حقیقت نخست: درآمد سرانه هر ایرانی در ماه چقدر است؟
بانک جهانی (The World Bank) به تازگی تولید ناخالص داخلی ( GDP) ایران را بر اساس نرخ ارز نیمایی (حدود ۲۲ هزار و ۸۰۰ تومان) به روزرسانی کرده و به این ترتیب، تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۰ میلادی را (سال ۱۳۹۹) حدود ۱۹۱ میلیارد دلار برآورد است، یعنی نصف امارات و یک چهارم ترکیه! با این حساب درآمد سرانه سالانه هر فرد ایرانی در حدود ۲۲۸۳ دلار در سال رسیده است، مبلغی کمتر ۴میلیون در ماه! به این ترتیب، اقتصاد ایران که تا پیش از این ادعا میشد در زمره ۲۰ اقتصاد بزرگ دنیاست، اکنون ۳۰ رتبه تنزل پیدا کرده و ایران حالا ۵۱امین اقتصاد بزرگ دنیا است.بر اساس این محاسبات، اقتصاد ایران حالا از اقتصاد کشورهایی مانند امارات متحده عربی، پاکستان و بنگلادش کوچکتر شده است.
حقیقت دوم: برخی مشاغل، مدعی و طلبکار!
در چنین وضعیتی، مدتی است صاحبان برخی مشاغل، ادعای کمبود درآمد دارند و هر از گاهی سازمان یا نهاد مربوطه، نرخ خدمات خود را بالا میبرند؛ سازمان نظام پزشکی، در طی چند روز گذشته، ویزیت پزشکان را در حدی نجومی افزایش داده است، آنهم با این بهانه که این افزایش، جلوی مهاجرت پزشکان از کشور را خواهد گرفت، پزشکانی که اغلب در استفاده از دستگاه پوز، تمکین نکردند تا مشمول مالیات نشوند. البته که مهاجرت پزشکان مانند مهاجرتهای دیگر در قشرهای مختلف جامعه، افزایش یافته است، اما چون نیک بنگریم دلیل مهاجرت پزشکان تا این حد ثروتمند که جزو قشر برخودار جامعه هستند- نه کم بودن درآمد، که وجود برخی انسدادهای فرهنگی و اجتماعی است که دلیل عمومی مهاجرت از کشور است.
در کشور ما هر پزشک، با تخصص یا بدون تخصص، پس از طی مراحلی میتواند مطب بزند و دفتر کار خصوصی داشته باشد، که معمولا براین مطبها و میزان درآمد آنان و خدماتی که ارائه میدهند، نظارت چندانی وجود ندارد. یک پزشک عمومی، با گذراندن دوره کوتاهی میتواند در بخش پوست و مو هم فعالیت کند. یک پزشک متخصص، میتواند خودش اموری مانند سونوگرافی و آندوسکوپی را انجام داده و درآمدش را از این طریق افزایش دهد. حالا با این تفاصیل ابتدا برویم سراغ پزشکان کشور همسایهمان ترکیه.
در ترکیه هیچ مطب خصوصی وجود ندارد! ۸۰ درصد پزشکان عمومی در بیمارستانها بیماران را ویزیت میکنند. مطبهایی که در سطح شهر دیده میشود، متعلق به دندان پزشکان و دامپزشکان است! در ترکیه، برای معاینه توسط پزشک عمومی، در صورتی که بیمار بیمه SGK -معادل بیمه تامین اجتماعی خودمان-داشته باشد، هزینهای دریافت نمیشود و داروی وی نیز رایگان است، اما اگر بیمار نباشد، باید حق ویزیتی در حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰دلار بپردازد و بیمه ۱۰ تا ۴۰ درصد این هزینه را متقبل میشود این مبلغ در ایران ۱۰ تا ۳۰ درصد است- البته این نکته را نیز در نظر داشته باشیم که بسیاری از پزشکان ما با بیمه تامین اجتماعی قرارداد ندارند- هزینه ویزیت پزشک متخصص هم به مواردی مانند محل ویزیت (بیمارستان خصوصی یا دولتی) و نوع بیمه بستگی دارد. به طورکلی هزینههای درمانی در ترکیه نسبت به استاندارد جهانی پایین است و این کشور رتبه دهم «ارزانترین و با کیفیتترین» خدمات درمانی جهان را دارد. در این کشور بیمارستانهای دولتی فقط بیمه SGK و بیمارستانهای خصوصی فقط بیمههای خصوصی را قبول میکنند. یک نکته جالب این است که اگر حادثهای برای فردی رخ دهد، با گزارش پلیس، تمامی امور درمانی فرد حادثه دیده رایگان است و نکته جالبتر این که طبق قوانین این کشور افراد زیر ۱۷ و بالای ۶۵ سال نیاز به پرداخت هزینه بیمه درمانی ندارند! همه اینها را بگذارید کنار میانگین سرانه درآمد سالانه در ترکیه که برای هر فرد، در حدود ۱۲ هزار دلار است!
در مالزی هنگامی که فردی بیمار میشود ابتدا باید به «پزشک عمومی» مراجعه کند؛ بنابراین تعداد مراجعه کنندگان به پزشک عمومی بسیار زیاد است و همین مسئله به مرور زمان موجب افزایش تجربه و مهارت پزشکان عمومی شده؛ بنابراین در مالزی، مشکلی به نام بیکاری پزشکان عمومی وجود ندارد، چراکه سطح اول درمان به عهده GP یا همان پزشک عمومی است. حق ویزیت پزشکان عمومی در حدود ۱۳۰ دلار است و آنان اجازه دارند داروهای ساده و ضروری همانند مسکنها، آنتی بیوتیکها و ... را به بیمار بفروشند و با این راهکار نه تنها در وقت بیمار صرفه جویی میشود بلکه منبع درآمدی برای پزشکان عمومی نیز مهیا شده است. بیمه تمام هزینههای مراجعه به پزشک عمومی را میپردازد. اگر بیمار مستقیما و بدون ارجاع پزشک عمومی، به پزشک متخصص که فقط اجازه دارد در بیمارستان فعالیت کند، مراجعه کند، مشمول بیمه نخواهد شد. پس پزشکان متخصص، مطب خصوصی ندارند و زمانیکه بیمار توسط پزشک عمومی به پزشک متخصص ارجاع داده میشود؛ پزشک متخصص بیمار را مورد معاینه قرار میدهد و اگر انجام هرگونه آزمایش، عکسبرداری، سونوگرافی، سی تی اسکن و... لازم باشد، در همان مرکز درمانی و دراولین زمان مناسب برای بیمار انجام میشود، مگر این که برای انجام آزمایش، فرد باید ناشتا باشد، که در این صورت، بیمارستان فردی را به خانه بیمار فرستاده و نمونه وی دریافت میشود و لازم نیست بیمار دوباره به بیمارستان مراجعه کند! تمام انواع داروهای مورد نیاز را هم خود پزشک متخصص به بیمار میدهد، بنابراین این کشور با کمبود و بازار سیاه دارو مواجه نیست! متوسط درآمد سرانه سالانه مردم در مالزی چیزی در حدود ۱۱ هزار دلار است.
هزینههای درمانی و مراقبتی آمریکا از سایر کشورهای صنعتی کمتر است. استانداردهای مراقبتهای بهداشتی در ایالات متحده بسیار بالا است، مراجعه به مطب پزشک نسبتا مقرون به صرفه است.ویزیت و مشاوره اولیه پزشک عمومی حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ دلار هزینه دارد. این مبلغ در بیمارستان با ۵۰۰ دلار آغاز میشود. ویزیت پزشک متخصص بسته به تخصصش و ماهیت ویزیت معمولا گرانتر و ۲۵۰دلار به بالاست. متوسط هزینه درمان در آمریکا ۱۵۹۳۰ دلار است، کل هزینههای مربوط به خانواده معمولی چهارنفره بیمه شده توسط معمولیترین برنامه بهداشتی ارائه شده توسط کارفرمایان، بهطور متوسط ۲۸۱۶۶ دلار است. اما هزینه های درمان در آمریکا بسیار گران است-چرا که پزشکان به دلایل حقوقی، باید در درمان بیمار تمام انواع آزمایشها و اسکنها و امآرهای لازم را انجام دهند و همینها بار هزینه بالایی دارند- اغلب شهروندان آمریکایی هنگام بیماری خیلی دیر و بهندرت به پزشک مراجعه میکنند! متوسط درآمد سرانه سالانه هر فرد در آمریکا چیزی در حدود ۶۰هزار دلار است!
در فرانسه سیستمی به اسم NHS وجود دارد که برای برابری همه در مقابل نظام سلامت طراحی شده است. بیشتر بیماران فرانسوی باید قبل از ویزیت دکتر هزینه پرداخت کنند، ولی بعد از آن سیستم سلامت این کشور مقدار یا تمام پولی که پرداخت کردهاند را برمیگرداند و بیمار مختار است پیش هر پزشکی با هر هزینهای برود. تمام سیستم پرداخت هزینههای مربوط به درمان، حتی ویزیت دکتر، روی کارتی به اسم Carte Vitale تعریف شده، ویزیت پزشک در فرانسه ۲۳ یورو است و از طریق کارت اقدام میکند و در فاصله پنج روز یا کمتر بخشی یا تمام هزینه را روی کارت اعمال میشود! اگر بیمار از طبقه فقیر جامعه باشد، تمام هزینه های او بر عهده دولت است. یک بخش نیمه خصوصی به اسم muttuelle هم وجود دارد که خدمات درمانی ویژه کارکنان دولت است و هزینهها را پشتیبانی کند. در سیستم داروخانهای این کشور نیزهزینه دارو با همان کارت سلامت پرداخت میشود.متوسط درآمد سرانه سالانه هر فرد فرانسوی در چیزی در حدود ۴۰هزار دلار است.
نسبت دریافتی پزشکان عمومی به درآمد سرانه تعدیل شده با ppp در کشورهای آمریکا، کانادا و استرالیا که بیشترین مهاجر نیروی پزشکی را دارند، به ترتیب ٦٩ . ٢، ٠٨ .٣ و ٨١ .١ است، بدین معنی که یک پزشک در کانادا حدود سه برابر بیشتر از متوسط درآمد سرانه دریافتی دارد.
در ایران، این نسبت بعد از تعدیل دریافتیها در طرح تحول نظام سلامت به ۶۳.۱ رسیده است. یعنی چند برابر درآمد سرانه؟! با این حساب، پزشکان در ایران جزو قشر مرفه جامعه محسوب میشوند حتی نسبت به آمریکا، کانادا و استرالیا که نظام پزشکی و درمانی بسیار گرانی دارند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟