اواخر هفته پیش، خروش رودهای خشمگین در آلمان و بلژیک، شهرها را زیر آب برد، ماشینهای پارکشده را به درختان کوبید و تخریب شدید، اهالی را به فشار سهمگینی دچار کرد. همین چند روز پیش، در شمالغربی ایالاتمتحده، یعنی منطقهای که به هوای خنک و مهآلود شهره است، صدها نفر از گرما مردند. در کانادا، آتش دهکدهای را سوزاند. دمای مسکو رکورد شکست. و آخر هفته، کوههای راکی شمالی، همزمان با گسترش آتشسوزی در ۱۲ایالت غربی امریکا، خود را برای موج دیگری از گرما آماده کردند.
بلایای شدید آبوهوایی در سراسر اروپا و امریکای شمالی، دو واقعیت اساسی را در علم و تاریخ به ثبت میرساند: اینکه جهان به طور کلی، نه آمادگی کاهش سرعت تغییرات آبوهوایی را دارد و نه با آنها زندگی میکند. رویدادهای هفتهی اخیر حالا ثروتمندترین ملتهای جهان را نابود کرده است. ثروتهایی که در بیش از یکقرن از سوزاندن ذغالسنگ، نفت و گاز حاصل شده بود _فعالیتهایی که همگی به پمپاژ گازهای گلخانهای به جو و نتیجتاً گرمایش جهانی منجر میشود. فردریکه اوتو، فیزیکدانی از دانشگاه آکسفورد که روابط میان شرایط سخت آبوهوایی را با تغییرات آبوهوایی مورد مطالعه قرار میدهد، میگوید: «من این را به عنوان یکآلمانی میگویم: ایدهی واقعاً غریبیست که بگویید احتمال مردن بر اثر تغییرات آبوهوایی وجود دارد. در شرایط کنونی موضوع مهم، سازگاری با وضعیت جوی نیست، بلکه باید برای نجات مردم کاری انجام دهیم.»
سیل اروپا منجر به کشتهشدن لااقل ۱۶۵ نفر شده است، که بیشترشان اهل آلمان، یعنی قدرتمندترین اقتصاد اروپا هستند. در سراسر آلمان، بلژیک و هلند، صدهانفر مفقود گزارش شده است، که نشان میدهد تعداد کشتهشدگان باز هم افزایش خواهدداشت. حالا پرسشهایی مطرح است از اینکه آیا مقامات به اندازهی کافی به مردم دربارهی خطرات هشدار دادهاند یا نه. پرسش بزرگتر اینکه آیا فجایع ممالک جهان سوم، تأثیری در مؤثرترین کشورها و شرکتهای جهان، برای کاهش تصاعدات گازیشان به سیارهی زمین دارند یا نه. آنها چندماه پیش از مذاکرات آبوهوایی ماه نوامبر در گلاسگو، لحظهای را به این موضوع اختصاص دادند که آیا ملتهای جهان به اندازهی کافی قادر به مهار گازهای گلخانهای برای جلوگیری از بدتر شدن تغییرات آبوهوایی خواهند بود.
بلایایی که گرمشدن کرهی زمین، به بدترشدنشان انجامیده، در کشورهای جهان سوم، رد پرخسارتی از خود گذاشتهاند. از جمله آنها میتوان به ناپدیدشدن محصولات در بنگلادش، تخریب و تسطیح روستاها در هندوراس، و تهدید موجودیت کشورهای کوچک جزیرهای اشاره کرد. طوفان هایان، در آستانهی مذاکرات اقلیمی سال ۲۰۱۳، فیلیپین را ویران کرد و نمایندگان کشورهای درحالتوسعه را بر آن داشت تا برای تأمین بودجهی خسارات بلایای طبیعی، که پیشتر مدنظر قرارشان نداده بودند، تمهیدی بیندیشند. که البته کشورهای ثروتمندتری چون ایالاتمتحده و اروپا آن را رد کردند.
اولکا کلکار، مدیر آبوهوایی در دفتر هند از مؤسسهی منابع جهانی گفت: «حوادث جوی در کشورهای درحالتوسعه، خسارات شدیدی بار میآورد. اما مسئول این حوادث ما هستیم، نه گازهای گلخانهای که بیش از صد سال است توسط کشورهای درحالتوسعه در حال انتشارند. این بلایای شدید حالا کشورهای ثروتمند را هدف گرفتهاند. و این نشان میدهد بیتابی کشورهای جهانسوم برای استمدادجویی از جهانیان جهت مقابله با تغییرات آبوهوایی، اشک تمساح نبوده است.»
در واقع، حتی از زمان قرارداد ۲۰۱۵ پاریس، که هدفش جلوگیری از بدترین آثار تغییرات اقلیمی بود هم میزان گازهای گلخانهای در جهان مدام رو به افزایش گذاشته است. چین حالا بزرگترین عامل این آلودگیهاست. میزان انتشارات ایالاتمتحده و اروپا، مدام در حال کاهش است، اما ریتم این کاهش، آنقدری نیست که افزایش درجه حرارت جهانی را به طور فاحشی پایین بیاورد.
محمد نشید، رئیسجمهوری سابق مالدیو، هزینههای مشترک یککشور جزیرهای را که در معرض خطر حاد افزایش سطح دریا بوده، یادآوری کرده است. آقای نشید در بیانیهای به نمایندگی از گروهی از کشورها که خود را مجمع آسیبپذیر اقلیم نامیدهاند، گفت: «گرچه همهمان به یکمیزان از این واقعهی غمبار متأثر نبودهایم، اما پیغام این حوادث این است که در شرایطی جوی اضطراری، هیچکس ایمن نیست؛ چه این فرد مثل من ساکن جزیرهای کوچک باشد و چه عضو کشورهای توسعهیافتهی اروپای غربی.»
وحشیگری این بلایا، همانقدری قابلتوجه است که زمانبندی وقوع آنها (یعنی درست پیش از گفتگوهای جهانی گلاسگو، در تلاش برای دستیابی به توافقی در باب مقابله با تغییرات آبوهوایی). جهان امروز سابقهی ضعیفی در زمینهی همکاریهای اینچنینی داشته و طی ماه اخیر نیز تنشهای دیپلماتیک جدیدی به وجود آمده است.
از میان اقتصادهای بزرگ، کمیسیون اروپا، هفته گذشته، بلندپروازانهترین نقشه راه را برای تغییر معرفی کرد؛ که پیشنهاد معرفی قوانینی برای ممنوعیت فروش اتومبیلهای گازی و دیزلی تا سال ۲۰۳۵ بود. قانونی که اکثر صنایع را ملزم به پرداخت هزینههای تولیدات گازهای گلخانهایشان میکند و مهمتر از همه پرداخت «مالیات بر واردات» از سوی کشورهایی که سیاستهای اقلیمیشان چندان سختگیرانه نیست. اما انتظار میرود که این پیشنهادات با انتقادات و ایرادهای بسیاری هم از جانب اروپا و هم از سوی دیگرکشورهایی روبهرو شود که ممکن است مالیاتهای کربنی، تجارتشان را به مخاطره بیندازد. که نتیجه چیزی نخواهدبود جز پیچیدهترشدن احتمالی چشمانداز همکاری جهانی.
وقایع این تابستان پس از آن حادث شدند که دههها از علم غفلت کردیم. مدلهای آبوهوایی، همهشان در مورد تأثیر مخرب افزایش دما هشدار دادهاند. یکارزیابی علمی جامع در سال ۲۰۱۸ اخطار داد که اگر میانگین افزایش دمای کرهی زمین را مدیریت نکرده و این مقدار از ۱.۵درجهی سانتیگراد (در مقایسه با شروع عصر صنعتی) فراتر رود، باید نتایج فاجعهباری را انتظار بکشیم، از طغیان شهرهای ساحلی گرفته، تا نابودی محصولات مناطق مختلف کرهی زمین. این گزارش، روشی عملی، هر چند کماقبال را به رهبران جهان ارائه داد. موضوعی که نیاز بود که تمام جهان برای تحققش بسیج شوند، تا میزان انتشارات تا سال ۲۰۳۰ به نصف کاهش یابد. با اینحال از آن زمان نهتنها میزان تصاعدات گلخانهای بیشتر شده، بلکه میانگین دمای جهان نیز به نسبت سال ۱۸۸۰، بیش از ۱درجهی سانتیگراد (حدود ۲درجهی فارنهایت) افزایش داشته است. و به نظر میرسد شانس کمی وجود دارد که بتوان به افزایش حداکثر ۱.۵درجهی سانتیگراد پایبند ماند.
افزایش متوسط دما، به طور کلی فرکانس و شدت حوادث آبوهوایی را نیز افزایش میدهد. پیشرفتهای علمی معلوم کردهاند که در سالهای اخیر، مسئول یکسری وقایع خاص، همین تغییرات آبوهوایی بودهاند. مثلاً دکتر اوتو و تیمی از محققان بینالمللی نتیجه گرفتند که امکان وقوع موج گرمای فوقالعادهی شمالغربی ایالاتمتحده، در اواخر ماه ژوئن، بدون گرمشدن کرهی زمین تقریباً غیرممکن بوده است.
حتی اگر تحقیقات گستردهتری نیز برای بیان ارتباط تغییرات جوی با سیلِ مرگبار هفتهی پیش اروپا لازم باشد، باز باید گفت هوای گرمتر باعث نگهداشت رطوبت میشود، و در حالحاضر نیز همین توالی در بسیاری طوفانها، بارندگیهای بسیار شدید را موجب شده است. بیتردید، در صورت گرمترشدن کرهی زمین، حوادث آبوهوایی شدیدتر و پرتکرارتر خواهندبود. روز جمعه مقالهای منتشر شد که در آن به دلیل تغییرات اقلیمی، طوفانهایی شدید در اواخر این قرن را در سراسر اروپا پیشبینی کرده بودند. ریچارد بتس، محقق آبوهوایی در انگلستان و استاد دانشگاه اکستر میگوید: «باید خود را با تغییراتی که پیشتر در سیستم ایجاد کردهایم، سازگار کنیم. و همچنین با کاهش انتشار گازهای گلخانهای، بکوشیم جلوی تغییرات آبوهوایی شدید بعدی را بگیریم.»
آنچه هویداست اینکه فحوای این پیام را نه سیاستگذاران خوب دریافت کردهاند و نه مردم، به ویژه آنهایی که در کشورهای پیشرفتهاند. اینها کماکان احساس آسیبناپذیربودن میکنند. نتیجه، چیزی نخواهدبود جز عدم آمادگی، حتی در کشورهایی که منابع کافی را دارند. براساس اطلاعات فدرال، از سال ۲۰۱۰ به اینطرف در ایالاتمتحده، بیش از هزار نفر در نتیجهی سیلاب کشته شدهاند. در جنوبغربی نیز مرگومیر ناشی از گرما طی سالهای اخیر افزایش یافته است. به گفتهی ژان اسلیک، رئیس برنامهی مدیریت حوادث دانشگاه رویالوودز در بریتیشکلمبیا، عمدهدلیلش این است که دولتها اغلب در تقلا برای پاسخگویی به حوادثی هستند که پیشتر تجربهشان نکردهاند، نظیر موج گرمایی که ماه پیش غرب کانادا را درنوردید. خانم اسلیک گفت: «شما میتوانید برنامه داشته باشید. اما نمیتوانید از کارآبودن برنامهتان اطمینان حاصل کنید.»
دلیل دیگر اینکه: هیچ انگیزهی سیاسیای وجود ندارد که کسی بخواهد برای «انطباقیافتن و سازگاری» پول صرف کند. سامانتا مونتانو، استاد مدیریت اضطراری در آکادمی دریایی ماساچوست میگوید: «احتمالاً زمانی که آنها زیرساختهای جدید سیل را در جامعهشان ایجاد کنند، دیگر در دفتر خود حضور ندارند. اما مجبورند توجیه کنند که میلیونها یا میلیاردها دلار هزینه کجا صرف شده است.»
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟