در واقع اماراتیها در روندی که زیربنای اقتصادی و حتی نظامی و استراتژیک دارد، اروپاییها را از مطرحکردن صرف ادعای آنها به ادعای «اشغال» جزایر سهگانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک از سوی ایران رساندهاند.
در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
بیانیه مشترک اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس از چه منظری اهمیت دارد؟ آیا چنانچه برخی گفتهاند این بیانیه را باید خطری علیه منافع ملی ایران دانست؟
بیانیه اتحادیه اروپا و شورای همکاری ۵۷ بند دارد که هر بند آن بحثهای مطولی دارد. توجه کنید که بیانیه شامل همه موضوعات از شرق تا غرب و از آبوهوا گرفته تا زیردریا و هوش مصنوعی را برمیگیرد. به طور مثال هشت بند آن مربوط به فلسطین است. از این هشت بند غیر از یکی که مدعی میشود هفت اکتبر تجاوز حماس و حرکتی تروریستی است، باقی علیه اسرائیل است. از اسرائیل میخواهد که جنگ در لبنان و غزه را تمام کند و اجازه ارسال غذا به غزه را بدهد و مسائل اینچنینی را علیه اسرائیل مطرح میکند. اما در فضای رسانهای داخل هیچ بحثی در این زمینه که بیانیه اتحادیه اروپا علیه اسرائیل است وجود ندارد. با این حال تحتتاثیر فضای رسانهای بینالمللی، عمده بحثها متمرکز بر جزایر سهگانه و آقای عراقچی وزیرخارجه نیز به این بخش از بیانیه واکنش نشان دادند.
از سال ۱۹۸۹، مناسبات اتحادیه اروپا با شورای همکاری خلیج فارس آغاز شده است. یعنی زمانی که ایران با غرب در پرونده هستهای درگیر شد، شورای همکاری ارتباط خود را با اتحادیه اروپا آغاز کرد. آنها هر سال اجلاسی در سطح وزرا و کارشناسی داشتند و تفاوت اجلاس اخیر این است که در سطح سران برگزار شده. در این مدت همواره آنها موضع امارات درباره ادعا جزایر سهگانه مطرح کردند و خواستار گفتوگو در این زمینه شدند. این موضع برای سالها تکرار شده است و ایران نیز از آنها خواسته که در این موضوع دخالت نکند و حاکمیت ایران بر سر این جزایر گفتوگوپذیر نیست. در هر صورت ایران حاضر به گفتوگو نشده تا به امروز رسیدیم.
آیا پذیرش گفتوگو به معنی پذیرش اصل وجود مناقشه نیست؟
در دنیای سیاست درباره همهچیز گفتوگو میکنند. گفتوگو کردن به این معنی نیست که شما از اصول خود بگذرید. دیشب آقای پوتین برای میانجیگری میان ایران و اسرائیل اعلام آمادگی کرده است. آیا آقای پوتین از مواضع ایران در عدم به رسمیت شناختن اسرائیل آگاه نیست که چنین پیشنهادی داده؟ چرا این پیشنهاد را میدهد؟ امارات مدعی است و ادعایی را طرح میکند. امروز امارات در طول بیش از دو دهه ادعای خود را مورد پذیرش در بسیاری کشورها قرار داده اما ما نتوانستیم در این زمینه با آنها مقابله کنیم. میتوانستیم با آنها وارد گفتوگو شویم و ادعای آنها را نقض کنیم و سپس با تبلیغات به جهان بگوییم که ادعای امارات بیربط است. وقتی شما گفتوگو نمیکنید به مرور منطق او پذیرفتهتر میشود. امروز پنج عضو شورای امنیت سازمان ملل ادعای امارات در مورد جزایر را پذیرفتند و میگوید این موضوع باید به گفتوگو یا داوری واگذار شود.
به نظرتان این روند برای منافع ملی ایران خطرآفرین خواهد بود؟
براساس بیانیه مشترک، یک عضو دائم شورای امنیت ادعای «تجاوز» را هم پذیرفته و وارد آن شده است. تصور کنید که روسیه و چین بر اساس مناسبات اقتصادی و سلطه خود در خلیج فارس موضع خود را به «اشغال و تجاوز» بیاورند. وقتی سه عضو دائم علیه ایران شوند، قطعا آمریکا و انگلیس نیز از ادعای امارات حمایت میکنند و به این ترتیب پنج عضو شورای امنیت درباره این ادعا با امارات همراه میشوند و این خطری است که وجود دارد. آیا در آن شرایط نیز میخواهیم صرفا بر رد ادعای امارات تاکید کنیم؟
همه ۶ عضو شورای همکاری خلیج فارس به اضافه ۲۲ کشور اتحادیه عرب که سوریه نیز جزء آنهاست، ادعای «تجاوز و اشغال» ایران در جزایر را رسما اعلام کردند و چندین بیانیه در این زمینه دادهاند. ما با آنها چه کردهایم و چه اتفاقی در روابط با اتحادیه عرب و حتی سوریه رخ داده است؟ حال توجه کنید در شرایطی که آنها این مواضع را نسبت به ایران دارند، وزیر خارجه در سفری منطقهای به کشورها در پی حل مسئله فلسطین و میانجیگری است. ترکیه، اردن، مصر و امارات همگی با اسرائیل رابطه دارند و آن را به رسمیت میشناسند. ما تصور میکنیم که میتوانیم این کشورها را علیه اسرائیل بسیج کنیم، در حالی که آنها علیه ایران مواضعی دارند.
پرسش دیگر اینجاست که اتحادیه اروپا چطور تا این حد با ادعای امارات همآوا شده است؟
امروز اتحادیه اروپا به ایران در موضوع جنگ اوکراین به چشم متخاصم نگاه میکند. از نظر آنها ما در کنار روسیه متجاوز به اوکراین قرار گرفتیم و راست یا دروغ به روسیه تسلیحات نظامی دادهایم. ما نیز این ادعاها را نپذیرفتهایم. بنابراین در شرایطی که ایران در مقابل اتحادیه اروپا متخاصم محسوب میشود، توقع داریم رویکرد آنها چگونه باشد؟ این در حالی است که امارات در موضوع جنگ اوکراین برای آزادی اسیرهای دو طرف میانجی شده است. یکی از بندهای این بیانیه مشترک نیز تشکر از امارات به دلیل همین میانجیگری برای آزادی اسرای اوکراینی است. به این ترتیب از نظر اروپا امارات حامی اوکراین و ما در مقابل اوکراین و اروپا هستیم. این یک تفاوت اساسی دیگر است.
موضوع دیگر حجم روابط شورای همکاری خلیج فارس با اتحادیه اروپاست که از ۲۰۲۰ تا امروز سه برابر شده است. سال ۲۰۲۳ حجم روابط شورای همکاری ۱۷۰ میلیارد یورو معادل نزدیک ۲۰۰ میلیارد دلار است. عمده این مناسبات تجاری نیز با آغاز جنگ اوکراین افزایش پیدا کرده و خلیج فارس جایگزین روسیه در حوزه تامین انرژی اروپا میشود. در این میان سه کشور عربستان و امارات در نفت و قطر در گاز نقش اصلی را بازی میکنند. مناسبات ما در زمانی که آنها در سال ۱۹۸۹ روابط با اتحادیه را آغاز کردند مناسبات ایران بین ۳۰ تا ۳۵ میلیارد دلار بوده است. در آن مقطع اروپا انرژی خود را از روسیه تامین میکرد اما ایران نیز تامینکننده بخشی از انرژي و نفت اروپا بودیم. آنها امیدوار بودند که ایران تبدیل به هاب انرژي اروپا شود اما این اتفاق به دلیل مطرحشدن پرونده هستهای رخ نداد. زمینهسازی گسترش ارتباطات با کشورهای حاشیه خلیج فارس از اینجا آغاز شد و رفتهرفته گسترش یافت و جنگ اوکراین آن را تقویت کرد.
امروز یکی از اصلیترین تامینکنندگان انرژی اروپا کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند که با سرمایهگذاری آنها در گاز قطر و نفت امارات قدرت این تامینکنندگی افزایش نیز خواهد یافت. بنابراین این بخش انرژی گستردهتر و ارتباط عمیقتر میشود.
به این ترتیب تفاوت رابطه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با اروپا و ایران با اروپا را در این چند مقوله اساسی میبینیم. اینها امتیازاتی است که طرف مقابل دارد و ما نداریم. توجه کنید امروز امارات پایگاه نظامی برخی کشورهای اروپایی مثل انگیس و فرانسه است. به این ترتیب روابط استراتژیک نیز با اروپا برقرار شده. وقتی اروپاییها این امتیازها را در رابطه با این کشورها میگیرند باید در ازای آنها امتیازاتی نیز بدهند. یکی از این امتیازها همین بحث جزایر سهگانه از سوی امارات است.
فکر میکنید امروز چطور میتوان از پیشرفت این روند علیه ایران جلوگیری کرد؟
زیربنای موضع اروپا درباره این قضیه تغییر کرده است. این تغییر نیز چنانچه توضیح دادیم پروسهای بوده که به امروز منتج شده و به دلیل شرایط امروز منطقه و ایران نیست. ما نیز در این پروسه و جلوگیری از پیشرفت آن هرگز تاثیرگذار نبودهایم. این پروسه ادامه نیز دارد. چراکه همانطور که موضع روسیه به حمایت از ادعای امارات درباره جزایر تغییر کرد میتواند به موضع «تجاوز و اشغال» نیز برسد. در آن زمان چه میخواهیم بکنیم؟
امروز وقتی اروپا موضع خود را تغییر میدهد، واکنش ما را رصد میکند. ما چه ابزار و اهرمی برای واکنش و تحت فشار قراردادن اروپا داریم؟ در مناسبات بینالمللی پایگاه و جایگاه کشورها اهمیت دارد و اگر شما ضعیف شدید برای زدن و امتیازگرفتن سراغتان میآیند. اگر خواستار آن هستیم که مجامع بینالمللی علیه ما نباشند باید قویتر باشیم و بتوانیم خود را در صحنه بینالمللی نشان دهیم.
دولت فعلی با مواضعی که اعلام کرده باید در سیاست خارجی تحرکی ایجاد کند که نشان دهد دیپلماسی ایران با آنچه دولت سیزدهم انجام میداد متفاوت است. دولت میتواند با ایجاد سیاست متوازن تغییراتی جدی ایجاد کند. مثلا یکی از این حوزهها اوکراین است و ایران با متوازن کردن موضع خود نسبت به طرفهای درگیری میتواند زمینههای گفتوگو و پذیرش نقشآفرینی خود را فراهم کند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟