علیاشرف نوبتی در گذشت
شعر، اگرکه همنفس مردم نباشد، از یاد میرود اما شعری که زندگی است، شعری که زیست و هستی مردمان سرزمینش را به دور از نقاب و تزئین و دروغ میسراید، شعری نیست که فراموش شود. شعر پرتو کرمانشاهی، ازین دست شعرها بود پر از حسهای انسانیِ عشق، رنج، اضطراب وجودی انسان،تنهایی، غم، شادمانی و جهان و هر چه در آنست و حتی مرگ. شعر او، شعر انسان معاصر ماست و به همین سبب، شعرهایش، در زمان زندگی خودش، زیرلب بر دهان مردم سرزمینش جاری بود.
کد خبر: ۵۰۰۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۵