آمار دقیقی در رابطه با کارتن و خیابانخوابهای تهران، در دست نیست، تنها احتمالات میگویند تعداد این افراد به ۱۵ هزار نفر میرسد، تعدادی که مدام رو به افزایش است. تمام این افراد، معتاد نیستند، بلکه در میان آنان افرادی وجود دارند-حتی خانوادههایی- که به دلیل افزایش اجارهبها، دیگر توان اجاره خانه ندارند و خانوادگی آواره کوی و برزن شدهاند و یا خانوادههایی که به دلایل درمان و ... راهی تهران شده و جایی و امکان مالی برای اسکان دوسه شبه ندارند. شهرداری معمولا در فصول سرد سال، شمارهای-۱۳۷- درا ختیار مردم میگذارد تا حضور افراد خیابان و کارتن خواب را اطلاع دهند. گویا ونی به دنبال این افراد میآید و آنان را به گرمخانه شهرداری میبرد.
در کل شهر تهران با ۲۲ منطقهاش، تنها ۱۷ گرمخانه و دو سامانسرا وجود دارد با ظرفیت حدود پنج هزارنفر. خوشبختانه برای استفاده از گرمخانه، شرطی جز بیسرپناهی وجود ندارد. البته در این گرمخانهها افراد میتوانند از سرویسهای بهداشتی و یک وعده غذای گرم استفاده کنند. اما ۱۵هزار نفر کجا، پنج هزار نفر کجا؟ گفتن دارد که این پنج هزارنفر، فقط مختص فصول سرد است که گرمخانهها چارهای جز پذیرش بیش ازحد ظرفیت ندارند. وگرنه ظرفیت واقعی گرمخانهها در حدود ۳ هزار نفر است.
فقط سه گرمخانه برای زنان کارتن خواب
از ۱۷ گرمخانه و دو سامان سرا-برای افراد غیرمعتاد و دارای اختلال حواس و متکدی- که در تهران وجود دارد، تنها سه گرمخانه به زنان اختصاص دارد، تعداد زنان کارتنخواب تهرانی، بیش از سه هزار نفر است. زنانی هم که به گرمخانهها مراجعه میکنند، الزاما معتاد یا بزه دیده نیستند، در بین این افراد، زنان طلاق گرفته یا خودسرپرستی هستند که به دلیل نداشتن سرپناه، شبها و گاهی با فرزندانشان به گرمخانه پناه میآورند. البته که سه گرمخانه، جوابگوی این تعداد از زنان و فرزندان شان نیست و تعداد زیادی از این افراد به ناچار در خیابان بیتوته میکنند.
پناه گرفتن بی پناهان در خانه خدا، ریشه در تاریخ دارد؛ کافی است یادی از «اصحاب صفه» کنیم؛ گروهی از ایمان آورندگان که با رها کردن خانه و دارایی و موقعیت اجتماعی خود در قبایلشان، به مدینه هجرت کردند و از آنجا که فقیر و تنگدست بودند، پیامبر(ص) با حمایت از آنان اجازه داد در بخش شمالی مسجدالنبی، سکنا گزینند. شاید برخی مقایسه اصحاب صفه با کارتنخوابها را چندان شایسته ندانند، زیرا اصحاب صفه به دلیل پذیرش اسلام فقیر و بیخانمان شده بودند. اما به هرحال، آنان نیز افراد بیخانمانی بودند که اجازه داشتند در مسجد زندگی کنند و البته از سوی جامعه مدنی تازه تاسیس اسلام، حمایت هم میشدند. از همان زمان به بعد، در بسیاری از شهرها و روستاهای جهان اسلام، مسجد، برای بسیاری پناهگاهی امن بود.
پس اسکان در مسجد، از سر اضطرار و بیپناهی، سابقه تاریخی هم دارد. اما برخی از مخالفان، بیشتر معترض مسئله بهداشت یا طهارت کارتنخوابها هستند. این در حالیست که اولا برخی مساجد مدرن، سرویسهای بهداشتی دارند و دوم این که میتوان با کمک خیران چند سرویس بهداشتی به مساجد افزود. ضمن این که مسئله طهارت آنان با اسکانشان در شبستان زنان، حل میشود.
-مسجد را با بیماری آلوده میکنند!
این هم برای خودش داستانی است، قبول که برخی از کارتنخوابها، ممکن است به بیماریهایی مبتلا باشند، در این مورد هم میشود به روش گرمخانهها عمل کرد: پس از استحمام و شست و شو، با حضور بهیار، میتوان این اضطرار را مورد بررسی قرار داد. در واقع با اضافه شدن مساجد به گرمخانهها، میتوان مانند گرمخانهها، بیماران و افراد داری مشکلات خاص را هم احصا کرده و به آنان کمکهای درمانی رساند. ضمن اینکه با مشخص کردن ساعت ورود و خروج، میتوان ترتیب نظافت و گندزدایی مسجد را هم داد، افراد داوطلب بسیاری هستند که حاضرند در این مورد با مساجد همکاری کنند. همچنان که مساجد برای ماه مبارک رمضان و ایام البیض-اعتکاف- خانه تکانی میشوند، میتوان این روش را برای اسکان شبانه بندگانی خدایی که روی به خانه خدا آوردهاند، انجام داد.
مساجد شهر بهبهان اعلام آمادگی کردهاند، اما!
متولیان مساجد شهر بهبهان، برای پذیرش شبانه کارتنخوابها اعلام آمادگی کردهاند، اما شرایطی که برای ورود این افراد گذاشتهاند، به اندازه شرایط گرفتن وام از بانکها سخت است؛ ضمن اینکه فرد باید هم معرف! داشته باشد و هم تعهد کتبی بدهد؛ باید مرد و غیرمعتاد بوده و تست منفی کرونا هم به همراه داشته باشد! میدانیم که انجام تست کرونا، تحت پوشش بیمه نیست و برای هر تست باید حدود ۳۵۰ هزار تومان پرداخت. حالا پیدا کنید فقیر غیرمعتاد بیخانمانی را که برای یک شب خوابیدن در مسجد باید ۳۵۰ هزار تومان هزینه کند!
کلام آخر:عیوب مسلمانی خود را رفع کنیم!
ما معتقدیم که «اسلام به ذات خود ندارد عیبی» و هر آنچه ناهنجاری در جامعه رخ میدهد، ناشی از نقص و خلاء در مسلمانی ماست. اگر عبادت به جز خدمت خلق نیست و مسجد محل عبادت است، طبعا جای همان خلقی که به خدمت نیاز دارند نیز در مسجد است. به جای فرافکنی و بهانهتراشی، به فکر آزمودن و بررسی هزار و یک راه نرفته باشیم.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟