پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ 21 November 2024
شنبه ۰۵ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۰
کد خبر: ۸۳۶۱۸
گلشیفته فراهانی و زر امیرابراهیمی در خدمت دستگاه جنگ روانی اسراییل

لولیتا بخوان و به ایران حمله کن!

لولیتا بخوان و به ایران حمله کن!
فیلم «لولیتا خوانی در تهران» به تازگی اکران شده است. درست سالی که جهانیان هر روز و بدون وقفه شاهد عکس‌ها و ویدئوهایی از جنایت‌ و نسل‌کشی در فلسطین هستند. ابعاد جنایت آن‌قدر بزرگ است که حتی رسانه‌های آمریکایی و دیگر کشورهای هم‌پیمان اسرائیل نمی‌توانند انکارش کنند. در همه‌ی جهان، افراد مستقل بدون لکنت از فلسطین حمایت می‌کنند و کسانی که فقط قصد حفظ ظاهر دارند، دست‌کم در تصاویر و خبرها از اسرائیل دوری می‌کنند.
نویسنده
زهره صدری نژاد

اما در همین شرایط چند بازیگر و یک نویسنده‌ی ایرانی با گروهی اسرائیلی قرارداد بسته و همراه شده‌اند تا فیلم «لولیتا خوانی در تهران» ساخته شود و دست در دست اسرائیلی‌ها روی فرش قرمز قدم بزنند. اکران چنین فیلمی با چنین ترکیب بازیگران و سازندگانی، در این مقطع تاریخیِ حساس فراتر از یک رخداد هنری و سینمایی است. سینما بارها نشان داده است هدفی غیر از بیان هنریِ موضوعات یا سرگرم کردن مخاطب دارد و پیام‌های پنهان و پیدای سیاسی به بسیاری از فیلم‌ها سنجاق شده‌اند.
نگاهی به فیلم‌های قبلیِ اران ریکلیس -کارگردان اسرائیلی فیلم- و گلشیفته فراهانی -بازیگر نقش اول- گواه و اثباتی بر این ادعاست. فراهانی قبلا در فیلم سرپناه با ریکلیس همکاری کرده بود؛ آن فیلم تصویری مثبت و متعهد از موساد نشان می‌دهد که برای نجات جان خبرچین لبنانی خود برایش جراحی پلاستیک ترتیب می‌دهد و محافظ شخصی می‌گذارد! در مقابل تصویری خشونت‌آمیز و بی‌رحم از اعضای بدریختِ حزب‌الله لبنان می‌سازد که برای قتل جاسوس از کشوری به کشوری دیگر می‌روند.

این بار هم گلشیفته فراهانی، زهرا (زر) امیرابراهیمی و سایر بازیگران ایرانیِ «لولیتا خوانی در تهران»، در همکاریِ بی‌دریغ با تهیه‌کننده و کارگردان اسرائیلی، امتیاز و فرصتی طلایی به سیاست‌مداران و نظامیان آمریکا و اسرائیل تقدیم کرده‌اند تا از آن برای آماده کردن ذهن مخاطبان و تماشاگران و زمینه‌چینیِ رسانه‌ای برای جنگ با ایران استفاده کنند. مروری بر کارنامه‌ی بازیگران نشان می‌دهد حضور‌شان در این فیلم و در این برهه‌ی زمانی، با پیش‌زمینه‌ی قبلی و بر اساس رزومه‌ی کاری و حرفه‌ایشان بوده است.

 

لولیتا خوانی هم‌نوا با ناقوس جنگ

 

زن شرقی باید زیبا ولی ستم‌دیده باشد

گلشیفته فراهانی اولین بازیگر ایرانی نبود که به خواسته‌ی خود یا به اجبار مهاجرت کرد و ساکن آن سوی مرزها شد ولی تقریبا هیچ کدام از بازیگران زن و مرد ایرانی که پیش یا پس از او کشور را ترک کردند، به شهرت و موفقیت حرفه‌ای فراهانی دست نیافتند. شهره آغداشلو و سوسن تسلیمی از بازیگران قدیمی‌ و زهرا امیرابراهیمی و شبنم طلوعی جزو بازیگران هم‌دوره‌ی فراهانی نام‌های پرتکرار و آشناتری هستند که پس از مهاجرت به فعالیت حرفه‌ای خود ادامه دادند و شناخته شدند.

توانمندی و استعداد تسلیمی قابل قیاس با دیگران نبود و نیست که به واسطه‌ی دانش و توانایی‌های حرفه‌ایش از سینما و بازی فراتر رفت و در وزارت فرهنگ سوئد به رده‌های بالایی در حوزه‌ی هنر رسید. آغداشلو نیز به‌عنوان یک بازیگر خارجی پیشرفت خوبی در هالیوود داشت و توانست جایگاه قابل قبولی به دست آورد. شبنم طلوعی که در کنار بازیگری سینما و تئاتر، نمایشنامه‌نویسی، کارگردانی، نویسندگی و خوانندگی را در کارنامه‌ی خود دارد، فقط در فیلم‌های کارگردانان ایرانی بازی کرد و در سینما و تئاترِ اروپا و آمریکا دیده نشد.

زهرا (زر) امیرابراهیمی بین این زنان کم‌ترین سابقه را داشت و استعداد و توانایی چندانی هم نشان نداده بود. هیچ‌کدام از فیلم‌ها و بازی‌های او مطرح نشدند تا این‌که در «عنکبوت مقدس» بازی کرد، فیلمی که بیشتر نمایشی سیاسی بود تا اثری هنری یا اجتماعی. مخاطبان فارسی‌زبان داستانِ واقعی سعید حنایی و قتل‌های زنجیره‌ای او را می‌دانند و واکنش اقشار مختلف جامعه را هم به خاطر دارند اما در این فیلم تاکید بر زن‌ستیزی جامعه‌ی ایران است، گویی قتل کارگران جنسی نه به دلیل شخصیت بیمار یا بعضی افکار رادیکال و تندرو که برآیندی از کل فرهنگ و جامعه ایران است.
امیرابراهیمی که یک بازیگر معمولی تلوزیون بود و نه کارگردان، در ادامه پا را فراتر گذاشت و با همکاری و سرمایه‌گذاریِ اسرائیل و آمریکا فیلمی درباره یک دختر جودوکار ایرانی ساخت که باید مقابل ورزشکار اسرائیلی مبارزه کند و نمی‌خواهد با تمارض به مصدومیت و از رقابت‌ها حذف شود.

گلشیفته شاید به‌نوعی خوش‌شانس‌ترین بازیگر ایرانی بود ولی موفقیت و دیده شدنش نه فقط به دلیل استعداد بازیگری و سابقه‌های سینمایی و هنری، بلکه به خاطر چهره‌ی کاملا شرقی‌‌اش نیز هست. چهره‌ای مطابق با الگوهای قدیمی و از پیش تعریف‌شده درمورد زن ایرانی و عرب: صورتی زیبا با پوستی گندم‌گون و چشمانی سیاه و معصوم که رنج و درد شرقی را به‌خوبی منعکس می‌کند؛ همان تصویر کلیشه و آشنایی که مخاطب غربی از زن شرقی می‌شناسد، می‌خواهد و می‌پسندد. زیبایی و شرقی بودنِ چهره نه نکته‌ی منفی است و نه اشکال یا ایرادِ هر زن و مردی، نکته این است که گلشیفته فراهانی کاملا با این نگرش و نگاه باسمه‌ایِ فیلمسازان و سینماگران اروپایی همراه شده است تا تصویر دلخواه آنان را منعکس و تثبیت کند.

 

لولیتا خوانی هم‌نوا با ناقوس جنگ

 

همه زنانِ شرقیِ قربانی، از هندوستان تا تونس

بیشترین فیلم‌هایی که گلشیفته فراهانی بازی کرده است کلیشه‌ی همیشگی از زن شرقی و خاورمیانه‌ای بازنمایی و بازآفرینی می‌کند: ستم‌دیده، در رنج، زیر بار جور جامعه‌ی مردسالار که اگر راه نجاتی برای او باشد، از مسیر غرب می‌گذرد. مروری کوتاه بر فیلم‌های فراهانی تایید این مسئله است.

سنگ صبور: یک زن جوان افغانستانی که در اتاقی مخروبه مراقب شوهر بیمارش است که در کما فرو رفته و حالا که مرد در سکوت مطلق است می‌تواند با او درد دل می‌کند. وقتی از رابطه‌ی خودش با یک سرباز جوان برای بدن بی‌حرکت مرد می‌گوید، او به ناگاه جان می‌گیرد و سعی می‌کند زن را بُکُشد!

درست شبیه یک زن: گلشیفته یک زن مهاجر مصری است که همراه با مادرشوهر و همسرش در آمریکا زندگی می‌کند، زن توانایی فرزندآوری ندارد و مادرشوهر مرتب با زخم‌زبان آزارش می‌دهد. دختر همراه دوست آمریکایی‌اش برای شرکت در مسابقه رقص به سفری دور می‌رود و حصارهای سنت را می‌شکند.

بلوز عربی (کاناپه تونسی): یک دختر تونسی (فراهانی) که در اروپا روانشناسی خوانده و به زادگاهش برگشته است، تلاش می‌کند جامعه‌ی عقب‌مانده‌اش را با روانشناسی آشنا کند‌. شکستن تابوهای شرقی با حضور زنی که از غرب برگشته و آزادی و تمدن را برای مردمانش به ارمغان آورده است.

آواز عقرب‌ها: راجستان که داستان فیلم در آن می‌گذرد، ایالتی در شمال غرب هندوستان است که نزدیک ۱۰ درصد جمعت آن مسلمان هستند. در توضیح داستان فیلم و شخصیت نوران (گلشیفته) نوشته شده: یک زن جوان کاملا مستقل که برای عبور از یک خیانت وحشیانه (از طرف مردی که عاشق اوست) و یافتن صدایی مختص خود تلاش می‌کند و می‌جنگد.

در فیلم اگر بمیری، می‌کشمت، خشونت، بی‌رحمی و حماقت سهم مردان کُرد مهاجری است که در فرانسه زندگی می‌کنند. بهترین مرد داستان، فیلیپِ فرانسوی است که بر عکس کُردها خوش‌سیما، مهربان و صادق است؛ تنها کسی که برای کمک به سیبای ناامید (گلشیفته) و نجات او از دست مردان هم‌تبارش تلاش می‌کند.
چنین تصاویر و موضوعاتی به همین چند فیلم محدود نیست و بیشتر نقش‌هایی که گلشیفته فراهانی خارج از ایران بازی کرده است در همین «قالبِ آماده» قرار می‌گیرد. 

گلشیفته فراهانی حتی در زندگی شخصی و حرفه‌ایِ پس از مهاجرت، مسیر مطلوب و آشنای مخاطب اروپایی و آمریکایی را طی کرد: ابتدای شروع فعالیت در سینمای فرانسه جلوی دوربین برهنه شد تا کارش مقابله‌ای نمادین و همچنان مبتنی بر کلیشه‌ی غربی با وضعیت زنان خاورمیانه و جوامع اسلامی باشد. او بعدها ادعا کرد تصویربردار گفته بوده قاب عکس و فیلم را بالای سینه می‌گیرد ولی در ثبت و انتشار تصویر به گونه‌ای دیگر عمل کرده است! ادعایی که اگر واقعیت داشت به‌راحتی با شکایت قابل پیگیری بود ولی چنین نشد، چون در آن صورت پیشرفت سریع گلشیفته در مسیری که برایش ترسیم شده بود، متوقف یا غیرممکن می‌شد.
پس از بازی در چندین فیلم و شهرت گرفتن در سینما، با فعالیت در شبکه‌های اجتماعی و حضور در جمع اپوزسیون، تصویر مبارز سیاسی را هم از خود ساخت. همه چیز همان شد که باید باشد: ممنوع‌الخروجی (هر چند به دروغ)، مهاجرت، آزادی اعطاییِ در فرانسه، مبارزه نمادین با اسارت زن شرقی، موفقیت در دنیای آزاد، بلند کردن پرچم مبارزه برای کشور مبدأ و مردمانش! و پکیج زن شرقی آزاد شده آماده است!

 

لولیتا خوانی هم‌نوا با ناقوس جنگ

لولیتا خوانی هم‌نوا با ناقوس جنگ علیه ایران

هر بازیگر حرفه‌ای از تعریف و شناخته شدن در نقش‌های مشابه و تیپ‌های شخصیتی می‌گریزد، دقیقا برعکسِ مسیری که فراهانی از سال‌ها پیش دنبال می‌کند. نگاهی به رده‌بندی فیلم‌های او نشان می‌دهد هیچ‌کدام از نظر منتقدان جدی سینما و در سایت‌های معتبر، امتیاز قابل قبولی نگرفته‌ و در سایت عامه‌پسند IMDB هم به‌طور میانگین به عدد ۶ تا ۶.۵ رسیده‌اند. گلشیفته نمی‌خواهد و نمی‌تواند از قالبی که سینمای اروپا و آمریکا برایش تعریف کرده‌اند، خارج شود؛ «زنِ زیبایِ ستم‌دیده‌یِ شرقی» همان تصویری است که او را به شهرت رسانده و باعث ماندگاری‌اش در سینمای غرب شده است تا در چنین روزهایی بیشتر به کار بیاید.
حالا، در اوج کشتار و نسل‌کشی غزه، پس از درگیر کردن لبنان، روزهایی که اسرائیل برای حمله به ایران آماده می‌شود و بیش از هر زمان دیگری احتمال شکل‌گیری جنگی گسترده وجود دارد، فیلمی روی پرده می‌رود که تصویری خشن، ضد فرهنگ، ضد هنر و ضد انسانی از ایران و ایرانیان نمایش می‌دهد.

تماشاگر در «لولیتا خوانی»، ایران را کشوری می‌بیند که حتی کتاب خواندن در آن جرم است و سخن گفتن با مردان و سیاست‌مدارانِ ریشو و مذهبی‌اش غیرممکن یا کاملا بی‌فایده خواهد بود. طبیعی است که مخاطب غربی نتیجه بگیرد چاره‌ای جز حمله‌ی نظامی و جنگ با چنین مردمانی وجود ندارد! همان‌طور که حماس و حزب‌الله بر اساس تصاویر ساخته شده در سینمای غرب و هالیوود فقط زبان جنگ و اسلحه و زور را می‌شناسند.
تلاش برای ایجاد چنین تصاویر و نتایجی عجیب نیست، به‌ویژه آن‌که مؤسسه‌ی حکومتی-اسرائیلیِ رابینوویچ سرمایه‌گذار فیلم «لولیتا خوانی در تهران» است، بنیادی که سال ۱۹۷۰ برای توسعه‌ی هنر اسرائیلی تأسیس شد و حتی بین فیلمسازان یهودی خوش‌نام نیست. دو سال پیش وقتی فیلم «همسایه‌ام آدولف» که با سرمایه‌گذاری این بنیاد ساخته شده است به جشنواره لوکارنو راه پیدا کرد، گروهی از فیلم‌سازان و هنرمندان یهودیِ اسرائیل با فرستادن نامه‌ای سرگشاده خواستار حذف و بایکوت آن شدند. امضاکنندگان این بنیاد را یک مؤسسه‌ی حکومتی با رویکرد نژادپرستانه و فاشیستی معرفی کردند که شرط همکاری‌اش، تعهد به دولت اسرائیل و اهداف آن است.

اما آذر نفیسی داستانش را به همین بنیاد فروخته است و گلشیفته فراهانی، زر امیرابراهیمی و سایر بازیگرانِ ایرانی «لولیتا خوانی در تهران» دست در دست گروه اسرائیلی گذشته‌اند تا چشم و ذهن مخاطب آمریکایی و اروپایی را برای حمله به ایران آماده سازند.

 

لولیتا خوانی هم‌نوا با ناقوس جنگ

 

ارسال نظر
captcha
captcha
پربازدیدترین ویدیوها
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها

جزئیات دیدار رئیس جمهور با وزیر خارجه سوریه | پزشکیان: ایران دست از حمایت از دوستان خود برنخواهد داشت

برنامه سپاه تا ۴ سال آینده رسیدن به مدار ۳۶هزار کیلومتری زمین است

قطعنامه حقوق بشری کانادا علیه ایران به تصویب رسید

توصیه می‌کنم کشورهای اروپایی از فرصت گفتگویی که دولت چهاردهم ایجاد کرده، استفاده کنند

گفتگوی تلفنی عراقچی با وزرای خارجه کشورهای عضو شورای حکام آژانس

اوکراین برای نخستین بار با موشک دوربرد بریتانیایی «سایه طوفان» خاک روسیه را هدف قرار داد

آمریکا پیش‌نویس قطعنامه آتش‌بس غزه را وتو کرد

شیخ نعیم قاسم: حزب‌الله بر اساس ۲ مسیر میدان و مذاکره عمل می‌کند

رهبری شخصا به دکتر پزشکیان فرمودند با اصلاح قانون تابعیت قهری موافق هستم

مین‌گذاری بایدن سر راه ترامپ در اوکراین

گیر رسایی به ظریف، پچ‌پچ افزایش قیمت انرژی و تجمع معلمان در بهارستان

کلینیک ترک بی‌حجابی به کجا رسید

آهو دریایی کجاست؟

انتقاد اردوغان از تصمیم آمریکا درباره اوکراین

پیشنهاد سردبیر
زندگی