حسین باغگلی متولد ۱۳۵۷ است و دکترای علوم تربیتیاش را در گرایش فلسفه تعلیم وتربیت از دانشگاه فردوسی مشهد گرفته و هماکنون عضو هیات علمی این دانشگاه است. او که تمامی مقاطع تحصیلی خود را در مدارس دولتی شهر مشهد به پایان رسانده، دارای دیپلم فنی و حرفهای در رشته الکتروتکنیک، کارشناس علومتربیتی در گرایش مدیریت و برنامهریزی آموزشی از دانشگاه فردوسی مشهد است. باغگلی دارای کارشناسی ارشد در رشته علوم تربیتی با گرایش تاریخ و فلسفه آموزشوپرورش از دانشگاه تهران بوده و دکترای خود را از دانشگاه فردوسی مشهد گرفته است.
یک رزومه بسیار پرو پیمان رسانهای!
رزومه باغگلی، آنچنانکه در رسانهها منتشر شده بسیار بلند بالا و پرو پیمان است، ضمن اینکه وی نقش مهمی در مطالعات پشتیبان سند بنیادین آموزشوپرورش داشته و از این جهت انتظار میرود تسلط خوبی بر محتوای سند داشته باشد. باغگلی از سال ۹۷ با حمایت تولیت وقت، مدیریت بنیاد فرهنگی آستان قدس رضوی که اداره مجموعه مدارس عامالمنفعه امام رضا(ع) با ۱۹ مدرسه و بیش از هفت هزار دانشآموز را برعهده دارد. گفته میشود حسین باغگلی سابقه فعالیتهای تربیتی در سطح بینالمللی با رویکرد شبکهسازی فعالان آموزشوپرورش کشورهای دیگر را نیز در کارنامه دارد. برقراری ارتباط میان نقشآفرینان فضای تربیت بینالملل و مدارس اسلامی در کشورهای مختلف، رئوس اقدامات وی در این حوزه را تشکیل میدهد. اما چرا بر نحوه معرفی باغگلی در رسانه تاکید داریم؟ چون اغلب رسانهها و خبرگزاریها، گزارشی با تیتر «وزیر پیشنهادی آموزشوپرورش کیست؟» منتشر کردهاندــ از آن دست گزارشهایی که معمولا روابط عمومیها برای رسانهها ارسال میکنند و با محتوا و اطلاعات خبری یکسان منتشر میشوند؛ در این گزارشها حسین باغگلی فردی معرفی شده که در حوزه «تعلیم و تربیت» اقدامهای اجرایی «موثری» انجام داده است و حالا، با تکیه بر سوابق اجرایی خود، قرار است سکان وزارت آموزشوپرورش با بیش از ۱۵ میلیون دانشآموز را بر عهده بگیرد. آموزشوپرورش، وزارتخانه پرچالشی است؛ کمبود سرانه آموزشی، محرومیت تحصیلی دانشآموزان، مافیای آموزش و کنکور، کمبود معلم، تعداد زیاد مدارس کپری و کانکسی، عدم امکانات لازم آموزشی در مناطق محروم، بهویژه در بحران کرونا و در نتیجه ترک تحصیل حدود 3میلیون دانشآموز-طبق آمار رسمی- از چالشهای مهم این وزراتخانه است. با توجه به پرجمعیت بودن این وزارتخانه و مشکلات فراوانش و بودجه نه چندان دندانگیری که به آن تعلق میگیرد، به نظر میرسد، باغگلی مانند اغلب وزاری پیشین، گام در راه پر نشیب و فرازی میگذارد؛ حتی با وجود سابقه مسئولیتها و مدیریتها و تولیتها، نمیتوان از باغگلی بیش از سایر وزاری پیشین، انتظار خاصی در تغییر و تحول آموزشوپرورش و مشکلات بسیار زیاد آن داشت. اما البته در این مورد باید منتظر زمان نشست.
تبیعض مثبت!
او حالا پس از اجرای سیاستها و اهداف سند بنیادین در مدارس امام رضای مشهد، قرار است هدایت تعلیم و تربیت بیش از ۱۵ میلیون دانشآموز را بر عهده بگیرد، دانشآموزانی که جمعیت زیادی از آنان در مناطق محروم تحصیل میکنند و از عدالت آموزشی و جنسیتی محروماند و نیاز اصلی آنان بازنگری در سیاستهای آموزشوپرورش برای اجرای عدالت آموزشی و جنسیتی در مدارس است. نهاد آموزشوپرورش در کشور ما علاوه بر توجه جدی به مناطق محروم، به تحول اساسی در زمینههایی مثل تالیف کتب درسی، تربیت معلمان، آموزش مهارتهای فردی و اجتماعی و بهروزرسانی سیستم آموزش نیاز دارد. اما البته براساس سند بنیادین، هر تحولی در این نهاد آموزشی در راستای رسیدن به هدف اصلی انجام میشود که در افق سال ۱۴۰۴ تعیین شده و مبنای آن اسلامی کردن مدارس است.
حسین باغگلی مانند هر وزیری با ایدههایی خاص پای به میدان گذاشته، یکی از جالب توجهترین- وبه زعم برخی خطرناکترین- ایدههای این وزیر پیشنهادی، ارائه چهارمحور زیربنایی در جهت تحقق سندتحول بنیادین است،محور چهارم این سند مبتنی برعدالت آموزشی است. باغگلی در این مورد میگوید: نیاز داریم که بسیار مستحکم و جدی به حوزه عدالت آموزشی ورود کنیم. در برخی موارد عدالت را به مفهوم تساوی گرفتهایم. در حالیکه در برخی بخشها برای رسیدن به عدالت باید «تبعیض مثبت» قائل شد تا کسی که سالها دچار افت جدی بوده بتواند به بقیه برسد. یارانهای کردن آموزش وپرورش و سپردن آن به بخش خصوصی میتواند یکی از پیامدهای این تبعیض مثبت باشد. خصوصی کردن و برونسپاری به شکلی که در کشور ما انجام شده، معمولا نتیجهای جز تعطیلی بخشهای سپرده شده به بخش خصوصی نداشته است. از همین حالا بسیاری از معلمان، نگران این ایده –خطرناک- باغگلی هستند، این که مدارس، به طورکلی به بخش خصوصی سپرده شود و به اقشار محروم، یارانه آموزش وپرورش تعلق گیرد تا آنان هم بتوانند در مدارس خصوصی شده، تحصیل کنند! کاری که در کشورهای توسعه یافته مبتنی بر سرمایهداری نیز انجام نشده است. به نظر برخی از کارشناسان، چنین ایدهای میتواند دست دانشآموزان محروم را از همین میزان آموزشی که بهره میگیرند، کوتاه کند، ضمن اینکه معمولا در خصوصیسازی، یکی از اهداف اصلی کاستن از تعداد نیروهاست، امری که موجب نگرانی معلمان شاغل شده است!
من جسورم!
وزیر پیشنهادی آموزشوپرورش پیشنهادی، میگوید: با تاکید بر اینکه بنده در آموزشوپرورش، شهرداری، وزارت ارشاد و نهادهای مختلف بهصورت میدانی حضور داشتهام و کار انجام دادهام، در خودم میبینم که ایدههای متفاوتی برای حل مسائل و گرههای جریان تعلیم و تربیت ارائه و اجرا کنم؛ یک قاعده کلی داریم و آن این است که پس از اخذ رأی اعتماد، نگاه و نقد منفی نسبت به ضعفهای آموزشوپرورش را کنار بگذاریم و رو به آینده صحبت و حرکت کنیم. حال پرسش این است که با کوله بارسنگینی از مشکلات و معضلاتی که این وزارتخانه در طی چهار دهه تلنبار کرده، چگونه میتوان با نگاه مثبت، رو به جلو حرکت کرد؟ مشکلات و معضلات روی زمین مانده به چه کسی خواهد رسید؟ البته وی اشاره کرده که در مجموع اگر از همه کسانی که علیه بنده حرف میزنند هم بپرسید که او جسور است یا خیر؟ اگر انصاف را رعایت کنند، تأیید خواهند کرد که در کارم جسور هستم. اتفاقاً برخی نقدشان به بنده همین است که بیش از حد جسارت داری و ممکن است مشکل ساز بشود، اما کلیت سخن شما درست است و باید جسارت عقلانی به خرج بدهیم. باید دید تعریف وزیر پیشنهادی آموزشوپرورش از جسارت عقلانی در چنین حوزه وسیع و نابسامانی چیست و چه پیامدهایی خواهد داشت؟!
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟