البته پیش از شروع طرح نیز توسط ایشان بیان شده بود که «هرگونه تخلف در شهرهای قرمز کرونایی یک میلیون تومان و در شهرهای نارنجی ۵۰۰ هزار تومان جریمه درپی دارد که در صورت عدم پرداخت طی مدت یک ماه، این جریمهها دو برابر خواهد شد». در هفته آخر مرداد و در هنگام آغاز این طرح نیز اعلام شد که ۳۵۹ شهر در وضعیت قرمز ، ۵۹ شهر در وضعیت نارنجی و ۳۰ شهر نیز در وضعیت زرد قرار دارند. پس میتوان گفت که با توجه به اینکه جرایم شامل ورود و خروج از یا به شهرهای نارنجی و قرمز است پس با یک تناسب ساده و تسری آن به جرایم میتوان تخمین زد که در حدود۱۴ درصد جرایم مربوط به شهرهای نارنجی و ۸۶ درصد مربوط به شهرهای قرمز است.
باز جهت ساده سازی و کاهش تعداد جرایم به دلیل اعتراض، فرض کنیم تعداد خودروهای اعمال قانون شده یک میلیون خودرو باشد آنگاه ۸۶۰ هزار خودرو جریمه یک میلیون تومانی و ۱۴۰هزار خودرو نیز جریمه ۵۰۰ هزار تومانی شده باشند در این صورت درآمد بالقوه حاصل شده در حدود ۹۳۰میلیارد تومان برای این دوازده روز است که البته اگر در طی یک ماه نیز پرداخت نشود دو برابر خواهد شد. با این پول میتوان ۴ میلیون ۶۵۰ هزار دوز واکسن ۲۰۰ هزار تومانی ایرانی برکت خرید و البته میزان بیشتری واکسن ارزانتر خارجی آسترازنکا!!
اما سوالی که مطرح میشود هدف از اعمال این جریمهها چیست؟ آیا هدف کنترل سفر و کاهش آن است؟ آیا هدف کنترل سرایتپذیری کروناست؟ یا اهداف درآمدی نیز در این طرحها منظور شده است. در واقع با توجه به آزاد بودن سفر با وسایل نقلیه عمومی و نیمه عمومی آیا تنها مشکل سفر با خودروی شخصی است که اتفاقا از نظر ایمنی و میزان انتقال ویروس امکان سرایتپذیری بالاتری دارد. یعنی بسیاری از افراد میتوانستند به راحتی با تهیه بلیط اتوبوس ، هواپیما و قطار به شهرهای دیگر سفر کنند یا حتی با تاکسیهای بین شهری به هر شهری مخصوصا شهرهای شمالی سفر کنند و آنجا در کنار ساحل دریا یا ویلاهای شخصی یا کرایهای خود باشند به بازار و رستورانها بروند و خرید و تفریح کنند فقط نباید این کارها را با خودروی شخصی خود انجام دهند و با سایر وسایل نقلیه حتی خودروهای بینراهی این کار اشکالی ندارد به عبارت دیگر ویروس کرونا فقط در مسافرت با ماشین شخصی انتقال مییابد و در یاقی موارد سرایت نمییابد. این در شرایطی است که به دلیل وجود عدم وجود تهویه مناسب و بودن در یک محیط سر بسته امکان انتقال بیماری در وسایل نقلیه عمومی بیشتر است. تازه این موضوع در صورتی است که فاصلهگذاری اجتماعی در این وسایل به طور دقیق اجرا شود و گرنه امکان ابتلا چندین برابر افزایش مییابد. در واقع اگر هدف کاهش سفر است باید از میزان سفرهای بین شهری با هر وسیلهای جلوگیری شود نه اینکه با خرید یک بلیط بتوان ممنوعیت سفر را دور زد.
نمونه دیگر این قبیل طرحها، طرح ممنوعیت تردد شبانه است. به راستی این طرح چه قدر در کاهش انتقال کرونا تاثیر دارد ؟ آیا از دورهمیها به واسطه این طرح کاسته شده و آیا کسانی که قبلا به مهمانی میرفتند دیگر به مهمانی نمیروند و یا آیا ما واقعا زیست شبانه در تهران یا سایر شهرها داریم که با تعطیلی آن از میزان ابتلا بکاهیم. اگر این اقدامات ثمربخش است چرا با این همه پیک کرونا روبرو هستیم و اگر نیست چرا اینگونه طرحها لغو نمیشود. یا شاید مشکل اساسی در جای دیگری است و این طرحها برای جبران مشکلات درآمدی دولت. نکته این است که در لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ دولت پیشبینی خود را از درآمد حاصل از جرایم و خسارات را ۴۰درصد نسبت به سال ۱۳۹۹ افزایش داده است و مطمئنا حساب ویژهای بر روی درآمد اینگونه طرحها نموده است تا این افزایش ۴۰درصدی را محقق سازد و البته به نظر میرسد که تا حدود زیادی در این زمینه موفق بوده باشد. امیدواریم که این درآمدهای حاصل شده از جرایم برای ارتقا سلامت شهروندان کشور و خرید سریعتر واکسن چه داخلی و چه خارجی به کار رود تا اقدامات دیگر!
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟