیت خود را آشکار می‌کند. او تک فرزند والدینی است که هر دو از ازدواج قبلی خود فرزندانی داشته‌اند؛ والدینی که مهم‌ترین ویژگی آنها اعتبار و اقتدار است. می‌توان حدس زد که چنین اعتبار و اقتداری سبب‌ساز همان الگوی والد سخت‌گیر-کودک ناراضی و تلاش برای دوری از هر نوع نقصی می‌شود. چنان‌چه پدر تصمیم می‌گیرد که او را از هرگونه ارتباط اجتماعی دور نگه‌دارد تا مبادا آسیب‌های اجتماعی گریبان‌گیر فرزند شود. همین الگوی تربیتی سبب می‌شود که محمدجواد ظریف در فصل اول خاطرات خود بگوید: «شاگرد اول و ممتاز مدرسه بودم و خیلی به خودم ارادت داشتم.» و چون می‌داند چنین جمله‌ای در فرهنگ ایرانی تفسیری منفی دارد، درصدد توجیه آن برمی‌آید که دانش‌آموزان مدرسه علوی عموماً خود را تافته جدابافته تلقی می‌کنند و ماجرا را چنین به سود خود خاتمه می‌دهد که: «دوستی داشتم که همواره مرا تحقیر می‌کرد. این فرد بزرگ‌ترین خدمت را در زندگی به من کرد و باعث شد که از آسمان به پایین بیایم. احساس می‌کنم باعث شد کمی خاکی شوم. اگر در مورد بنده با دیگران نیز صحبت کنید، امیدوارم توهم تافته جدابافته‌بودن که در میان برخی هم‌قطارهایم در آن مدرسه وجود داشت را در مورد بنده تأیید نکنند.» اما محمدجواد ظریف نمی‌گوید که واکنشش به توهین‌های آن دوست چگونه بوده و آن دوست چرا او را تحقیر می‌کرد. شواهد نیز نشان می‌دهند که نقش آن دوست چنان‌که ظریف بیان می‌کند تغییری را ایجاد نکرده است. آن‌چه طی یک دهه اخیر در رفتار‌های محمدجواد ظریف دیده‌ایم، حساسیت بالای او به انتقاد است که خشمش را برمی‌انگیزد و چنان آزارش می‌دهد که علائم جسمانی اضطراب شدید مانند کمردرد و اجبار به نشستن بر ویلچر بروز می‌کنند.

اگرچه وزیر خارجه اسبق ایران و معاون راهبردی فعلی رئیس‌جمهور توانمندی‌های بسیار دارد ولی آن‌چه در شصت سال اخیر او را درگیر خود ساخته تلاش برای بی‌نقص نشان‌دادن خود است و تلاش برای دریافت تأیید و تحسین دیگران. او هوشمندانه خود را عضو هیچ حزب و جریان سیاسی نمی‌داند، چراکه عضویت در یک گروه یا حزب سیاسی احتمال طرد و انتقاد شدید را به دنبال دارد و ظریف نمی‌خواهد که در هیچ دولتی حذف شود. تمام تلاشش را می‌کند تا سفیر خوبی برای دولت محمود احمدی‌نژاد در سازمان ملل متحد باشد، اما احمدی‌نژاد که خود نیز گرفتار شخصیت خودشیفته بود، او را برنمی‌تابد و کاری به او نمی‌سپارد. در دولت حسن روحانی بر صدر می‌نشیند و مورد توجه ملتی قرار می‌گیرد. در سال‌های ۹۳ تا ۹۶ در همان نقطه دل‌چسب خود قرار می‌گیرد؛ دیده‌شدن و تحسین‌شدن. اما این روزگار دوامی نداشت و او سال‌های پایانی وزارت را با روی کارآمدن دونالد ترامپ در ایالات متحده امریکا با خشم سپری می‌کند، چراکه با بی‌اثرشدن برجام و افزایش مشکلات اقتصادی از آن‌همه توجه و تحسین خبر چندانی نیست. البته که او در این سال‌ها بازهم دست از تلاش برنمی‌دارد و سعی می‌کند شانسش را در حوزه‌های دیگری از جمله کنوانسیون حقوقی دریای خزر و تغییر تشکیلات وزارت خارجه امتحان کند تا بار دیگر توجه همگانی را به خود جلب کند. سه سال دولت سیزدهم نیز برایش بسیارغم‌افزا بود که طرد و نادیده‌گرفته‌شدن را تجربه کرد. در همین دوران با حضور مداوم در فضای مجازی تلاش می‌کرد از نظر‌ها غایب نشود. تا این‌که فرصت تشکیل دولت چهاردهم برایش بسان معجزه‌ای بود که امکان نشستن بر صدر توجه همگانی را فراهم کرد. ولی چنان‌که همگان می‌دانند این مسیر تا این لحظه بی‌دغدغه و بی‌مانع نبوده است.

محمدجواد ظریف مانند بسیاری از ایرانیان که تحت تربیت والدینی محتاط و سخت‌گیر و بیزار از نقص قرار داشتند، این روز‌ها در پی هر روزنه‌ای برای دریافت تأیید و تحسین می‌گردد ولی به‌نظر می‌رسد که در دولت چهاردهم با حریفانی مواجه است که همچون او به‌دنبال تأیید و تحسین هستند و برنمی‌تابند که فرد دیگری جز آنها بر صدر توجه رسانه‌ای قرار بگیرد. شاید حضور همین حریفان باشد که او را در روز‌های آخر شهریور به مجلس رونمایی از آلبوم شمس همایون شجریان و کیخسرو پورناظری می‌کشاند و از رفتن به نشست رسانه‌ای رئیس‌جمهور بازمی‌دارد.  

ارسال نظر
پربازدیدترین ویدیوها
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها
پیشنهاد سردبیر

پیجر همه جا، از اتاق کودک تا میز کافه و رستوران

چه کسانی از پیجر استفاده می‌کنند؟

در گفت‌وگوی فراز با «علی بهشتی نیا»، کارشناس آموزشی بررسی شد

مخاطرات اختصاص ۲۰ درصد از ظرفیت مدارس به اتباع افغانی

زندگی