شهرتی که کانادا به سبب ادب بیعیب و نقصش داشته، دارد خش برمیدارد. در هفتههای اخیر، انبوه رانندگان کامیون و سایر کاناداییهایی که به محدودیتهای کووید۱۹ اعتراض داشتند، بزرگراههای عمومی را مسدود کرده و در خارج از پارلمان در اوتاوا اردو زدهاند. معترضان پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آنها نوشته بود: «لعنت به ترودو». پیامهای زنندهتری نیز لابهلای اعتراضات به چشم میخورد. مثلاً یکی دو معترض پرچمهایی در دست داشتند که منقّش به صلیب شکسته بود... آنها هم شاید به عبث سعی داشتند این پیام را برسانند که محدودیتهایی که کانادا علیه کووید۱۹ وضع کرده، به نازیسم شباهت دارد.
«کاروان آزادی»، که نامی است که صدها راننده کامیون به خودشان دادهاند، با دستور قوانین کوویدی در ماه ژانویه شاکله پیدا کرد. دستوری که مطابق آن تمام کامیوندارانی که از ایالات متحده وارد کانادا میشوند، یا باید واکسن بزنند و یا قرنطینهای دو هفتهای را از سر بگذرانند... کاری که هزاران راننده کانادایی هر روز در حال انجامش هستند.
در حالی که کاناداییها چنین قوانینی را معقول میدانند، معترضان علیه برخی از آنها اعتراض کردهاند... مثلاً اقلیت پرصدا و پرحاشیهای که از محدودیتهای سنگین و همهگیر ابراز خستگی و بیزاری کردهاند. به ویژه این موضوع در مورد بسیاری از جوانانی صدق میکند که به سبب قرنطینههای طراحی شده، فرصت محافظت از بزرگترهای خود را از دست دادهاند. کامیونداران از حمایتهای زبانی و مالی خارج کشور برخوردار شدهاند. دونالد ترامپ، فاکس نیوز و جمعی از پوپولیستها، این جنبش آنها را مورد ستایش قرار دادهاند. خیرخواهانی هم بودند که جهت تحقق هدف ایشان، کار تأمین مالی را انجام دادند.
دولت کانادا در مواجهه با این هیاهو، باید تمایز واضحی را میان اعمال مضر، با کلماتی که صرفاً احمقانه و یا ناپسند بودند، قائل میشد. اعتراضات مسالمتآمیز خوب است؛ اما مسدود کردن بزرگراههای مهم، آن هم به شدتی که دیگران از کارشان باز بمانند، نه. برخی از این کامیونداران معترض، پلی را مسدود کرده بودند که ۲۵ درصد تجارت کالاهای کانادا با ایالات متحده از روی آن عبور میکند. شش روز طول کشید تا پلیس بتواند آنها را از مسیر بیرون بیاورد. و این روند با توجه به این مهم که اعتراضات به صورت روزانه حدوداً ۳۵۰ میلیون دلار تجارت را مسدود میکند، بسیار کُند محسوب میشد.
کامیونداران در مورد دستور واکسن در مرز تصور اشتباهی دارند. این قوانین صرفاً اقداماتی احتیاطی هستند که به صورت منطقی و برای کاهش سرعت گسترش یک بیماری کشنده و بسیار عفونی اتخاذ شدهاند. دولت کانادا حق دارد این قوانین را اجرایی کند. اما کامیونداران نیز این حق را دارند که اعتراض کنند. یک دولت عاقل به حرف آنها گوش داده و مؤدبانه پاسخشان را میدهد. به علاوه اینکه شکایات آنها را جدی میگیرد و با درایت و حوصله برایشان توضیح میدهد که چرا محدودیتهای کووید، با وجود طاقتفرسا بودنشان در حال حاضر لازمالاجرا هستند.
جاستین ترودو برعکس این کار را انجام داد. او در وهله اول از دیدار با آنها خودداری کرد. و بعد هم با در نظر گرفتن این واقعیت که اغلب معترضان بسیار متعصب بودند، سعی کرد در لفافهی عباراتی چون «یهود ستیزی، اسلام هراسی، نژادپرستی ضد سیاهپوستان، همجنسگرایی هرایی و ترنس هراسی (که طی چند روز اخیر در اوتاوا شاهد بودهایم)»، اغلب معترضان را در زمره افرادی فاقد منطق دستهبندی کرده و اعتراضاتشان را خارج از دایره خرد بینگارد. موضوع این است که پلیس در حال حاضر قدرت کافی را برای سرکوب اعتراضات به دست آورده است. با این وجود آقای ترودو در ۱۴ فوریه براساس قانون ۳۴ سالهای که پیشتر هرگز از آن استفاده نشده بود، از اختیارات اضطراری استفاده کرد. اختیاراتی که به دولت این مجال را میدهد اعتراضات را غیرقانونی اعلام کرده و حسابهای بانکی معترضان را بدون حکم دادگاه مسدود نماید.
در همین حال، دولت لیبرال او در حال بررسی دو تغییر نگرانکننده در قوانینی است که پیش ازین غیر لیبرال و نفرتپراکن محسوب میشدند. قوانینی که یکی از آنها به دادگاه حقوق بشر کانادا اجازه میدهد جریمههای هنگفتی را برای گروهی که به گمانش از زبان نفرت استفاده میکنند، وضع نماید. سابق بر این، در مورد جرائمی نظیر نفرتپراکنی، قوانین کیفری چندانی وجود نداشت و تدابیر اندکی در مورد گروهی که دست به این کار میزدند، اندیشیده میشد. تغییر پیشنهادی دوم هم اینکه به افراد این امکان را میدهد که از ترس تحریک شدن و بیان عباراتی از این دست، از افرادی شکایت کنند.
اینها هر دو ایدههای وحشتناکی هستند. اکونومیست مدتهاست که استدلال میکند آزادی بیان را تنها باید در شرایطی استثنائی محدود کرد؛ مثلاً زمانهایی که هدف: تحریک خشونتهای فیزیکی باشد. قوانین کانادا محدودتر از اینهاست و چپ غیرلیبرال این کشور مایل است که این قوانین باز هم محدودتر شوند. دانشگاهیان به دلیل نوشتن اینکه کانادا «نژادپرست نیست»، و یا به دلیل دیدگاههای انتقادی جنسیتیشان، تعلیق و یا حتی تنبیه شدهاند. اصلاحات پیشنهادی به فعالان غیرلیبرال، ابزار قانونی را برای آزار و اذیت محافظهکاران مذهبی و فمنیستهای سنتی و بسیاری دیگر میدهد... آن هم صرفاً به این دلیل که این افراد دیدگاههایی دارند که چپها آنها را توهینآمیز میخوانند. بدتر از آن، این اجازه را میدهد که برخی را پیش از آنکه دهان بگشایند خفه کند.
کانادا هنوز به جامعهای به شدت معاند و دارای انشقاق تبدیل نشده است. و اگر آقای ترودو میخواهد این وضعیت را حفظ کند، باید تلاش برای کنترل افکار کاناداییان را متوقف نماید.
#روزنامه اینترنتی فراز #سایت فراز
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟