فروخته شدن تابلوهای موزه امام علی را اولین بار ناصر امانی عضور شورای شهر تهران مطرح کرد. او ۲۵ شهریورماه در تذکری به شهرداری تهران اعلام کرده بود که ۳۰ تابلوی ارزشمند از موزه امام علی (ع) که متعلق به شهرداری تهران است چند ماه قبل از محل این موزه خارج و به بهانه برگزاری یک نمایشگاه به جای دیگری برده شدهاند و هنوز معلوم نیست کجا هستند.
برخی رسانهها پس از این با استناد به اطلاعات سایت Wold Art Dubai ادعا کردند ۱۴ اثر از این ۳۰ اثر در کشور امارات فروخته شدهاند و سرنوشت ۱۶ اثر دیگر مشخص نیست. پس ازانتشاراین خبر، وضعیت آثار گمشده به یکی از سوژههای خبری روزهای گذشته مبدل شد اما طبق معمول هیچ جواب و توضیح مشخص و قانعکنندهای از سوی مدیران و مسئولان وجود نداشت. برعکس، رفتارهایی که تلاشی برای پاک کردن صورت مسئله به نظر میآمد، بار دیگر این شبهه را مطرح کرد که چرا به جای یک پاسخ درست و شفاف با انواع و اقسام پاسخهای عجیب یا نادیده انگاریها از ظرف مسئولان مواجهیم؟
اظهارات مهرداد باقری -رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران- یکی از این پاسخهای غیرعادی بود که در پاسخ خبرنگاران به پرسش «چرا آثار موزه فروخته شده است»، گفت همه آثار هنری در موزهها لزوما آثار موزهای نیستند و قابلیت فروش آنان از همین ویژگی نشات میگیرد.
این در حالی است که مهدی چمران رئیس شورای شهر تهران ادعا کرده فروش آثار هنری موزهها در جهان امری عادی و روالی معمول است اما کدام موزه وجود دارد که چوب حراج بر آثارش بزند و این روال را طبیعی بداند؟ اساسا نکته این است که اعتبار هر موزه نه به فروش آثارش که به حفظ و تلاش برای افزایش تعداد آنها است.
گرچه گفته میشود آثار چهرههای صاحبنام بین این تابلوها به فروش رفته است، اما سعید صدراییان -عضو هیات مدیره سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران- در یک فایل صوتی مدعی شده آثار فروخته شده آثار باارزشی نبودهاند! این ادعا واکنشهای دیگری برانگیخت. نیوشا جوادیپورهنرمند نقاش و فرزند محمود جوادیپور- در یک یادداشت به این اظهارت واکنش نشان داد و چنین ادعایی را ناشی از ناآگاهی و آشنا نبودن مدیران فرهنگی با هنر و فرهنگ و آثار ارزشمند کشور دانست.
اظهارات حبیب کاشانی -خزانهدار شوری اسلامی شهر تهران- در واکنش به خبر فروخته شدن برخی از تابلوهای موزه امام علی (ع) جالب توجه است. او در جلسه روز سهشنبه (۳ مهر) شورای شهر گفت: «قرار بوده ۳۰ تابلو را ببرند و سه روزه برگردانند اما بعد از سه روز تابلوها برنگشته است. اگر هدف ما بردن تابلوها به قصد فروش و کسب درآمد بوده است که وامصیبتا اشتباه کردهایم ولی اگر به یک شرکت پول بلیت، هتل و اجرا دادهایم که برود و برخی تابلوها را بفروشد. آقای باقری (معاون شهردار) دست خود را روی سینه میگذارد و میگوید اگر دل شما شکسته است من عذرخواهی میکنم. نیازی به حاشیهسازی نیست بلکه باید راستش را بگویید.»
عباسی -یکی دیگر از اعضای شورهای شهر- در همین جلسه گفت: «اینجا منبر وعظ گذاشتهاید، قطعا ما نیاز به موعظه و نصحیت داریم اما مکانیسم آن برایمان وجود دارد. شما باید توضیح دهید این آثار را با چه مجوزی و برای چه بردهاید و اگر بحث ضربه به اعتماد عمومی است برخی کارها به این اعتماد ضربه میزند. مطالبه برای برگشت این آثار اعتماد عمومی را باز میگرداند. نمیخواهیم با الفاظ سر همدیگر کلاه بگذاریم. هر اثر ۷۰۰ دلار فروختهاید. این گونه نگاه کنید که اگر یک را اثر معمولی از فروشگاههای دوبی بخرید که با دستگاه صنتعی ساخته شد بود گرانتر از این میشد که هنرمندی آن را کشیده باشد و اساسا چه کسی اجازه فروش آن را داده است؟ آیا صلاحیت این فروش را داشتهاید؟
در نهایت شاید وقت آن رسیده باشد که حقیقت شفاف و بیکم و کاست یا به قول کاشانی «راست این ماجرا» در یک نشست مطبوعاتی به مردم و رسانهها گفته شود.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟