در این میان سفر وزیر خارجه به اردن و مصر به ترتیب پس از ۱۰ و ۱۲ سال انجام شد. هرچند سفرهای عراقچی با هدف برقراری آتشبس در منطقه انجام شد اما آیا میتوان گفت که این سفرها بر روابط دو جانبه ایران با همسایهها و کشورهای منطقه اثرگذار است؟ نکته دیگر اینجاست که سفرهای عراقچی با هدف بسیج کشورهای منطقه علیه اسرائیل، تا چه پیامی در سطح منطقهای و بینالمللی خواهد داشت؟
اینها پرسشهایی است که محبعلی به آن پاسخ میدهد. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
دور دیپلماتیک وزیر خارجه برای کاهش تنش در منطقه از سه کشور اردن، مصر و ترکیه نیز گذشت. گفته شده که این سفرها با هدف برقراری صلح انجام شده است. اما با توجه به سفر وزیرخارجه ایران به اردن پس از ۱۰ سال و مصر پس از ۱۲ سال، میتوان گفت تلاش عراقچی پیامدهایی برای بازسازی روابط دوجانبه نیز دارد؟
این سفرها در ارتباط با مناسبات امروزی منطقه است و تلاشی است تا نشان دهد ایران در حوزه دیپلماسی نیز در راستای جلوگیری از گسترش جنگ در منطقه فعال است.
نشانه روشن این واقعیت بیانیه مشترک نشست سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با اتحادیه اروپا در بروکسل است که عمان، قطر، کویت، عربستان و دیگر کشورهای عربی در آن حضور داشتند. این بیانیه نشان میدهد که سفرهای آقای عراقچی در موضعگیری آنها در قبال ایران تاثیر نداشته و حتی به نسبت گذشته میتوان گفت در موضوع برنامه هستهای و ادعا نسبت به جزایر سهگانه ایران، موضع آنها تندتر نیز شده است؛ بنابراین باید موضوعات را از یکدیگر تفکیک کرد. موضوع مشترک این است که اعراب مخالف جنگ با اسرائیل و گسترش جنگ در منطقه هستند. اما مناسبات ما با این کشورهای عربی جدا از این مسئله مشترک است. چنانچه در لبنان نیز دیدیم که موضع آقای میقاتی، نخست وزیر لبنان، با موضع ایران و حزبالله لبنان یکسان نیست و تفاوتهای آشکاری وجود دارد. در سوریه نیز میبینیم که دولت این کشور موضعی روشن در قبال این مسئله نگرفته و در سکوت به سر میبرد. موضع عراق نیز مشابه اردن است و این دو کشور صراحتا میگوید ما نمیخواهیم درگیر جنگ شویم و از آسمان ما علیه کشورهای دیگر استفاده شود.
فکر میکنید ریشه مشکلات دوجانبه ایران با برخی کشورهای منطقه از کجا نشأت میگیرد؟
ریشه بحران به مناسبات ایران با آمریکا و غرب بازمیگردد که سرمنشاء آن دو مسئله اساسی است؛ یکی سیاست ایران در قبال اسرائیل و دیگری برنامه هستهای ایران. کشورهای منطقه نیز خود را در این معادله میبینند. اعراب سعی میکنند حداکثر بهرهبرداری را از این مسئله داشته باشند و به طور همزمان از ایران و غرب امتیاز بگیرند. هر کشوری در این معادله به دنبال منافع خود است. تا وقتی این مسئله رفع نشود انتظار اینکه مناسبات ایران با اعراب، کشورهای همسایه و غرب گسترش پیدا کند، انتظار بالایی است. چراکه آنها از مدیریت این وضعیت حداکثر سود را میبرند و مثال بارز آن نیز کشورهای قطر و امارات است.
بهنظرتان با توجه به این شرایط، میتوان سفر آقای عراقچی به مصر را در مسیر بازگشت روابط دیپلماتیک دو کشور ارزیابی کرد؟
از دولت آقای خاتمی رایزنیهای با مصر برای بازگشت روابط آغاز شد. در آن دوران در داخل مانعتراشیهایی شد که اجازه احیای روابط را نداد. از آن پس ملاقاتهای دوجانبه در سطوح مختلف با مقامات مصری صورت گرفته که هیچیک منجر به بازگشت روابط دیپلماتیک نشده است. حتی وزیرخارجه مصر اخیرا در تشییع رییسجمهور و وزیر خارجه فقید ایران شرکت کرد. اما هیچیک از این دیدارها و رایزنیها تغییر در اصل بازگشت روابط نداده است. چراکه اصل موضوع شامل مسائلی مثل خیابان «خالد اسلامبولی» در ایران و مقبره محمدرضاشاه در مسجد «رفاعی» و پرچم شاهنشاهی در بالای این مسجد در مصر است. کمپ دیوید مسئلهای تاریخی است. به طور کلی حل این مسائل نیازمند تصمیمات سیاسی است و فکر نمیکنم مصریها به این تصمیم رسیده باشند که روابط با ایران را بازگردانند. از سوی ایران، اما شاید آمادگی بیشتری برای اعمال تغییرات نسبت به طرف مصری وجود داشته باشد.
آقای عراقچی در پایان سفرهای خود برای شرکت در نشست موسم به ۳+۳ به ترکیه رفته است. فارغ از موضوع تنشها در حوزه قفقاز، به طور کلی بهنظرتان ترکیه چقدر میتواند در برقرار صلح در منطقه موثر و نقشآفرین باشد.
در پایان هیچ کشوری در دنیا به جز آمریکا نمیتواند برای پایان جنگ نقشآفرینی کند. اسرائیل تابع هیچ قانون بینالمللی و هیچ کشوری جز آمریکا نیست. امروز در آمریکا به دلیل انتخابات پیشرو، وضعیتی دوگانه وجود دارد. دونالد ترامپ و جمهوریخواهان خواستار ادامه جنگ، دستکم تا انتخابات و قدرت گرفتن هستند. البته ممکن است آنها در صورت پیروزی سیاست متفاوتی را دنبال کنند، اما اکنون از ادامه جنگ سود میبرند و نتانیاهو را به ادامه جنگ تشویق میکنند. حتی ترامپ آشکارا گفت که اگر من جای بایدن بودم به نتانیاهو میگفتم که اولین جایی که میخواهی بزنی، تاسیسات هستهای ایران باشد. افزایش تنش به پیروزی جمهوریخواهان در آمریکا کمک میکند. دولت بایدن نیز، هرچند خواستار برقراری آتشبس است، اما ناچار است به نتانیاهو کمک کند که جمهوریخواهان از وضعیت بهرهبرداری نکنند. از سوی دیگر اسرائیل بخشی از خواستههای آمریکا را در منطقه از جمله در لبنان و در قبال ایران برآورده میکند. آنها به دنبال تضعیف ایران در غزه، لبنان، سوریه، یمن و عراق هستند و باید منتظر اعمال راهبردهایی برای تحقق این سیاست باشیم؛ بنابراین میبینیم که آمریکا نیز امروز در شرایطی نیست که بتواند پایان جنگ را رقم بزند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟