در لحظهای کلیدی از فیلم «آروارهها»، مارتین برودی، فرمانده پلیس، که همیشه حمله کوسه را محتمل میدانست، یک روز به چشم خود این حادثه را میبیند. استفن اسپیلبرگ، کارگردان فیلم، از تکنیک «دالیزوم» برای تأکید بر ضربه شگرفی که در آن لحظه بر برودی وارد میآید، استفاده کرده است. در واقع هیچ حرکتی روی صفحه نمایش وجود ندارد، اما چهره گنهکارانه برودی لحظهبهلحظه بیشتر به سوی تماشاگران سر میخورد؛ تا جایی که تمام کادر را اشغال میکند. و عناصر پیرامونی نیز در همینحین، به جای بیمکانشدن، کاملاً آشکار میشوند.
گزارش مشابهی که توسط هیئت بیندولتی تغییرات آبوهوایی در ۹ آگوست ارائه شد، اولین بخش از ششمین گزارش ارزیابی IPCC (AR۶) بود، و نمایانگر به وقوع پیوستن حوادث به شیوهای مشابه آنچه در این فیلم دیدیم. تمرکزی که بیش از هر زمان دیگری بر خطر گرمشدن مداوم هوا وجود دارد، این موضوع را روشنتر از هر زمان دیگری نشان میدهد. در عین حال، جزئیاتی که بهتوسطشان تغییرات فعلی به نمایش در میآیند، تصویر زمینهای است که این چالش را مجسم میکند.
وحشتی که پیشروست، به وضوح در ارزیابی اصلی گزارش پنل بیندولتی تغییرات اقلیمی، یعنی IR۵ (سال ۲۰۱۳-۱۴)، ثبت شده است. زمین از آن زمان، بیش از یکدهم درجه گرمتر شده است. و حالا دمای کره زمین تقریباً ۱.۱ درجه سانتیگراد (۲ درجه فارنهایت) گرمتر از نیمه دوم قرن نوزدهم است. حتی اگر کشورهای دنیا میزان تصاعدات گلخانهای خود را به طرز فاحشی کم کنند (که هنوز این مهم روند نزولی نیافته است)، IPCC به احتمال زیاد درخواهد یافت که متوسط دما تا سال ۲۰۵۰، به حداقل ۱.۵ درجه سانتیگراد بالاتر از دمای قرن نوزدهم میلادی خواهد رسید (تازه اگر پیش از آن این اتفاق نیفتاده باشد!). این موضوع به اهداف بلندپروازانهای که در توافقنامه پاریس ۲۰۱۵ هدف قرار گرفته بودند، خلل وارد خواهد کرد.
از جمله گامهای بزرگ در علم آبوهوایی، که IPCC آخرینبار به آن اشاره کرده، این ایده است که میزان گرمشدن زمین تا حد زیادی به انتشار گازهای گلخانهای بستگی دارد، و این مهم نیز وابسته به «بودجه کربن» است، که در دماهای مختلف باید اندازهگیری شود. این بودجهبندی در AR۶ مجدداً انجام پذیرفته است. ۵۰درصد شانس هست که دما در سال ۲۰۵۰، کمتر از ۱.۵ درجه سانتیگراد افزایش پیدا کرده باشد؛ و این ۵۰درصد نیز منوط به صرف بودجهای است که تنها ۵۰۰ میلیارد تن دیاکسیدکربن در هوا آزاد میکند. این رقم معادل ۱۵ سال انتشار گازهای گلخانهای صنعتیست با نرخ فعلی (تصاعدات ناشی از جنگلزدایی اوضاع را وخیمتر نیز میکند). جهت مدیریت این موضوع نیاز است کل جهان، و نه فقط کشورهای درحالتوسعه، تا پیش از سال ۲۰۵۰ در مدار صفر قرار گیرند.
این گزارش علاوه بر بیان دشواریهای مقابله با چالش اصلی، نشان میدهد که علم کنونی تا چه حد قادر به تعریف و تعیین ماهیت تغییراتِ حال حاضر است. این مهم قطعیتی به مراتب بیشتر از نسخههای پیشین در نسبتدادن تغییرات و رویدادهایی خاص به تغییرات آبوهوایی دارد؛ نظیر بیان نحوه توزیع این آثار در اطراف زمین و ارزیابی میزانی که درجهحرارت تمایل به افزایش دارد.
۲۳۴ نویسنده این گزارش، نتیجهگیری خود را در عبارتی بر مبنای «شواهدی متعدد» بنا کردهاند: نه فقط بر اساس خروجی مدلهای کامپیوتری، بلکه با بهرهگیری درک توسعهیافتهای که از فرایندهای فیزیکی مختلف به وجود آمده است؛ و از همه مهمتر، بر مبنای مشاهدات صورتگرفته از شیوههای تغییر جهان. نویسندگان تأکید میکنند که در حال حاضر این تغییرات «بر تمام مناطق مسکونی سراسر جهان و نیز تمامی ابعاد تأثیرات انسان بر تغییرات جوی» مؤثر واقع میشوند.
ارزیابیهای IPCC از یک سو نشان از تعهدات بزرگ زمان دارند و از سویی تلاش محققان اقصینقاط دنیا را نشان میدهند. هر ارزیابی حجم بزرگی داده را شامل میشود که توسط سه گروه کاری مختلف در حال مدیریتشدناند؛ یکیشان تغییرات آبوهوایی را از جنبه علوم فیزیکی ارزیابی میکند، دومی کارش بررسی تأثیرات، آسیبپذیریها و سازگاریهاست، و سومی پژوهشکار (پژوهشگر) مواردیست که در مورد امکانات تعدیل دمایی ارائه میشوند.
بخش مهمی از این سند را «خلاصهای برای سیاستگذاران» شکل داده است؛ که به نوعی خلاصهای از خودِ سیاستگذاران هم میتوان نامیدش. طی فرآیند عمومی پنجروزهای که در ششم اوت به پایان رسید، دولتهایی که بخشی از IPCC هستند، از طریق پیشنویسِ خلاصهای که توسط نویسندگان علمی تهیه شده، متنی گرد آوردهاند که همگی با آن موافق باشند. در گذشته این پروسه با مشکلاتی روبرو بود؛ از جمله اینکه برخی دولتها مایل به دیدن موارد نگرانکنندهی سیاسی، آن هم با همان صراحت و شفافیتی که دانشمندان تمایل به دیدنش داشتند، نبودند. در هر حال، به این مناسبت، حق ویژه اصلاحات دولتها، عمدتاً بدین منظور استفاده میشد که از گنجاندهشدن زبان احزاب مختلف در کنفرانس اطمینان حاصل شود. به این ترتیب مواضع مذاکرهای که قصد دارند نوامبر امسال در گلاسگو برگزار کنند (کنفرانس اقلیمی سازمان ملل متحد)، تقویت شده و حفظ میگردد.
جملات خلاصهشدهای که در آنها نویسندگان با «اعتماد به نفس بالا» حرف میزنند، به مراتب بیشتر از آنهاییست که در آنها «اعتماد بیانشان متوسط» است. این دو گزارش قبلاً اتصال بالایی به هم داشتند. مناطقی که اطلاعاتشان با درصد اطمینان بالا بیان شده (در گذشته فقدان این اطمینان خلل بزرگی به حساب میآمد) این ایده را پشتیبانی میکنند که حضور انسان، موج گرما و خشکسالی فراوان را در سراسر جهان شدت بخشیده است. هم بارندگی و هم سیل، در اغلب قسمتهای آفریقا و آسیا که افزایش دمای ۱.۵ درجه سانتیگراد داشته باشند، هم بیشتر خواهد بود و هم شدیدتر. و نیز پیشبینی میشود در برخی از مناطق مستقر در عرض جغرافیایی میانی، از جمله جنوب، مرکز و شرق اروپا، بیشترین افزایش دما در گرمترین روزها، چیزی در حدود ۱.۵ تا ۲ برابر سرعت بیشتری به نسبت سرعت گرمایش متوسط کره زمین داشته باشد. افزایش مهم دیگر، در برآوردی خواهد بود که از گزارش «حساسیت تعادل آبوهوایی» ارائه میگردد؛ میزان گرمایشی که در نتیجه دو برابر شدن سطح دیاکسیدکربن انتظار میرود. در چهارمین گزارش ارزیابی که در سال ۲۰۰۷ ارائه گردید، این عدد بین ۲ تا ۴.۵ درجه سانتیگراد قرار گرفت. در پنجمین گزارش ارزیابی در سال ۲۰۱۳، عدم قطعیت، اندکی افزایش یافته و دامنه به ۱.۵ تا ۴.۵ درجه سانتیگراد گسترش پیدا کرده بود (محدوده ۳). حالا این محدوده نصف شده است: ششمین گزارش ارزیابی، حساسیت را بین ۲.۵ تا ۴ درجه سانتیگراد تخمین زده است و بهترین برآوردش نیز دمای ۳ درجه سانتیگراد بوده است.
بخشی از این افزایشِ اعتماد را مدیون ارتقاء دانشایم؛ و بخش دیگر نیز به تجارب تلخی برمیگردد که پیشتر داشتهایم. تقریباً در تمام قسمتهای این خلاصهی گزارش قید شده است که جهان حالا، نه در حال پیشروی به سوی تغییرات جوی، بلکه در حال تجربه آنهاست. از این رو «خطوط متعدد شواهد» طی دهههای اخیر پا فراتر از مدلسازی و نظریهها گذاشته و تا مشاهدات پیش رفتهاند.
به همین ترتیب، برای آنهایی که نیمه پر لیوان را نگاه میکنند، خبرهای خوبی داریم. این گزارش نشان میدهد که اگر دیاکسیدکربن را در مقیاس وسیع از جو حذف کنیم، امکان کاهش دما وجود دارد. از آنجا که سیاستگذاران به طور فزایندهای به این روشها متکی هستند، همراه با بلندپروازیهای بلندمدتشان، به این روش نیز به عنوان تنها راه سازش اشاره کردهاند. اگر IPCC حذف دیاکسیدکربن در مقیاس بزرگ را ایده قابل قبولی نمیدانست، میتوانست ایده انتشار «خالص صفر» را نیز به کل رد کند _ایده خالص صفر، به معنای اینکه گازهای گلخانهای متصاعدشده، به محض ورود از جو خارج شوند. با این حال این گزارش یادآور میشود که حذفهای اینچنینی میتواند بر مواردی سوای دمای هوا نیز تأثیر بگذارد؛ نظیر غذا، تنوع زیستی، در دسترسبودن آب و کیفیت آن.
دومین مورد گاز اتان است؛ یعنی دومین گاز گلخانهای که به طور عمده توسط نوع بشر متصاعد میگردد. سطح متان نیز درست مانند سطح دیاکسیدکربن، حالا مقدار بیشتری نسبت به گذشتهی تاریخ بشر دارد. اما متان اتمسفر بر خلاف دیاکسیدکربن، بقای چندانی ندارد. این بدان معناست که کاهش انتشار گاز متان، سرعت تأثیرش دو برابرِ کاهش دیاکسیدکربن هوا خواهد بود. اگر جهان واقعاً در تلاش برای حفظ دمای کمتر از ۲ درجه سانتیگراد است (۱.۵ درجه که دیگر بماند)، تلاش مضاعف برای کاهش انتشار متان از صنعت و کشاورزی، باید از اولویت بالایی برخوردار باشد.
همانطور که در گزارش نیز به آن اشاره شده است، این امر به ویژه به سبب تأثیر یک آلاینده دیگر، یعنی سولفاتها (که اغلب توسط کارخانههای زغالسنگ و روغنهای سوختی سنگین تولید میشوند) اهمیت بالایی دارد. برخلاف گازهای گلخانهای، سولفاتها با انعکاس نور خورشید به فضا، به کاهش گرما میانجامند. IPCC تخمین زده است که با این عملکرد سولفاتها، دما حدود ۰.۵ درجه سانتیگراد کمتر از دمایی خواهد بود که در نبود سولفاتها وجود داشت. اگر سولفاتها نبودند، ۵۰ درصد این احتمال وجود داشت که دما در همان قرن نوزدهم افزایش ۱.۵ درجهای را تجربه کند.
اما سولفاتها نیز کشنده هستند. طی دهههای اخیر، این عناصر کمک زیادی به آلودگی ذرات معلق در هوا کردهاند؛ که دهها میلیون نفر را به کام مرگ کشانده است. در نتیجه آنها به طور فزایندهای از سوختها و آلایندهها پاک شدهاند. گزارش IPCC نشان میدهد ادامه این روند در مورد آلودگی هوا، به افزایش گرمای خالص تمام سناریوهایی میانجامد که پیش ازین مورد مطالعه قرار گرفتهاند. و این دلیل دیگریست که ادعای کاهش سریع و مداوم انتشار گاز متان را دارد. در غیاب جاهطلبی و تمایل «در مورد/به» گاز اتان، بهبود کیفیت هوا، به چالش افزایش دما بیشتر دامن خواهد زد.
کودتای سینمایی آقای اسپیلبرگ، در فیلم «آروارهها» لحظهای را به نمایش درآورده که رئیس میفهمد فرصت پیشگیری از بلایا را از دست داده است. منفعلبودن او به تهدیدی انجامیده که سرانجامش واقعیت خون جاری در آب است. این روند در مورد تغییرات آبوهوایی، قبلاً به مدت یک دهه یا بیشتر تداوم داشته است. اما همانگونه که در تابستان با رکورد دمایی و آتشسوزیهای وحشتناک و سیل مواجه بودیم، گزارش IPCC که در آن مدلهای تغییرات آبوهوایی بیش از هر زمان دیگر، توسط مشاهدات پشتیبانی میشوند، باید تأکید و تمرکز مشابهی ارائه دهند _و البته فراخوانی برای کنفرانس اقلیمی گلاسگو.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟